Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
quarterfinalist
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
Other Matches
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
colonist
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonists
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
quarter-finals
یک چهارم نهایی
quarter final
یک چهارم نهایی
quarter-final
یک چهارم نهایی
quarterfinal
یک چهارم نهایی
quarterfinal
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
quarter
یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
semifinalist
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
final
مسابقه نهایی
finals
مسابقه نهایی
semi-finalist
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalists
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
surf off
دور نهایی مسابقه موج سواری
cupholder
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
hurdling
شرکت در مسابقه دو بامانع
walkers
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walker
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
hurdler
شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
cup of coffeen
شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
campaing
شرکت دادن اسب در یک دوره مسابقه
deathlete
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
pentathlete
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
to bar somebody from a competition
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
waxer
کسیکه موم مالی میکند
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
biquadratic
قوه چهارم توان چهارم
off roader
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
wool stapler
کسیکه تجارت پشم خام میکند
progress chaser
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
demonstrationist
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
knobbler
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
dragsman
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
garreteer
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
arsonist
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
whitener
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
end gatherer
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
spoilsports
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack
کسیکه الوار وتیر اره میکند
bedder
لله کسیکه بچه را خواب میکند
engrosser
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
lumberjacks
کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsport
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
wine taster
کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
wire dancer
کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
circumnavigation
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
documentarian
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
disseisor
کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
gauger
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
jawsmith
کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
inlander
کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
winnower
کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
lounger
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
foundationer
کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
starting fee
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
swamper
ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
wiseacre
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
multitudinist
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
wise acre
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
paragraphist
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
itemizer
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
occidentalist
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
pall bearer
شرکت میکند
private d.
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
impulsive
کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
barker
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
ultraist
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
thaumaturge
کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
campaigner
کسی که در لشکر کشی شرکت میکند
campaigners
کسی که در لشکر کشی شرکت میکند
scaleweight
وزنی که اسب در مسابقه تحمل میکند
seminarian
دانشجویی که در جلسات بحث وتحقیق شرکت میکند
play off
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
camper
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
micropro
یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
holding company
شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
lamber
کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
providers
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
provider
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite
کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
fielded
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
telecommuting
که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند
telic
نهایی دارای هدف نهایی
sag wagon
وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
ashton tate
یک شرکت نرم افزاری درکالیفرنیا که برای ریزکامپیوترها نرم افزارتولید میکند
puffer
کسی که در حراج از طرف صاحب مال مورد حراج شرکت میکند
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
three-quarters
سه چهارم
three-quarter
سه چهارم
fourths
چهارم
fourth
چهارم
quadrant
یک چهارم
quadrature
یک چهارم
quarter note
نت یک چهارم
quarter
یک چهارم
qyaternary
دوران چهارم
biquadrate
قوه چهارم
subdominant
نت چهارم موسیقی
quartern
یک چهارم پوند
pecking
یک چهارم بوشل
diatessaron
فاصله یک چهارم
quarter of an hour
یک چهارم سده
fourth dimension
بعد چهارم
pecks
یک چهارم بوشل
pecked
یک چهارم بوشل
peck
یک چهارم بوشل
airt
یک چهارم وسعت
quater tone
یک چهارم پرده
quartern
یک چهارم پینت
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
ring finger
انگشت چهارم دست چپ
center of quarter circles
مرکز یک چهارم دایره ها
ring fingers
انگشت چهارم دست چپ
dee
حرف چهارم D نام
fourth estate
رکن چهارم مشروطیت
fourth generation computer
کامپیوتر نسل چهارم
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
D, d (D's, d's)
حرف چهارم الفبای انگلیسی
quadrivium
سال چهارم دوره لیسانس
on the th prox
در روز چهارم ماه اینده
deltas
حرف چهارم زبان یونانی
delta
حرف چهارم زبان یونانی
d
حرف چهارم الفبای انگلیسی
act ii Šscene iv
پرده دوم مجلس چهارم
proxy server
کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
X, x (X's, x's)
حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
April
ماه چهارم سال فرنگی اوریل
cleanup
توپزن چهارم که معمولا قوی است
fastigium
راس قسمت فوقانی بطن چهارم
deep sleep
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
slow-wave sleep
[SWS]
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
x
حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
Georgian architecture
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
milreis
سکه زرپرتقال که 4 شیلینگ وپنج ویک چهارم پنس ارزش دارد
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
body corporate
شرکت شرکت سهامی
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
transport
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com