English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
fraction کسر درصدی از قسمتی از
fractions کسر درصدی از قسمتی از
Other Matches
ogive منحنی درصدی
cost plus contract قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
portion قسمتی
portions قسمتی
partite قسمتی
triplex سه قسمتی
triploidy سه قسمتی
sectors قسمتی ازجبهه
esprit حمیت قسمتی
spirit حمیت قسمتی
spiriting حمیت قسمتی
sector قسمتی ازجبهه
flattest قسمتی از یک عمارت
flat قسمتی از یک عمارت
plank قسمتی ازبرنامه
pate سر یا قسمتی از سرانسان
partial بخشی قسمتی
split second قسمتی از ثانیه
esprit de corps حمیت قسمتی
triploid سه قسمتی سه بخشی
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
tripartition سه قسمتی کردن
another guess قسمتی دیگر
double cloister راهرو دو قسمتی
legs قسمتی از مسابقه
spirit de corps حمیت قسمتی
spirit de corps روحیه قسمتی
leg قسمتی از مسابقه
esprit de corps روحیه قسمتی
expansion joint اتصال چند قسمتی
crease قسمتی از زمین کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
aliquot part charge خرج چند قسمتی
creasing قسمتی از زمین کریکت
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomy برش قسمتی از مغز
lobotomies برش قسمتی از مغز
module قسمتی از سفینه فضایی
modules قسمتی از سفینه فضایی
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
section charge خرج چند قسمتی
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
creased قسمتی از زمین کریکت
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
fat bits بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
dower قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
poking فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
warheads قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warhead قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
wrists قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
wrist قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
land tie تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
footing قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
aprons چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
apron چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
herpetology قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
loft زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lofts زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aeromedicine قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
virtual inertia قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
working section قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
distance مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distances مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
ragged قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
ante-chapel [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
spooling یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
ionosphere قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
capital levy مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
lightening hole سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
appropriation در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
breaker line خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
grand tours سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
recital قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recitals قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
oblique compartment قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
limelight قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
grand tour سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
branch در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
clipboards قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
preventive justice قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
swiple قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com