Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
interpretative
کدی که توسط نامه مفسر به کار می رود
Other Matches
interprets
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود
interpreted
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود
interpreting
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود
interpret
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود
commoners
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
commonest
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
common
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
scholiast
مفسر مفسر اثار ادبی کهن
interpreters
مفسر عکس هوایی مفسر
interpreter
مفسر عکس هوایی مفسر
run duration
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
paraphraser
مفسر
paraphrast
مفسر
characteristic
مفسر
characteristically
مفسر
exegete
مفسر
explicator
مفسر
expounder
مفسر
glossator
مفسر
glossographer
مفسر
interpreter
مفسر
interpreters
مفسر
annotator
مفسر
commentator
مفسر
commentators
مفسر
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
transfer interpreter
مفسر انتقال
image interpreter
مفسر عکس
processor
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
mystagogue
مفسر اسرار دین
spotter
کمک مفسر رادیویی
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
Perl
زبان برنامه نویسی مفسر
declarative statement
عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
practical extraction and report language
زبان برنامه نویسی مفسر
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
declaration
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
declarations
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
cross reference generator
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
glossarist
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
groupware
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
command.com
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
manifest
نامه
carriers
نامه بر
epistles
نامه
manifesting
نامه
epistle
نامه
carrier
نامه بر
manifested
نامه
correspoundence
نامه ها
letters
نامه
breve
نامه
letter
نامه
post boy
نامه بر
manifests
نامه
letter missive
امر نامه
letter of a
اگاهی نامه
bylaw
ایین نامه
recommendations
نامه پیشنهاد
bill of lading
بار نامه
bill of sale
بیع نامه
billet doux
نامه عاشقانه
prospectus
اینده نامه
mandating
وکالت نامه
byelaw
ایین نامه
by low
ایین نامه
letter no
نامه شماره 5
mandate
وکالت نامه
recommendation
نامه پیشنهاد
mandated
وکالت نامه
mandates
وکالت نامه
letter of a
اطلاع نامه
postscripts
ذیل نامه
postscript
ذیل نامه
letter writing
نامه نگاری
letters of administration
قیم نامه
letters of procurator
وکالت نامه
bill of divorce
طلاق نامه
bail bond
ضمانت نامه
letter writer
نامه نویس
letter writer
نامه نگاری
letter of recommendation
توصیه نامه
letter of indemnity
ضمانت نامه
bill of indicment
ادعا نامه
mail
نامه رسان
bill of exception
اعتراض نامه
letter of indemnity
غرامت نامه
letter of introduction
معرفی نامه
letter of invitation
دعوت نامه
letter of recommendation
سفارش نامه
epitaph
وفات نامه
bylaws
ایین نامه
certificate of incorporation
شرکت نامه
genealogical tree
شجره نامه
genealogical tree
نسب نامه
license
گواهی نامه
addressees
گیرندهء نامه
license
اجازه نامه
escape chit
امان نامه
licensing
گواهی نامه
licensing
اجازه نامه
gender tree
شجره نامه
formulary
دستور نامه
demand note
مطالبه نامه
deed of transfer
انتقال نامه
safe-conducts
امان نامه
safe conducts
امان نامه
safe conduct
امان نامه
deed of endowment
وقف نامه
deed of conveyance
صلح نامه
addressee
گیرندهء نامه
dissertation
پایان نامه
concordat
موافقت نامه
concessionary agreement
امتیاز نامه
code
نظام نامه
letter book
رونوشت نامه
concession deed
امتیاز نامه
letter de chancellerie
نامه رسمی
collins
نامه پر سود
circular letter
نامه اداری
leter of condolenee
تعزیت نامه
corrigenda
غلط نامه
deed of sale
بیع نامه
decameron
داستان نامه
deed of gift
هبه نامه
guaranty
ضمانت نامه
l/c
اعتبار نامه
credential
استوار نامه
lease contract
اجاره نامه
leetter writing
نامه نگاری
epistoler
نامه نویس
epitaphs
وفات نامه
pedigrees
شجره نامه
insurance policy
بیمه نامه
paean
پیروزی نامه
paeans
پیروزی نامه
insurance policies
بیمه نامه
ordinances
ایین نامه
ordinance
ایین نامه
bye-laws
ایین نامه
bye-law
ایین نامه
by-laws
ایین نامه
glossaries
واژه نامه
billet
اجازه نامه
billeted
اجازه نامه
pedigree
نسب نامه
billeting
اجازه نامه
billets
اجازه نامه
pedigree
شجره نامه
mailman
نامه رسان
mailmen
نامه رسان
fauna
جانور نامه
glossary
واژه نامه
by-law
ایین نامه
agreement
موافقت نامه
confession
اعتراف نامه
confessions
اعتراف نامه
lexicons
لغت نامه
note
نامه رسمی
notes
نامه رسمی
noting
نامه رسمی
lexicon
لغت نامه
liturgy
مناجات نامه
liturgies
مناجات نامه
prayer books
نماز نامه
agreements
موافقت نامه
epic
رزم نامه
acted
تصویب نامه
regulation
ایین نامه
codes of practice
ایین نامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com