Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
humoralist
کسیکه ناخوشیهای تن رانتیجه فسادخلطهای چهارگانه میداند
Other Matches
hylotheist
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
pragamatist
کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
inspirationist
کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
pulmonary discases
ناخوشیهای شش
trichopathy
معالجه ناخوشیهای مو
lock hospital
بیمارستان ناخوشیهای مقاربتی
neuropathist
متخصص ناخوشیهای عصبانی
pharyngology
گفتار در گلوگاه و ناخوشیهای ان
otology
مبحث ناخوشیهای گوش
psychiatry
معالجه ناخوشیهای دماغی
psychopathist
متخصص ناخوشیهای دماغی
epidemiology
علم ناخوشیهای همه گیر
gynecologist
متخصص علم ناخوشیهای زنانه
podiatry
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
goodness
میداند
phototherapy
معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
all the world knows
همه کس میداند
quad
چهارگانه
the four seasons
چهارگانه
tetraploid
چهارگانه
quads
چهارگانه
gospeller
خودراتنهاصاحب انجیل میداند
he has small greek
کمی یونانی میداند
he proved to know the secret
معلوم شد راز را میداند
tetraplegia
فلج چهارگانه
four freedoms
ازادیهای چهارگانه
quaternion
قسمت چهارگانه
the cardinal humours
اخلاط چهارگانه
quad density
تراکم چهارگانه
quartan
بطور چهارگانه
quadrivium
علوم چهارگانه
the four last things
مراحل چهارگانه
the four faculties
علوم چهارگانه
pediatrics or pae
شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
quadru
پیشوندبمعنی "چهارتایی " و"چهارگانه "
quadri
پیشوندبمعنی "چهارتایی " و"چهارگانه "
quadr
پیشوندبمعنی "چهارتایی " و"چهارگانه "
fourfold
چهار برابر چهارگانه
quaternion
بخش چهارگانه چهار
peter pence
زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
wittol
مردی که میداند زن او خراب وفاحشه است
peter penny
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
tetrarch
والی بخشهای چهارگانه امپراتوری
prehistorian
مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
humanitarian
کسی که نوع پرستی را کیش خود میداند
evangelistic
مربوط به یکی ازانجیل نویسان چهارگانه
quaternary
چهارگانه دارای چهارجسم بسیط شماره چهار
tetrarchy
یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
pantheism
فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند
intellectualist
کسکیه اهمیت بسیار بقوه تعقل میدهدو انرامطلقاسرچشمه دانش میداند
systematic theology
بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
atomic theory
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
polemarch
سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
neither he nor she know
نه ان مرد میداند نه ان زن این دو تن مرد وزن هیچکدام نمیدانند
blessed is he who
کسیکه
whom
کسیکه
gospeller
کسیکه
one who
کسیکه
dragman
کسیکه
long shot
کسیکه درمسابقات
constructionist
کسیکه قانون
introspectionist
کسیکه معتقد به
stalker
کسیکه میخرامد
minimalist
کسیکه خرسنداست
whomso
بهر کسیکه
misogynist
کسیکه از زن بیزار است
misogynists
کسیکه از زن بیزار است
heliophobe
کسیکه ازافتاب بیزاراست
figurant
کسیکه باجمع میرقصد
joggers
کسیکه اهسته می دود
benedick
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
jogger
کسیکه اهسته می دود
rumormonger
کسیکه شایعه میسازد
euphuist
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
tugger
کسیکه کوشش وتقلامیکند
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
obstructionist
کسیکه برای جلوگیری
snorter
کسیکه خرناس میکشد
scaler
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
wonder worker
کسیکه معجزه میکند
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
liveryman
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
winegrower
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
first nighter
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruiter
کسیکه درخت میوه میکارد
inductee
کسیکه وارد خدمت شده
waxer
کسیکه موم مالی میکند
hylicist
کسیکه معتقد به مادیات است
griper
کسیکه مرتب شکایت میکند
weaner
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
gunfighter
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
fillbelly
کسیکه درکاری حریص باشد
fruitarian
کسیکه با میوه زندگی میکند .
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
speller
کسیکه لغت را هجی میکند
songwriter
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
pledger
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
presentee
کسیکه چیزی باوعرضه شده
processionist
کسیکه با دستهای راه میافتد
proselyte
کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
sandbagger
کسیکه کیسه شن بکار برد
revenant
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
personator
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist
کسیکه قیاس نادرست میسازد
stargazer
کسیکه به ستاره ها خیره شده
light sleeper
کسیکه خوابش سبک است
lobbyer
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
malaprop
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
symposiast
کسیکه در بزم شرکت میکند
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
symposiarch
کسیکه جلسهای را اداره میکند
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity
کسیکه بودونابوداو یکی است
ortorian
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
paperhanger
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
purse bearer
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
lobbyist
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
lobbyists
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
demonist
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
cessionary
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
sitter
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
watcher
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
autodidact
کسیکه پیش خود میاموزد
libertines
کسیکه پابند مذهب نیست
libertine
کسیکه پابند مذهب نیست
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
contrapuntist
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
pranksters
کسیکه شوخی زننده کند
elephantiac
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
browser
کسیکه جسته وگریخته میخواند
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
sweaters
کسیکه عرق میکند پلوور
ghost writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
watchers
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
chain-smoker
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
prankster
کسیکه شوخی زننده کند
sweater
کسیکه عرق میکند پلوور
chain-smokers
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
bedder
لله کسیکه بچه را خواب میکند
sadistic
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistically
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
parroter
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
undertaking
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
moonlighter
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
octoroon
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
undertakers
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
arsonist
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
ambidexter
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
misanthropist
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
malapropian
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
nonunion
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
air controlman
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
colonists
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
revelationist
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
rock scorpion
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
spoilsports
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
smatterer
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
wool stapler
کسیکه تجارت پشم خام میکند
syllogist
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
the observed of all observers
کسیکه توجه همه سوی اوست
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
lumberjack
کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjacks
کسیکه الوار وتیر اره میکند
would be
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
pone
کسیکه ورق بازی رابر میزند
loiters
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
prison bird
کسیکه زندان خانه او شده است
prisoner at the bar
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com