English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
credit squeeze کاهش مقدار اعتبار
Other Matches
credit squeeze کاهش دادن اعتبار
credit squeeze کاهش حجم اعتبار
long run مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
half life period مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
truncates انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncate انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
slutsky theorem براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
overdraft حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
tax friction کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
compression روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
unfinanced بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
decreases کاهش یافتن کم شدن کاهش
decrease کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased کاهش یافتن کم شدن کاهش
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
decreases کاهش دادن کاهش
decrease کاهش دادن کاهش
decreased کاهش دادن کاهش
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
acid reduction کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
request for discharge عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
estimate اعتبار
estimates اعتبار
estimated اعتبار
crediting اعتبار
credited اعتبار
credits اعتبار
estimating اعتبار
prestigious با اعتبار
budget اعتبار
budgeted اعتبار
budgets اعتبار
influencing اعتبار
influences اعتبار
influenced اعتبار
influence اعتبار
credibility اعتبار
validation اعتبار
reputability اعتبار
value اعتبار
creditability اعتبار
advance اعتبار
advances اعتبار
advancing اعتبار
authenticity اعتبار
values اعتبار
credit line حد اعتبار
creditless بی اعتبار
entitlements اعتبار
validity اعتبار
importance اعتبار
esteem اعتبار
invalid : بی اعتبار
prestige اعتبار
funded اعتبار
fund اعتبار
line of cerdit خط اعتبار
entitlement اعتبار
invalids : بی اعتبار
reputation اعتبار
standing اعتبار
appropriation symbol کد اعتبار
valuing اعتبار
void بی اعتبار
reputations اعتبار
credit اعتبار
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
settlement of credit تسویه اعتبار
funded اعتبار مالی
fund اعتبار مالی
committment تامین اعتبار
validity coefficient ضریب اعتبار
under the credit تحت اعتبار
validation of a hypothesis اعتبار یک فرضیه
validation of a model اعتبار یک الگو
validity check مقابله اعتبار
credit term مدت اعتبار
invalidity عدم اعتبار
validity criterion ملاک اعتبار
validity index شاخص اعتبار
issuance credit افتتاح اعتبار
validity of a contract اعتبار قرارداد
void result نتیجه بی اعتبار
a company of good standing شرکتی با اعتبار
concurrent validity اعتبار همزمان
factorial validity اعتبار عاملی
blank credit اعتبار نامحدود
validity check بررسی اعتبار
factoring of credit نمایندگی اعتبار
issue a credit افتتاح اعتبار
factoring of credit عاملیت اعتبار
revolving credit اعتبار گردان
expenditure credit اعتبار هزینه
bad ناصحیح بی اعتبار
in force دارای اعتبار
construct validity اعتبار سازه
credit transfers انتقال اعتبار
credit transfer انتقال اعتبار
test validity اعتبار ازمون
tax credit اعتبار مالیاتی
imprest fund اعتبار مساعده
revolving fund اعتبار در گردش
stock funds اعتبار خریدنقدی
insecure بی اعتبار متزلزل
countervailing credit اعتبار اتکائی
external validity اعتبار برونی
credit expansion گسترش اعتبار
counter credit اعتبار متقابل
trade credit اعتبار تجاری
credit sale اعتبار در معامله
credit rating میزان اعتبار
countervailing credit اعتبار متقابل
content validity اعتبار محتوا
reliableness اعتبار موثقیت
budget credit اعتبار بودجه
bridging leon اعتبار موقت
roll over credit اعتبار گردان
consensual validity اعتبار وفاقی
face validity اعتبار صوری
consumption credit اعتبار مصرفی
credit insurance بیمه اعتبار
convergent validity اعتبار همگرا
credited اعتبار مالی
open credit اعتبار نامحدود
item validity اعتبار پرسش
authority اجازه اعتبار
on trust بر مبنای اعتبار
on tick روی اعتبار
rehabilitation اعاده اعتبار
cumulative credit اعتبار تراکمی
ervolving credit اعتبار گردان
cross validation وارسی اعتبار
crediting اعتبار مالی
expired بدون اعتبار
credit اعتبار مالی
appropriation title عنوان اعتبار
trusts اعتقاد اعتبار
trusted اعتقاد اعتبار
trust اعتقاد اعتبار
l/c اعتبار نامه
credits اعتبار مالی
appropriation reimbur sement تامین اعتبار
documentary credit اعتبار اسنادی
authenticity of a document اعتبار سند
letter of credit برگه اعتبار
back to back credit اعتبار اتکایی
letter of credit ورقه اعتبار
agricultural credit اعتبار کشاورزی
validity صحت اعتبار
discriminant validity اعتبار افتراقی
differential validity اعتبار افتراقی
advising of credit ابلاغ اعتبار
letter of credit اعتبار اسنادی
military funds اعتبار نظامی
ex post به اعتبار گذشته
line of cerdit میزان اعتبار
requirements of the credit شرایط اعتبار
issuing of the credit افتتاح اعتبار
credentials اعتبار نامه
creditably از روی اعتبار
apportionment واگذاری اعتبار
expenditure credit اعتبار مصرف
bank credit اعتبار بانکی
credit terms شرایط اعتبار
shrinkage کاهش
spoil کاهش
imminution کاهش
depreciatory کاهش
concession کاهش
subrtraction کاهش
subraction کاهش
slow down کاهش
diminution کاهش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com