English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (2 milliseconds)
English Persian
notebook کتابچه یادداشت
notebooks کتابچه یادداشت
Other Matches
cahier کتابچه
booklets کتابچه
booklet کتابچه
blank book کتابچه
bankbook کتابچه بانک
note book دفتر کتابچه
telephone directories کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory کتابچه راهنمای تلفن
pocketbook درامد کتابچه یا دفتر بغلی
pocketbooks درامد کتابچه یا دفتر بغلی
check book کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
condition book کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
chap book کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
ready reckoner کتابچه یاجدولی که حسابهای عمل شده واماده دران موجوداست
endnote یادداشت
memoire یادداشت
pro memoria یادداشت
apostil یادداشت
noting یادداشت
notes یادداشت
note یادداشت
annotation یادداشت
reminiscence یادداشت
reminiscences یادداشت
memoir یادداشت
memoirs یادداشت
jottings یادداشت
memoranda یادداشت
slips یادداشت
notations یادداشت
chits یادداشت
chit یادداشت
memos یادداشت
memo یادداشت
notation یادداشت
slip یادداشت
annotations یادداشت
memorandums یادداشت
memorandum یادداشت
slipped یادداشت
footnotes یادداشت ته صفحه
memorandum of understanding یادداشت تفاهم
record یادداشت سخنرانی
commentaries رشته یادداشت
annotating یادداشت نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
annotated یادداشت نوشتن
annotate یادداشت نوشتن
commentary رشته یادداشت
footnote یادداشت ته صفحه
notes یادداشت درسی
take down یادداشت کردن
set down یادداشت کردن
scratch paper کاغذ یادداشت
notelet یادداشت کوچک
counter memorial جواب یادداشت
notes یادداشت سخنرانی
billet doux یادداشت عاشقانه
advice note یادداشت اطلاع
adscript یادداشت اضافی
record یادداشت درسی
chitty یادداشت-رسید
notepaper کاغذ یادداشت
record یادداشت نگارش
note خاطرات یادداشت
record یادداشت کردن
minute مسوده یادداشت
put-downs یادداشت کردن
put-down یادداشت کردن
put down یادداشت کردن
tots یادداشت مختصر
tot یادداشت مختصر
minute یادداشت وقایع
record یادداشت بایگانی
note تبصره یادداشت ها
note یادداشت کردن
noting یادداشت کردن
noting تبصره یادداشت ها
noting خاطرات یادداشت
notes یادداشت کردن
notes تبصره یادداشت ها
notes خاطرات یادداشت
memoranda اقدام به یادداشت کند
message book دفتر یادداشت پیام
diaries دفتر یادداشت روزانه
to writes down واردکردن یادداشت کردن
memorability قابل یادداشت بودن
pad دفترچه یادداشت لایی
pads دفترچه یادداشت لایی
memorandum اقدام به یادداشت کند
memorandums اقدام به یادداشت کند
diary دفتر یادداشت روزانه
refit book دفتر یادداشت وقایع دریایی
papers یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papering یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papered یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
postscript یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
memorandum برگ خلاصه یادداشت مانند
memorandums برگ خلاصه یادداشت مانند
memoranda برگ خلاصه یادداشت مانند
callective note بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
billet ورقه جیره یادداشت مختصر
commentating حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billeted ورقه جیره یادداشت مختصر
billeting ورقه جیره یادداشت مختصر
billets ورقه جیره یادداشت مختصر
commentates حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentate حاشیه نوشتن یادداشت کردن
field book دفترچه یادداشت نقشه بردار
commentated حاشیه نوشتن یادداشت کردن
postscripts یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
bindery یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
memorial نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
memorials نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
folios دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
[results were] satisfactory رضایت بخش [در یادداشت گزارش کنترل]
notate یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
materials returned note یادداشت مواد عودت داده شده
folio دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
trails یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailing یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
reading یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
sidekick برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
writes بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
readings یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
write بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
I must make a special note of that. من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
sidekicks برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
write down یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
references نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
counter memorial یادداشت متقابل اخطار متقابل
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com