English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
English Persian
capping slab کتیبه بتنی
Other Matches
concrete dam سد بتنی
slab صفحه بتنی
concrete pipe لوله بتنی
concrete pile شمع بتنی
concrete pavement جاده بتنی
concrete pavement شوسه بتنی
concrete layer قشر بتنی
concrete layer لایه بتنی
concrete floor طاق بتنی
concrete block سنگ بتنی
portland cement concrete lining پوشش بتنی
concrete pitching فرش بتنی
concrete roof سقف بتنی
slabs صفحه بتنی
concrete بتنی کردن
cement concrete lining پوشش بتنی
concrete structure سازه بتنی
concrete joist shaker ویبراتور تیرهای بتنی
concrete core wall دیوار با هسته بتنی
rigid concrete pavements رویههای صلب بتنی
central concrete membrane پرده میانی بتنی
prestressed dam سد بتنی پیش تنیده
hollow concrete floor سقف تو خالی بتنی
concrete structure ساختمان با استخوانبندی بتنی
cussom [e] [صفحه بتنی بزرگ]
boundary-stone کتیبه
skylight window کتیبه
fan light کتیبه
epigraph کتیبه
cope کتیبه
coping کتیبه
friezes کتیبه
frieze کتیبه
coped کتیبه
copes کتیبه
inscriptions کتیبه
inscription کتیبه
cornices کتیبه
copings کتیبه
cornice کتیبه
concrete cover پوشش بتنی روی فولاد
pile cap دال بتنی که سر شمعها را می پوشاند
incised slab [صفحه بتنی با نقش های روی آن]
site concrete بتنی که در پای کار ساخته شود
slab for bearing سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
scrolls کتیبه نوشتن
scroll کتیبه نوشتن
copestone سنگ کتیبه
epigraphist کتیبه خوان
epigraphist کتیبه شناس
cope stone سنگ کتیبه
crown cornice کتیبه اصلی
pier cap دال بتنی که روی ستون بنا میشود
pile group دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
fractable [کتیبه دیواری سنتوری]
epigraphy علم کتیبه خوانی
pulvinated frieze کتیبه کوژ یا محدب
bed moulding گچبری بالای کتیبه
epigraphic سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphical سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
khekher [کتیبه های مصر باستان]
vacuum concrete ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
decking تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
lion [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
Gothic cornic [کتیبه های قرن هجدهم به سبک گوتیک]
antefix [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefixum [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
hic jacet در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
dalle صفحه بتنی [یا از جنس سنگ و مرمر صاف که کف اتاق استفاده می شده است.]
geison [سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
card-cut [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
vibrated concrete بتنی که توسط ویبراتورمتراکم شده است یا بتن ویبره شده
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
cartouche border قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
friezes حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com