English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
bibliopole کتاب فروش فرشنده کتب قدیمی وکمیاب
Other Matches
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
the book is print کتاب برای فروش موجودایت
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
caxton کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
invisible hand منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
furrier خز فروش پوست فروش
furriers خز فروش پوست فروش
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
oligopoly انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
stale cheque چک قدیمی
old timer قدیمی
veteran قدیمی
olden قدیمی
veterans قدیمی
bygone قدیمی
old-timer قدیمی
old-timers قدیمی
antiquated قدیمی
senior قدیمی
seniors قدیمی
outdated قدیمی
timeworn قدیمی
We old – fashioned people . ما قدیمی ها
fogram قدیمی
ancient قدیمی
dates قدیمی
date قدیمی
old time قدیمی
out of date قدیمی
age-old قدیمی
archaic قدیمی
age old قدیمی
museum piece قدیمی غیرعادی
scholastic متفکران قدیمی
ex- سابق قدیمی
codex نسخه قدیمی
ex سابق قدیمی
unreconstructed قدیمی مسلک
(as) old as the hills <idiom> خیلی قدیمی
prolonged قدیمی مدید
fuddy-duddies قدیمی مسلک
fuddy-duddy قدیمی مسلک
old hat قدیمی مسلک
old hat هر چیز قدیمی
clapped-out ماشینخرابو قدیمی
uptight قدیمی مسلک
Old – time tunes . آهنگهای قدیمی
square toed قدیمی مسلک
culverin یکجورتوپ قدیمی
presentation copy نسخه قدیمی
ancient manuscript نوشته قدیمی
past masters استاد قدیمی
fogey ادم قدیمی
fogeys ادم قدیمی
fogies ادم قدیمی
old دیرینه قدیمی
older دیرینه قدیمی
oldest دیرینه قدیمی
primal بسیار قدیمی
arquebus تفنگ قدیمی
incunabulum کتب قدیمی
past master استاد قدیمی
by gone قدیمی گذشته ها
protolanguage زبان قدیمی
newest اخیرا و نه قدیمی
newer اخیرا و نه قدیمی
new- اخیرا و نه قدیمی
fogy ادم قدیمی
paleography کتابت قدیمی
new اخیرا و نه قدیمی
falcons باز توپ قدیمی
falcon باز توپ قدیمی
dating rugs [antique] فرش عتیقه [قدیمی]
to cling to the old ways به رسوم قدیمی چسبیدن
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
runlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
rundlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
rebeck کمانچه سه سیمه قدیمی
rebec کمانچه سه سیمه قدیمی
primitively بطور قدیمی یا بدوی
clepsydra ساعت ابی قدیمی
flintlock تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
flintlocks تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
alpenstock عصای قدیمی کوهنوردی
inkhorn دوات شاخی قدیمی
blunderbuss نوعی تفنگ قدیمی
fud ادم قدیمی مسلک
cataphract نوعی زره قدیمی
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
slow coach ادم قدیمی مسلک
sequin سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
sequins سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
old-style روش گاهشماری قدیمی
old wives' tales عقیدهی قدیمی و مردود
old wives' tale عقیدهی قدیمی و مردود
dodos آدم قدیمی مسلک
dodoes آدم قدیمی مسلک
dodo آدم قدیمی مسلک
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
viol ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
raffle نوعی بازی قدیمی
tod واحد قدیمی وزن
archaism انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
ducat مسکوک طلای قدیمی
Antiguated آنتیک ،کهنه،قدیمی
raffles نوعی بازی قدیمی
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
spicery انباری ادویه [واژه قدیمی]
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
viola da gamba ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
fogyish مانع پیشرفت قدیمی مسلک
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
stroud پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
fustier کفک زده قدیمی مسلک
ye شکل قدیمی کلمه The شماها
fustiest کفک زده قدیمی مسلک
fusty کفک زده قدیمی مسلک
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
neoclassic احیا کننده سبکهای قدیمی
bawdry زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
revivalist طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
graphophone نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
bireme یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
bad زمان ماضی قدیمی فعل bid
hierologist متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
Give me those old cars any day . I miss those old cars . قربان آن اتو مبیل های قدیمی
stomacher پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
carrack کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
carack کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
dog-ear [واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
tumbling verse شعر بی قاعده وبی وزن قدیمی
Hey, old chap! <idiom> چطوری رفیق قدیمی! [اصطلاح روزمره]
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
touchhole سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
driving iron نام قدیمی چوب شماره 1 گلف
You look ridiculous in that old hat . با این کلاه قدیمی قیافه ات مسخره شده
latium ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
hutch نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutches نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
This is the oldest Persian script in existence. این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
superseding گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
supersedes گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
superseded گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
I want to look at old coins. من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
She's not the Laleh I used to know. او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.
He's back to his usual self. او [مرد ] دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
supersede گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
to leave everything as it is [not to change anything] رسوم قدیمی را ثابت [دست نخورده] نگه داشتن
revivalist movement جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
veteran سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
purged پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purge پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
rehash بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashes بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
veterans سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
rehashed بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
purges پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
scholastically موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
antique wash دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
Z0 بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
trump card <idiom> استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com