English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 162 (8 milliseconds)
English Persian
sanbar کران ماسه
sandband کران ماسه
Other Matches
to puddle clay and sand ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
building sand خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
quicksand ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
quicksand ماسه ناپای ماسه غلطان
limit کران
horizons کران
horizon کران
the deaf کران
bordered کران
extreme کران
bordering کران
fineless بی کران
border کران
output bound کران خروجی
lower limit کران پایین
input bound کران ورودی
lower bound کران پایین
physiological limit کران فیزیولوژیکی
bounded کران دار
strand plain کران دشت
subscript bound کران زیرنویس
upper bound کران بالا
compute bound کران محاسباتی
bound موفف کران
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
greatest lower bound [glb, GLB] بزرگترین کران بالا [ریاضی]
open interval فاصله نا محدود [بی کران] [ریاضی]
infimum بزرگترین کران بالا [ریاضی]
manual alphabet برای سخن گفتن با کران
least upper bound [lub, LUB] کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
supremum کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
grit ماسه
gritted ماسه
gritting ماسه
sands ماسه
ballast ماسه
crushed stone sand ماسه
gravel ماسه
green sand ماسه تر
sand ماسه
yield of cdoncrete ماسه
masonry sand ماسه ملاتی
marine sand ماسه دریایی
he was neat بی ماسه خالص
detritic sand ماسه فرسایهای
uniform sand ماسه یکنواخت
fine sand ماسه ریز
desilter ماسه گیر
greensand ماسه سبز
heap of sand توده ماسه
marine sand ماسه بادی
sandrock ماسه سنگ
sandblasting ماسه پرانی
sandblast باپاشیدن ماسه
sand trap ماسه گیر
sand store انبار ماسه
sand pile توده ماسه
sand layer لایه ماسه
sand filling ماسه گرفتگی
sand equivalent همسنگ ماسه
sand dressing ماسه پاشی
sand clay رس ماسه دار
sand blasting ماسه پاشی
sand stone ماسه سنگ
running sand ماسه بادی
quick sand ماسه روان
pit sand ماسه معدنی
masonry sand ماسه بنایی
uniform sand ماسه یکدست
sandstorm ماسه باد
sanding ماسه گذاری
quicksand ماسه متحرک
quicksand ماسه بادی
dune sand ماسه بادی
gritting ماسه درشت
sandstone سنگ ماسه
gritted ماسه درشت
sandstone ماسه سنگ
sandbanks کرانه ماسه
sands ماسه ریختن شن
arenaceous ماسه وار
sanded ماسه دار
sandstorms ماسه باد
magazine مخزن ماسه
body sand ماسه پر کننده
quarries معدن شن و ماسه
quarry معدن شن و ماسه
magazines مخزن ماسه
sandbank کرانه ماسه
quarrying معدن شن و ماسه
sand ماسه ریختن شن
grit ماسه درشت
sand blasting practice عملیات ماسه پاشی
sand blast unit واحد ماسه پاشی
sand cone method طریقه جابجایی ماسه
sand dredger ماشین مکنده ماسه
gritting درشت ماسه سنگ
siliceous sandstone ماسه سنگ سیلیس
sandy soil زمین ماسه زار
sandy earth زمین ماسه دار
sandblast machine ماشین ماسه پاش
sand pit گود ماسه برداری
sand lime brick اجر ماسه اهکی
sand mix ماسه اغشته سرد
sand blast nozzle شیپوره ماسه پاشی
gritting خاک ماسه سنگ
feldspathic sandstone ماسه سنگ فلدسپاتی
explosion shot ضربه چوب به ماسه
gritted درشت ماسه سنگ
gritted خاک ماسه سنگ
calcareous sandstone ماسه سنگ اهکی
molding sand ماسه قالب گیری
backing sand ماسه پشت قالب
core sand ماسه ریخته گری
foundry sand ماسه ی ریخته گری
grit درشت ماسه سنگ
grit خاک ماسه سنگ
pipe sand trap ماسه گیر لولهای
micaceous sandstone ماسه سنگ میکادار
sabulous ریگزار ماسه دار
aggradation فراسازی ماسه گرفتگی
sandy limestone سنگ اهک ماسه دار
brownstone [ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
blast grit ماسه هوا داده شده
chalky sandstone ماسه سنگ نرم اهکی
loamy sandstone ماسه سنگ خاک رسی
argillaceous sand stone ماسه سنگ خاک رسی
send yaghting مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
sand asphalt ماسه اغشته گرم یا سرد
mottled sandstone ماسه سنگ رگه دار
molasse سنگ ماسه اهکی رسدار
sandbox [British] جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sandpit جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sand box جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
molding sand preparation plant واحد تهیه ماسه قالب گیری
Dry sand absorbs water. ماسه خشک آبرا جذب می کند
fluke قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
flukes قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
sand trap قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
send sailing مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
proportioning توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
wet classifler سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
alluviation رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
binder ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binders ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
Lenkoran medallion ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
core binder ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
batch اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
batches اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
ballast هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
admixtures موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
puddle ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddles ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com