Dictiornary-Farsi | کاوش نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
unsought	کاوش نشده


Other Matches

area search	کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
probes	کاوش
analysis	کاوش
exploration	کاوش
penetration	کاوش
dig	کاوش
digs	کاوش
excavation	کاوش
probe	کاوش
probed	کاوش
probing	کاوش
perquisition	کاوش
searches	کاوش
searchingly	کاوش
surveillance	کاوش
search	کاوش
searched	کاوش
researching	کاوش پژوهیدن
pried	کاوش کردن
exploration	کاوش اکتشاف
to rummage	کاوش کردن
pries	کاوش کردن
pry	کاوش کردن
electrical prospecting	کاوش الکتریکی
exploratory drive	سائق کاوش
delves	کاوش کردن
delved	کاوش کردن
delve	کاوش کردن
area search	کاوش منطقه
antisubmarine search	کاوش ضد زیردریایی
to browse through	کاوش کردن
analysis	تحلیل کاوش
researched	کاوش پژوهیدن
researches	کاوش پژوهیدن
unsearchable	کاوش ناپذیر
to search after	کاوش کردن
research	کاوش پژوهیدن
delving	کاوش کردن
geophysical prospecting	کاوش ژئوفیزیکی
prying	کاوش کننده
probed	کاوش کردن
surveillance	کاوش کردن
random number seed	کاوش تصادفی
linear probing	کاوش خطی
probes	کاوش کردن
prog	کاوش کردن
scan	کاوش کردن
scanned	کاوش کردن
prober	کاوش کننده
scans	کاوش کردن
sector of search	منطقه کاوش
probe	کاوش کردن
inexplorable	کاوش ناپذیر
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ransacked	زیاد کاوش کردن
scavenged	در اشغال کاوش کردن
scavenge	در اشغال کاوش کردن
ransacking	زیاد کاوش کردن
ransacks	زیاد کاوش کردن
scavenges	در اشغال کاوش کردن
rummage	کاوش بازرس کشتی
search	کاوش کردن زمین
searchingly	کاوش کردن زمین
searched	کاوش کردن زمین
rummaging	کاوش بازرس کشتی
rummages	کاوش بازرس کشتی
searches	کاوش کردن زمین
rummaged	کاوش بازرس کشتی
ransack	زیاد کاوش کردن
scavenge	در آشغال کاوش کردن
surveys	بررسی کاوش منطقه
ferrets	کنجکاوی کردن کاوش
ferret	کنجکاوی کردن کاوش
survey	بررسی کاوش منطقه
surveyed	بررسی کاوش منطقه
manage grab	در آشغال کاوش کردن
foraged	پی علف گشتن کاوش کردن
forages	پی علف گشتن کاوش کردن
foraging	پی علف گشتن کاوش کردن
forage	پی علف گشتن کاوش کردن
nose around [about] <idiom>	چیزی را سری نگه داشتن کاوش کردن
inserted grouping	میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
infrared resolution	تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
intercepting search	کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
sector scan	کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
undefined	تعریف نشده
uncommitted	تقبل نشده
unattached	اعزام نشده
uncoditioned	شرط نشده
the date was not specified	نشده بود
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
unabridged	تلخیص نشده
undisturbed	مختل نشده
unfulfilled	انجام نشده
undeeded	در سندقید نشده
unabated	کاسته نشده
unclaimed	مطالبه نشده
uncut	از هم جدا نشده
uncut	قطع نشده
uncut	بریده نشده
haggard	رام نشده
unabridged	کوتاه نشده
unchanged	عوض نشده
uncontrolled	مهار نشده
uncircumcised	ختنه نشده
unbowed	سر کوب نشده
uninvited	دعوت نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
roughdry	اطو نشده
unpaid	پرداخت نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncontrolled	کنترل نشده
uncoditioned	قطعی نشده
unalloyed	الیاژ نشده
unbidden	دعوت نشده
unbacked	رام نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
unsung	سروده نشده
unconnected	وصل نشده
unsight	دیده نشده
unasked	سوال نشده
unquestioned	بررسی نشده
unquestioned	بحث نشده
unseen	مکشوف نشده
unshod	نعل نشده
unset	ثابت نشده
unsaved	پس انداز نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaturate	اشباع نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unpublished	نشر نشده
wound less	زخمی نشده
unworn	استعمال نشده
unearned	کسب نشده
autochthonous	جابجا نشده
unworn	کهنه نشده
unguarded	حراست نشده
unwashed	شسته نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unguarded	حساب نشده
unstudied	مطالعه نشده
unpublished	چاپ نشده
unpremediated	تصور نشده
unpolished	پرداخت نشده
unspotted	ننگین نشده
tenantless	اشغال نشده
unlicked	لیسیده نشده
unleached	سفید نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unexploded	منفجر نشده
undisiplined	تربیت نشده
undirected	هدایت نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	خوانده نشده
intemerate	بی ناموس نشده
innascible	زایده نشده
imperforate	منگنه نشده
in quires	صحافی نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
in sheets	صحافی نشده
increate	افریده نشده
unnormalized	هنجار نشده
inedited	منتشر نشده
inedited	چاپ نشده
inextinct	نیست نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
virgins	استفاده نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
virgin	استفاده نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unread	خوانده نشده