Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
mixed crystal
کریستال مخلوط
solid solution
کریستال مخلوط
Other Matches
admix
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
crystal
کریستال
crystals
کریستال
pizoelectric crystal
کریستال پیزوالکتریک
ideal crystal
کریستال ایده ال
liquid crystal
کریستال مایع
mixed crystal
کریستال امیخته
filter crystal
کریستال صافی
liquid crystals
کریستال مایع
cut glass
بلور کریستال
crystallite
خرده کریستال
crystal axis
محور کریستال
hexagonal crystal system
سیستم کریستال شش گوش
LCD
صفحه نمایش کریستال مایع
crystallography
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
liquid crystal displays
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
silicon
ماشین تولید کریستال سیلیکون و پس برش دادن آن قط عات باریک و کوچک
crystal
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystals
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
notebook computer
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
LCD
Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
silicon
قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
liquid crystal displays
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
LCD
کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود
wafer
یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
wafers
یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
backlight
چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
transphasor
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
crystal
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystals
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystals
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
mixture
مخلوط
mixtures
مخلوط
blend
مخلوط
macedoine
مخلوط
blenders
مخلوط کن
mixer
مخلوط کن
mixers
مخلوط کن
blends
مخلوط
blender
مخلوط کن
blending
مخلوط
anti freeze mixture
مخلوط ضد یخ
admixture
مخلوط
admixtion
مخلوط
confused
مخلوط
blent
مخلوط شد
compost
مخلوط
hash
مخلوط
composite
مخلوط
mixed
مخلوط
azeotropic mixture
مخلوط همجوش
intermeddle
مخلوط کردن
laudanum
مخلوط افیون
mix
امیزه مخلوط
mixers
مخلوط کننده
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
cryogen
مخلوط سرمازا
blent
مخلوط کرد
mixer
مخلوط کننده
concrete mix
مخلوط بتن
commix
مخلوط کردن
interlard
مخلوط کردن
confect
مخلوط کردن
unadulterated
مخلوط نشده
gas mixture
مخلوط گاز
mixes
امیزه مخلوط
immiscible
مخلوط نشدنی
mix
مخلوط ترکیبی
mixing
مخلوط کردن
hot mixer
مخلوط کننده
homogeneous mixture
مخلوط همگن
azeotropic mixture
مخلوط ازئوتروپ
heterogeneous mixture
مخلوط ناهمگن
intercarrier beat
زنه مخلوط
duplex pressure proportioner
مخلوط کن دو فشاری
intercarrier buzz
وزوز مخلوط
admix
مخلوط کردن
mixes
مخلوط ترکیبی
lean mixture
مخلوط رقیق
melt
مخلوط کردن
mixture control
کنترل مخلوط
mixing in place
امیختن در جا مخلوط در جا
ternary mixture
مخلوط سه تایی
mixed glue
چسب مخلوط
mixed gas
گاز مخلوط
hash
مخلوط کردن
porridge
چیز مخلوط
mixture
بتن مخلوط کن
mixtures
بتن مخلوط کن
mixed semiconductor
نیمرسانای مخلوط
staffs
مخلوط سیمان و گچ
staffed
مخلوط سیمان و گچ
melts
مخلوط کردن
unscourced wool
پشم مخلوط
crab cocktail
مخلوط خرچنگ
weak mixture
مخلوط ضعیف
terpenoid
مخلوط باترپن
syncrasy
مخلوط کردن
rich mix
مخلوط پر مایه
pug mill
اسیای گل مخلوط کن
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
powder mixer
گرد مخلوط کن
staff
مخلوط سیمان و گچ
blend
مخلوط امیختگی
blend
مخلوط کردن
meddles
مخلوط کردن
puddles
مخلوط کردن
intermingle
با هم مخلوط کردن
mingle
مخلوط کردن
intermingled
با هم مخلوط کردن
intermingles
با هم مخلوط کردن
intermingling
با هم مخلوط کردن
mingled
مخلوط کردن
mingles
مخلوط کردن
mingling
مخلوط کردن
melange
مخلوط امیختگی
meddle
مخلوط کردن
meddled
مخلوط کردن
puddle
مخلوط کردن
blends
مخلوط امیختگی
blends
مخلوط کردن
miscible
مخلوط شدنی
mell
مخلوط کردن
immiscibility
حالت مخلوط نشدنی
souse
با ترشی مخلوط کردن
ready mixed paints
رنگهای مخلوط اماده
intercarrier sound system
کانال صوتی مخلوط
mishmash
مخلوط اش شله قلمکار
turn the mortar
مخلوط کردن ملات
miscible
مخلوط شدنی امیزنده
cross loading
مخلوط کردن بارها
continous mixer
مخلوط کننده دائمی
intermix
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
jet mixer
مخلوط کننده با فشار اب
mixing blade
قاشقک مخلوط کننده
detrital cone
مخلوط افکنه واریزهای
mixer tube
لامپ مخلوط کننده
hc mixture
مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
gas air mixture
مخلوط بنزین و هوا
mixer stage
طبقه مخلوط کننده
fuel oil mixture
مخلوط روغن و سوخت
frequency mixer
مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
modulator
لامپ مخلوط کننده
ethylate
بااتیل مخلوط کردن
etherize
بااتر مخلوط کردن
organic silt
مخلوط بامواد الی
dry blending
مخلوط سازی خشک
olio
مخلوط چیزدرهم ریخته
mixed crude oil
نفت خام مخلوط
rotary drum mixer
مخلوط کننده طبلکی
brandy
با کنیاک مخلوط کردن
shuffle
بهم مخلوط کردن
tempers
مخلوط کردن مزاج
harsh
مخلوط بتن سفت
harsher
مخلوط بتن سفت
harshest
مخلوط بتن سفت
temper
مخلوط کردن مزاج
tempered
مخلوط کردن مزاج
burden
مخلوط کردن بار
burdens
مخلوط کردن بار
batch
اندازه مخلوط بتن
batches
اندازه مخلوط بتن
mixes
امیختن مخلوط کردن
mix
مخلوط کردن ترکیب
creole
دارای نژاد مخلوط
mix
امیختن مخلوط کردن
agitation
مخلوط کردن اشفتگی
brandies
با کنیاک مخلوط کردن
shuffled
بهم مخلوط کردن
mixes
مخلوط کردن ترکیب
commingle
بهم مخلوط کردن
creoles
دارای نژاد مخلوط
unalloyed
غیر مخلوط خالص
shuffling
بهم مخلوط کردن
mixture of tar and bitumen
مخلوط قطران و قیر
composite lightweight concrete
بتن سبک مخلوط
complexly
بطور پیچیده یا مخلوط
shuffles
بهم مخلوط کردن
concrete mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
mixed highs
بسامدهای زیاد مخلوط شده
potpourri
تنوع مخلوط درهم وبرهم
potpourris
تنوع مخلوط درهم وبرهم
milk punch
مشروبات مخلوط با شیر وقند
cement mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
roil
مخلوط کردن سرگردان شدن
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
pop
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
random mixed
مخلوط شدن به طور شانسی
terpenic
ترپن دار مخلوط باترپن
thermit
مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
thermit welding
جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com