English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
How many moons has the planet mars ? کره مریخ چند تاماه دارد؟
Other Matches
areodetic مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
mars مریخ
mars ستاره مریخ
areology مبحث مریخ
Martians اهل کره مریخ
Martian اهل کره مریخ
areodesy رشته مریخ شناسی
areography شرح بهرام یا مریخ
asteroids سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
asteroid سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
chains دارد.
hast او دارد
he has a rage for money دارد
chain دارد.
heavy fighting is in progress دارد
he has worms دارد
he is ill with fever تب دارد
has دارد
there is a time for everything دارد
are there any remarks? دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
the reason is manifold چنددلیل دارد
walls have ears گوش دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
he is fifty تمام دارد
what the odds چه اهمیت دارد
what matter? چه اهمیت دارد
Windows GDI بیتی دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
the probability is احتمال دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
god is خداوجود دارد
the reason is two fold دودلیل دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
he has a maggot in his head وسواس دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
he has an axe to grind غرض دارد
it is usual with him عادت دارد
our library is well stocked خوبی دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
it has sides سه پهلو دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
figure on <idiom> بستگی دارد به
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
not a patch on چه دخلی دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
virus وجود دارد
viruses وجود دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
biased آنچه اریب دارد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
bigamist زنی که دوشوهر دارد
basses کسی که صدای بم دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
length خط با طول جر حرف دارد
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
bass کسی که صدای بم دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
likelihood احتمال کلی دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
significance معنای مخصوص دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it is very important بسیار اهمیت دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
he is f. of money پول فراوان دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
rubrician کتاب نماز دارد
in all like احتمال کلی دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
the switch is on برق جریان دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
he is in the know اطلاع ویژه دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
it askes for attention توجه لازم دارد
delectus برای ترجمه دارد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
caller شخصی که تقاضای تماس دارد
She has a warm heart. قلب گرم ومهربانی دارد
There is a mountain of difficulties . کوهی از مشکلات وجود دارد
What a lovely tall figure she has . چه قد وبا لای قشنگه دارد
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
He is a man with a kind heart. قلب مهربان ورئوفی دارد
it look like rain گویا خیال باریدن دارد
it is marked with spots نشان ان خالهایی است که دارد
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
lunchroom رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
She is beginning to lose her looks . قیافه اش را دارد از دست می دهد
He is distantly related to me . بامن نسبت دوری دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? مگر مغزش عیب دارد؟
puntist راننده کرجی نام دارد
kleptamaniac کسی که جنون دزدی دارد
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
A big head has a big ache. <proverb> سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
the odds are that he will doit احتمال دارد که انکار را بکند
the cow parts the hoofs گاو سمهای شکافته دارد
He is bound to come. احتمال زیادی دارد که بیاید
She is too damned fussy خیلی ادا واطوار دارد
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
One could be taken up on ones offer. تعارف آمد نیامد دارد
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
timber toe کسی که پای چوبین دارد
consuetude est alterra lex عادت قدرت قانونی دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com