Dictiornary-Farsi | کج شدگی تیره پشت ازپهلو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
scoliosis	کج شدگی تیره پشت ازپهلو


Other Matches

gelation	بسته شدگی سفت شدگی
side ward	ازپهلو
collaterally	ازپهلو
slides	لیزخوردن ازپهلو
besides	ازپهلو ازجلو
slide	لیزخوردن ازپهلو
slide slip	سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
to pass over	نادیده رد شدن ازپهلو
sidestep	ازپهلو راه رفتن
sidestepped	ازپهلو راه رفتن
sidesteps	ازپهلو راه رفتن
sidestepping	ازپهلو راه رفتن
imminution	کم شدگی باریک شدگی
murine	از تیره موش جانوری از تیره موش
depression	کم شدگی
embeddeness	حک شدگی
the mast has raked	کج شدگی
necks	نخ شدگی
neck	نخ شدگی
bottling	نخ شدگی
erections	شق شدگی
erection	شق شدگی
depressions	کم شدگی
dostortion	کج شدگی
geniculation	خم شدگی
scarlet	سرخ شدگی
contraction	جمع شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
acceptability	قبول شدگی
erasure	پاک شدگی
coupling	جفت شدگی
dispersion	پخش شدگی
expunction	پاک شدگی
contractions	جمع شدگی
liquescence	مایع شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
invagination	غلاف شدگی
intensification	افزون شدگی
incalescence	گرم شدگی
expurgation	پاک شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
gelidity	بسته شدگی
flocculence	قلنبه شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
fixedness	تثبیت شدگی
gasification	تبخیر شدگی
necking	باریک شدگی
acetification	ترش شدگی
occlusion	جفت شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
locking	قفل شدگی
pucker	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
puckering	جمع شدگی
puckers	جمع شدگی
shrinkage	چروک شدگی
petrification	سنگ شدگی
blotting	پاک شدگی
blotted	پاک شدگی
blots	پاک شدگی
damnation	لعنت شدگی
blot	پاک شدگی
smelting	ذوب شدگی
shortening	کوتاه شدگی
hardening	سفت شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
dilution	رقیق شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
desuetude	موقوف شدگی
detruncation	کوتاه شدگی
crookedness	انحناء و کج شدگی
concretion	سفت شدگی
comminution	خرد شدگی
coagulation	دلمه شدگی
carburization	پودر شدگی
choking	اب بند شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
removal	جدا شدگی
fading	محو شدگی
elongation	دراز شدگی
polarization	قطبی شدگی
strobilation	باریک شدگی
offset	دوخم شدگی
sprain	رگ برگ شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
sprains	رگ برگ شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
depression	گود شدگی
depressions	گود شدگی
scleriasis	سفت شدگی
offsetting	دوخم شدگی
diffusion	پخش شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
encrustations	دلمه شدگی
encrustation	دلمه شدگی
turn over	واژگون شدگی
translocation	جابجا شدگی
tight coupling	جفت شدگی
congestion	جمع شدگی
recvrvature	دولا شدگی
purler	پرت شدگی از سر
pulverization	خرد شدگی
pairing	جفت شدگی
expulsion	بیرون شدگی
narrowing	تنگ شدگی
occlusion	بسته شدگی
sclerosis	سخت شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
leakage	فاش شدگی
puchery	جمع شدگی
leakages	فاش شدگی
expulsions	بیرون شدگی
nigrescence	سیاه شدگی
paralysation	فلج شدگی
delusion of control	هذیان کنترل شدگی
constrictions	فشار تنگ شدگی
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
sclerosis	سفت شدگی بافتها
malposition	جابجا شدگی جنین
breaking	پاره گی قطع شدگی
varicosity	گشاد شدگی سیاهرگ
malady	فاسد شدگی بیماری
maladies	فاسد شدگی بیماری
supersession	جانشینی لغو شدگی
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
yielding	تسلیم شدگی فلز
gerontomorphosis	پیر شدگی نژاد
constriction	فشار تنگ شدگی
depression	گود شدگی فرودافت
depressions	گود شدگی فرودافت
erasure	حک جای پاک شدگی
erethism	تحریک شدگی زیاد
digression	پرت شدگی ازموضوع
accru	اجتماع فراهم شدگی
scleroma	سفت شدگی بافتها
hepatization	سفت شدگی بافته
scloroderma	سفت شدگی پوست
shrink	انقباض چوروک شدگی
diffraction broadening	پهن شدگی پراشی
hyperostosis	کلفت شدگی استخوان
shrinkage	وابست جمع شدگی
shrinks	انقباض چوروک شدگی
disseisin	محروم شدگی ازتصرف
shrinkage coefficient	ضریب جمع شدگی
shrinking	انقباض چوروک شدگی
edge triggered	با رها شدگی لبهای
encephalomalacia	نرم شدگی مغز
condensation	جمع شدگی تکاثف
enlarged tonsils	بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
domesticity	زندگانی خانگی رام شدگی
dipole dipole coupling	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
fixation	خیره شدگی تعلق خاطر
coupling	جفت شدگی اتصال درگیری
scrappiness	اوراق شدگی ستیزه جویی
strobilization	تشکیل رشته باریک شدگی
dc coupling	جفت شدگی جریان مستقیم
depigmentation	بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
shrinkage prevention	وسیله جلوگیری از جمع شدگی
fixations	خیره شدگی تعلق خاطر
incarcerated hernia	جمع شدگی کیسه فتق
senile keratosis	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
individuation	تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
hydrargyia or rism	مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
ilk	تیره
nebulose	تیره
enigmatical	تیره
nubilous	تیره
owl light	تیره گی
owl light	تیره
darkness	تیره گی
fuscous	تیره
gens	تیره
duskish	تیره
demomination	تیره
opaque	تیره
strained	تیره
subfuscous	تیره
murk	تیره
nebulous	تیره
cloudy	تیره
fuzzy	تیره
fuzziest	تیره
fuzzier	تیره
murky	تیره
overcast	تیره
funereal	تیره
caliginous	تیره
sombrous	تیره
dark <adj.>	تیره
heavier	تیره
heavies	تیره
heaviest	تیره
typed	تیره
type	تیره
heavy	تیره
obscuring	تیره
blacks	تیره
blackest	تیره
darkest	تیره