English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
scroll کتیبه نوشتن
scrolls کتیبه نوشتن
Other Matches
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
cornices کتیبه
coped کتیبه
copes کتیبه
frieze کتیبه
friezes کتیبه
coping کتیبه
cope کتیبه
cornice کتیبه
skylight window کتیبه
copings کتیبه
epigraph کتیبه
fan light کتیبه
boundary-stone کتیبه
inscription کتیبه
inscriptions کتیبه
encipher برمز نوشتن رمز نوشتن
cope stone سنگ کتیبه
epigraphist کتیبه خوان
copestone سنگ کتیبه
capping slab کتیبه بتنی
epigraphist کتیبه شناس
crown cornice کتیبه اصلی
epigraphy علم کتیبه خوانی
fractable [کتیبه دیواری سنتوری]
pulvinated frieze کتیبه کوژ یا محدب
bed moulding گچبری بالای کتیبه
khekher [کتیبه های مصر باستان]
epigraphical سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphic سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
Gothic cornic [کتیبه های قرن هجدهم به سبک گوتیک]
lion [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
hic jacet در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
antefixum [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefix [حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
geison [سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
card-cut [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
cartouche border قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
frieze حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
inscribes نوشتن
scrawled بد نوشتن
inscribed نوشتن
inscribing نوشتن
scrawling بد نوشتن
penned نوشتن
write head هد نوشتن
pen نوشتن
scrawls بد نوشتن
penning نوشتن
scrawl بد نوشتن
inscribe نوشتن
pens نوشتن
scribbled بد نوشتن
to put down نوشتن
scribbling بد نوشتن
pt down نوشتن
put down <idiom> نوشتن
superscrible نوشتن
set down نوشتن
indite نوشتن
scribbles بد نوشتن
to drive a pen or quill نوشتن
to reduce to writing نوشتن
to set down نوشتن
writes نوشتن
write نوشتن
scribble بد نوشتن
commentates تقریظ نوشتن
commentated تقریظ نوشتن
wirte only تنها نوشتن
editorializing سرمقاله نوشتن
to write out بتفضیل نوشتن
commentating تقریظ نوشتن
autograph دستخط نوشتن
rewrites دوباره نوشتن
rewrite باز نوشتن
rewrite دوباره نوشتن
to write off به اسانی نوشتن
autographed دستخط نوشتن
circumscribes نوشتن در دور
circumscribed نوشتن در دور
circumscribe نوشتن در دور
autographs دستخط نوشتن
autographing دستخط نوشتن
rewrites باز نوشتن
write head نوک نوشتن
editorialises سرمقاله نوشتن
editorialised سرمقاله نوشتن
itemizing به اقلام نوشتن
itemizes به اقلام نوشتن
itemized به اقلام نوشتن
itemize به اقلام نوشتن
itemising به اقلام نوشتن
itemises به اقلام نوشتن
itemised به اقلام نوشتن
prose نثر نوشتن
penmanship طرز نوشتن
editorialising سرمقاله نوشتن
editorialize سرمقاله نوشتن
commentate تقریظ نوشتن
write-offs زود نوشتن
write out به تفصیل نوشتن
write-off زود نوشتن
write off زود نوشتن
write-ups به تفصیل نوشتن
write-up به تفصیل نوشتن
write up به تفصیل نوشتن
editorializes سرمقاله نوشتن
editorialized سرمقاله نوشتن
circumscribing نوشتن در دور
rewriting دوباره نوشتن
demythologize تفسیر نوشتن
annotated حاشیه نوشتن
annotate تفسیر نوشتن
annotate یادداشت نوشتن
annotate حاشیه نوشتن
i am weary of writing از نوشتن خسته
impanel در صورت نوشتن
inscroll در طومار نوشتن
miswrite اشتباه نوشتن
prefacing دیباچه نوشتن
prefaces دیباچه نوشتن
prefaced دیباچه نوشتن
preface دیباچه نوشتن
annotated یادداشت نوشتن
annotated تفسیر نوشتن
double space یک خط درمیان نوشتن
elegize قصیده نوشتن
graphomania شهوت نوشتن
allegorize تمثیل نوشتن
handwrite بادست نوشتن
hyphenate با خط پیوند نوشتن
annotating تفسیر نوشتن
annotating یادداشت نوشتن
annotating حاشیه نوشتن
annotates تفسیر نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
annotates حاشیه نوشتن
preambles مقدمه نوشتن
preamble مقدمه نوشتن
enlists درفهرست نوشتن
read/write خواندن- نوشتن
read/write head هدخواندن- نوشتن
tabling در فهرست نوشتن
tables در فهرست نوشتن
tabled در فهرست نوشتن
table در فهرست نوشتن
tired of writing خسته از نوشتن
to dip ones pen in gall سخت نوشتن
rewrote باز نوشتن
rewrote دوباره نوشتن
rewritten باز نوشتن
rewritten دوباره نوشتن
engross درشت نوشتن
r/w خواندن- نوشتن
enlisting درفهرست نوشتن
enlist درفهرست نوشتن
noting نت موسیقی نوشتن
notes نت موسیقی نوشتن
note نت موسیقی نوشتن
over write جای نوشتن
overwrite دومرتبه نوشتن
overwrite زیاد نوشتن
overwrite جای نوشتن
poeticize شعر نوشتن
poetize شعر نوشتن
precis خلاصه نوشتن
rewriting باز نوشتن
tablets بر لوح نوشتن
invoice فاکتور نوشتن
scribble باشتاب نوشتن
scribbling باشتاب نوشتن
programs برنامه نوشتن
invoiced فاکتور نوشتن
invoices فاکتور نوشتن
invoicing فاکتور نوشتن
program برنامه نوشتن
scribbles باشتاب نوشتن
tablet بر لوح نوشتن
list در فهرست نوشتن
pen خامه نوشتن
jots با شتاب نوشتن
penned خامه نوشتن
jot با شتاب نوشتن
penning خامه نوشتن
pens خامه نوشتن
graphic وابسته به فن نوشتن
jotted با شتاب نوشتن
scribbled باشتاب نوشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com