English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
goods intake کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای دریافتی
goods receiving کالاهای دریافتی
Other Matches
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
receipts دریافتی
bank acceptance دریافتی
receive دریافتی
receipt دریافتی
perceptual دریافتی
receives دریافتی
signal voltage ولتاژ دریافتی
input level سطح دریافتی
received power توان دریافتی
take-home pay خالص دریافتی
receive only فقط دریافتی
absorbed doze دوز دریافتی
disposable income درامد دریافتی
receptive aphasia زبان پریشی دریافتی
dose rate میزان دوز دریافتی
mails نامههای ارسالی یا دریافتی
mail نامههای ارسالی یا دریافتی
received line signal detect کشف سیگنال خط دریافتی
traffics داده پیام دریافتی
incoming پیام دریافتی در کامپیوتر
traffic داده پیام دریافتی
trafficked داده پیام دریافتی
trafficking داده پیام دریافتی
unemployment benefit کمک دریافتی در دوران بیکاری
incoming حجم داده یا پیام دریافتی
account صورت مبالغ دریافتی و پرداختی
chronic dose دز دریافتی تا 42ساعت بعد از انفجاراتمی
rad یک واحد از دوز تشعشعی دریافتی اتمی
acute dose دز دریافتی حاد و غیر قابل علاج
picture و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictured و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictures و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
picturing و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
echoes برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
tolerance dose دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
active homing guidance هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
lock همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
locks همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
echoing برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoed برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echo برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
redundancy بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
redundancies بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
attenuation اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
emptier فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
vrc بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
microsoft فکس و پیام های شبکه دریافتی و ارسالی به PL را مرتب میکند
summation check بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
substitution لیست حروف یا کدها که به جای کد دریافتی باید درج شود
consumables کالاهای مصرفی
producer goods کالاهای سرمایهای
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
complementary goods کالاهای مکمل
heavy goods کالاهای سنگین
producer goods کالاهای تولیدی
collective goods کالاهای جمعی
commercial items کالاهای تجارتی
producer's goods کالاهای مولد
prohibited goods کالاهای ممنوعه
consumer goods کالاهای مصرفی
social good کالاهای اجتماعی
hazardous goods کالاهای خطرناک
merit goods کالاهای مطلوب
merit goods کالاهای ایده ال
fancy goods کالاهای تجملی
mixed goods کالاهای مختلط
expendable supplies کالاهای مصرفی
nondurable goods کالاهای بی دوام
durables کالاهای بادوام
durable goods کالاهای بادوام
inwards goods کالاهای وارداتی
differentiated products کالاهای ناهمگن
differentiated products کالاهای متفاوت
intermediate goods کالاهای واسطهای
goods in transit کالاهای عبوری
investment goods کالاهای سرمایهای
goods on consignment کالاهای امانی
intermediate goods کالاهای واسطه
consumption goods کالاهای مصرفی
labor intensive goods کالاهای کاربر
public goods کالاهای عمومی
purpose made کالاهای خاص
visibles کالاهای مرئی
necessities کالاهای ضروری
luxury goods کالاهای تجملی
exports کالاهای صادراتی
imports کالاهای وارداتی
soft goods کالاهای بی دوام
proprietary goods کالاهای اختصاصی
supporting goods کالاهای حمایتی
capital goods کالاهای سرمایهای
luxury goods کالاهای تشریفاتی
substitute goods کالاهای جانشین
available goods کالاهای موجود
social good کالاهای عمومی
spot goods کالاهای موجود
attractive goods کالاهای جذاب
redundancies بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
strip حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
vertical بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
phosphor اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
redundancy بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
man made goods کالاهای ساخت بشر
finished goods کالاهای ساخته شده
finished goods کالاهای اماده فروش
free list صورت کالاهای بی گمرک
goods intake کالاهای درحال تحویل
goods inwards کالاهای درحال تحویل
soft goods کالاهای مصرف شدنی
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
spot goods کالاهای اماده تحویل
stock accounting حساب کالاهای موجود
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
service stock اماد و کالاهای جنگی
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
visibles کالاهای قابل رویت
competitive goods کالاهای مورد رقابت
prohibited goods کالاهای منع شده
goods receiving کالاهای درحال تحویل
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
stock markets بورس کالاهای مختلف
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
secondhand goods کالاهای دست دوم
fabrication کالاهای ساخته شده
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
stock market بورس کالاهای مختلف
overdue goods کالاهای تحویل نشده
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
general cargo rates نرخهای حمل کالاهای متفرقه
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
stores کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
input مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
inputted مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
group contracts قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
window shopper کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
prize of war کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
Best before: تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
parity سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
target echo علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com