Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English
Persian
autopsies
کالبد شکافی
autopsy
کالبد شکافی
dissection
کالبد شکافی
Search result with all words
scalpel
چاقوی کالبد شکافی
scalpels
چاقوی کالبد شکافی
Other Matches
trifid
سه شکافی
micrology
مو شکافی
butt welding
جوشکاری شکافی
quadrifid
چهار شکافی
ovariotomy
تخمدان شکافی
butt seam weld
جوشکاری شکافی
enterotomy
روده شکافی
forging crack
اهنگری شکافی
zootomy
جانور شکافی
keratotome
چاقوی قرنیه شکافی
keratome
چاقوی قرینه شکافی
vulvate
دارای شکافی شبیه فرج
vulval
دارای شکافی شبیه فرج
vulvar
دارای شکافی شبیه فرج
To spilt hair . To make a fine distinction .
مورااز ماست کشیدن ( مو شکافی کردن )
postmortem
مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
balacava
پوشش ضد اتش سر و گردن با شکافی جلو صورت
hacks
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hacked
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hack
شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
embrasure
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasures
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
compages
کالبد
mold
کالبد
matrix or matrices
کالبد
skelton
کالبد
shells
کالبد
shelling
کالبد
shell
کالبد
frameworks
کالبد
framework
کالبد
fabrics
کالبد
fabric
کالبد
molds
کالبد
mould
کالبد
moulded
کالبد
moulds
کالبد
frame
کالبد
skeletons
کالبد
skeleton
کالبد
molded
کالبد
body
بدن
[کالبد]
corpora
بدن ها
[کالبد]
bod
[slang]
[short for body]
بدن
[کالبد]
dissection
کالبد گشایی
corpus
بدن
[کالبد]
bodies
بدن ها
[کالبد]
anatomist
کالبد شناس
chassis
اسکلت کالبد
corpuses
بدن کالبد
corpus
بدن کالبد
torso
بدن
[کالبد]
solid
بدن
[کالبد]
corpora
بدن
[کالبد]
teleplasm
کالبد مثالی
necroscopy
کالبد گشایی
solid figure
بدن
[کالبد]
somatology
کالبد شناسی
neuroanatomy
کالبد شناسی اعصاب
anatomize
کالبد شناسی کردن
malpighian
وابسته به کالبد شناس ایتالیایی
acoustic meatus
[Meatus acusticus]
مجرای گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
outer ear
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
external ear
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
auditory passage
مجرای گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
auditory canal
مجرای گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen
واکس گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
earwax
واکس گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen
جرم گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
earwax
جرم گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
nasopharyngeal tonsil
لوزه سوم
[پزشکی]
[کالبد شناسی بدن انسان]
pharyngeal tonsil
لوزه سوم
[پزشکی]
[کالبد شناسی بدن انسان]
adenoid
لوزه سوم
[پزشکی]
[کالبد شناسی بدن انسان]
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
vivisection
زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisectional
زنده شکافی تشریح جانور زنده
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com