English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
English Persian
radiocarbon کربن پرتوزا
Other Matches
decarburizing گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
radioactive پرتوزا
radioisotope ایزوتوپ پرتوزا
radioactive decay واپاشی پرتوزا
radioactive fallout ریزه پرتوزا
fallout ریزه پرتوزا
atomic fallout ریزه پرتوزا
invar کربن
radiocarbon کربن 41
carbon کربن
decarburization کربن گیری
asymmetric carbon کربن بی تقارن
carburization ترکیب با کربن
carbonaceous کربن دار
carbonize کربن سازی
decarburize کربن گرفتن
primary carbon کربن 1 درجه
recarburizer کربن دهنده
secondary carbon کربن 2 درجه
tertiary carbon کربن 3 درجه
carbon holder پایه کربن
carbon free کربن ازاد
carbon fixed کربن ثابت
active carbon کربن فعال
cabonic حاصل از کربن
carbinol carbon کربن کربینول
acetylenic carbon کربن استیلنی
carbon cycle سیکل کربن
carbon deposite لایه کربن
carbon monoxide منواکسید کربن
carbon dioxide دی اکسید کربن
anomeric carbon کربن انومری
primary carbon کربن نوع اول
arc lamp carbon کربن لامپ قوسی
plain carbon steel فولاد کربن غیرالیاژی
activated charcoal کربن فعال شده
secondary carbon کربن نوع دوم
surface decarburization کربن گیری سطحی
tertiary carbon کربن نوع سوم
ultra high carbon steels فولادهای فرا- پر- کربن
CFC مخفف کلروفلورو کربن
CFCs مخفف کلروفلورو کربن
cored carbon کربن هسته دار
activated carbon کربن فعال شده
iron carbon diagram نمودار اهن- کربن
iron carbon alloy الیاژ اهن و کربن
carbonate بصورت کربن دراوردن
carbureted steel پولاد کربن دار
carbon arc welding جوشکاری با جرقه کربن
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
carboning a lamp کربن گذاری لامپ
high carbon steel فولاد با کربن زیاد
high carbon steel فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
recarburize کربن گیری مجدد
hydro carbon ترکیب هیدروژن و کربن
carbon arcwelding جوش قوسی بوسیله کربن
carbon arc lead burning جوش سرب با جرقه کربن
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
ethylene هیدرو کربن اشباع نشده
hypercapnia افزایش کربن اکسید در خون
ingot iron o.steel فولاد کربن گیری شده
carbohydrate ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrates ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
dry ice یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
anthracite زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
to trap something [e.g. carbon dioxide] چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
carbon steel فولاد کربن یا فولاد سخت
Fustat rug فرش فسطاط [فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com