Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (4 milliseconds)
English
Persian
sandbank
کرانه ماسه
sandbanks
کرانه ماسه
Other Matches
building sand
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
to puddle clay and sand
ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
quicksand
ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
quicksand
ماسه ناپای ماسه غلطان
old red sandstone
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
near shore
کرانه
shores
کرانه
shore
کرانه
rivage
کرانه
martello
دژ کرانه
strandline
خط کرانه
coasts
کرانه
coast
کرانه
mete
کرانه
strands
کرانه
strand
کرانه
littoral
کرانه
limicoline
کرانه زی
sand
شن کرانه دریا
bounds register
ثبات کرانه ها
backshore beach
کرانه جزر و مد
backshore
کرانه جزر و مد
back beach
کرانه جزر و مد
strand
کرانه بندرگاه
strands
کرانه بندرگاه
to push off
از کرانه دریادورشدن
beach
پلاژ کرانه
beach
کرانه شنی
beached
پلاژ کرانه
beached
کرانه شنی
beaches
پلاژ کرانه
sands
شن کرانه دریا
beaches
کرانه شنی
coast guard
گارد کرانه
banks
کرانه دیواری
groins
کرانه دار
groin
کرانه دار
sea shore
کرانه دریا
sea coast
کرانه دریا
shore patrol
کرانه پاسدار
boundary
کرانه کرانی
boundaries
کرانه کرانی
the means and the extremes
دو میان و دو کرانه
groin
کرانه دار
seaboards
کرانه دریا
on shore
سوی کرانه
seaboard
کرانه دریا
off shore
دور از کرانه
shore
کرانه ساحل
shores
کرانه ساحل
medoterranean
دور از کرانه
bank
کرانه دیواری
in shore
در اب نزدیک کرانه
landding
کرانه رسمی فرودگاه
off shore fisheries
شیلات دوراز کرانه
limicoline
وابسته به مرغان کرانه زی
coast guard officer
افسر گارد کرانه
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
upper limit
[of the integral]
کرانه بالا
[انتگرال]
[ریاضی]
lower limit
[of the integral]
کرانه پائین
[انتگرال]
[ریاضی]
to set in
سوی کرانه روان شدن
land swell
خیزاب یا غلت اب نزدیک کرانه
lagune
جای کم گود در دریا نزدیک به کرانه
the nile overflows its banks
نیل طغیان کرده کرانه خودرافرامیگیرد
ionian
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
long shoreman
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
grit
ماسه
yield of cdoncrete
ماسه
gritted
ماسه
crushed stone sand
ماسه
ballast
ماسه
gritting
ماسه
sand
ماسه
sands
ماسه
gravel
ماسه
green sand
ماسه تر
sandstone
سنگ ماسه
sand store
انبار ماسه
sand pile
توده ماسه
sand stone
ماسه سنگ
fine sand
ماسه ریز
quicksand
ماسه متحرک
quicksand
ماسه بادی
heap of sand
توده ماسه
greensand
ماسه سبز
sandstone
ماسه سنگ
sand dressing
ماسه پاشی
quick sand
ماسه روان
sand blasting
ماسه پاشی
pit sand
ماسه معدنی
quarries
معدن شن و ماسه
quarry
معدن شن و ماسه
quarrying
معدن شن و ماسه
sanded
ماسه دار
sand clay
رس ماسه دار
sand equivalent
همسنگ ماسه
sand filling
ماسه گرفتگی
masonry sand
ماسه بنایی
masonry sand
ماسه ملاتی
sand layer
لایه ماسه
running sand
ماسه بادی
marine sand
ماسه دریایی
sanbar
کران ماسه
dune sand
ماسه بادی
magazine
مخزن ماسه
arenaceous
ماسه وار
magazines
مخزن ماسه
uniform sand
ماسه یکنواخت
gritting
ماسه درشت
uniform sand
ماسه یکدست
gritted
ماسه درشت
grit
ماسه درشت
sandstorm
ماسه باد
body sand
ماسه پر کننده
sands
ماسه ریختن شن
sanding
ماسه گذاری
sand
ماسه ریختن شن
sandstorms
ماسه باد
marine sand
ماسه بادی
he was neat
بی ماسه خالص
sandband
کران ماسه
detritic sand
ماسه فرسایهای
sand trap
ماسه گیر
sandblast
باپاشیدن ماسه
sandblasting
ماسه پرانی
sandrock
ماسه سنگ
desilter
ماسه گیر
sand blast nozzle
شیپوره ماسه پاشی
gritted
درشت ماسه سنگ
sand blasting practice
عملیات ماسه پاشی
sand blast unit
واحد ماسه پاشی
sabulous
ریگزار ماسه دار
sand pit
گود ماسه برداری
sandy soil
زمین ماسه زار
sand cone method
طریقه جابجایی ماسه
sand dredger
ماشین مکنده ماسه
sand mix
ماسه اغشته سرد
sandblast machine
ماشین ماسه پاش
sandy earth
زمین ماسه دار
siliceous sandstone
ماسه سنگ سیلیس
sand lime brick
اجر ماسه اهکی
aggradation
فراسازی ماسه گرفتگی
foundry sand
ماسه ی ریخته گری
feldspathic sandstone
ماسه سنگ فلدسپاتی
explosion shot
ضربه چوب به ماسه
gritting
درشت ماسه سنگ
core sand
ماسه ریخته گری
grit
خاک ماسه سنگ
calcareous sandstone
ماسه سنگ اهکی
gritted
خاک ماسه سنگ
backing sand
ماسه پشت قالب
gritting
خاک ماسه سنگ
micaceous sandstone
ماسه سنگ میکادار
pipe sand trap
ماسه گیر لولهای
grit
درشت ماسه سنگ
molding sand
ماسه قالب گیری
chalky sandstone
ماسه سنگ نرم اهکی
blast grit
ماسه هوا داده شده
sandy limestone
سنگ اهک ماسه دار
sand asphalt
ماسه اغشته گرم یا سرد
send yaghting
مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
loamy sandstone
ماسه سنگ خاک رسی
argillaceous sand stone
ماسه سنگ خاک رسی
molasse
سنگ ماسه اهکی رسدار
brownstone
[ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
mottled sandstone
ماسه سنگ رگه دار
sandbox
[British]
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
sand box
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
sandpit
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
sand trap
قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
Dry sand absorbs water.
ماسه خشک آبرا جذب می کند
send sailing
مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
fluke
قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
flukes
قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
molding sand preparation plant
واحد تهیه ماسه قالب گیری
proportioning
توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
wet classifler
سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
binders
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
alluviation
رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
accretion
هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
binder
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
batcher
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
batch
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
core binder
ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
batches
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
ballast
هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
admixtures
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
puddle
ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddles
ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
aggregates
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate
مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
inshore
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
riverain
کرانه نشین ساحل نشین
interiors
دور از مرز دور از کرانه
interior
دور از مرز دور از کرانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com