Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
reunionist
کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
Other Matches
mediaevalist
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
feria
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
vacuist
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
lord chancellor
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
future perfect
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
free ports
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
strippers
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
romanist
کاتولیک
RC
کاتولیک
miaasl
کاتولیک ها
of the catholic persuasion
کاتولیک
philhellene
هواخواه
aficionado
هواخواه
philhellenic
هواخواه
protagonist
هواخواه
enthusiasts
هواخواه
protagonists
هواخواه
enthusiast
هواخواه
adherent
هواخواه
adherents
هواخواه
catholicize
کاتولیک شدن
Catholics
ازاده کاتولیک
popery
کلیسای کاتولیک رم
Catholic
ازاده کاتولیک
catholicize
کاتولیک کردن
popish
شبیه کاتولیک
francophil
هواخواه فرانسه
francophile
هواخواه فرانسه
stand for
هواخواه بودن
partizan etc
هواخواه حامی
devotees
زاهد هواخواه
devotee
زاهد هواخواه
disciples
پیرو هواخواه
parliamentary
هواخواه مجلس
phihellenic
هواخواه یونانیان
zealous
باغیرت هواخواه
disciple
پیرو هواخواه
You are more catholic than the pope.
<proverb>
از پاپ کاتولیک تر شده اى .
monseigneur
مسیو کشیش کاتولیک
Catholic
عضو کلیسای کاتولیک
romanize
کاتولیک مسلک کردن
greek catholic
عضوکلیسای کاتولیک رومی
Catholics
عضو کلیسای کاتولیک
canon low
قانون کلیسای کاتولیک
of the catholic persuasion
وابسته به تیره کاتولیک
notionalist
هواخواه استدلال نظری
unionist
هواخواه اتحاد و یگانگی
compatriots
هم وطن هم میهن هواخواه
compatriot
هم وطن هم میهن هواخواه
unionists
هواخواه اتحاد و یگانگی
Roman Catholics
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
soutane
ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
lent
04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
Roman Catholic
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
pontifex
عضو شورای کشیشان کاتولیک
adequateness
وفادار ماندن هواخواه بودن
legitimism
هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
adhering
وفادار ماندن هواخواه بودن
adheres
وفادار ماندن هواخواه بودن
pentecostal
[pentecostalist]
هواخواه عید پنجاهه
[دین]
adhered
وفادار ماندن هواخواه بودن
collectivist
هواخواه سیستم اقتصادی مشترک
adhere
وفادار ماندن هواخواه بودن
collectivist
هواخواه اصول اجتماعی درزندگی
country party
حزب هواخواه پیشرفت فلاحتی
lector
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
zucchetto
شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
major seminary
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
extreme unction
مسح اخری تدهین دم مرگ کاتولیک ها
fusionist
هواخواه اصول پیوستگی وسازش در سیاست
suffragist
هواخواه دادن حق رای یا حق انتخاب به نسوان
herodian
یهودی ای که هواخواه هیرودیس وطرفدارسلطنت اودریهودیه
culturist
فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
legitimist
هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
neoscholasticism
نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
romanism
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
militarist
ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
militarists
ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
mantelletta
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
lenten veil
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
hunger cloth
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
the english
انگلیس ها
albion
انگلیس
Britain
انگلیس
Briton
خاک انگلیس
englander
اهل انگلیس
Great Britain
کشور انگلیس
Downing Street
دولت انگلیس
Britons
خاک انگلیس
englishism
انگلیس مابی
British
اهل انگلیس
Britisher
تبعه انگلیس
Britishers
تبعه انگلیس
british possessions
متصرفات انگلیس
the british legation
سفارت انگلیس
Whitehall
دولت انگلیس
mardi gras
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
House of Commons
مجلس عوام انگلیس
subject to the british rule
تابع حکومت انگلیس
excalibur
شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
terry
سربازمدافع مرزی انگلیس
Union Jacks
پرچم ملی انگلیس
half sovereign
سکه زر ده شیلینکی انگلیس
briticism
اصطلاحات خاص انگلیس
white hall
هیئت حاکمه انگلیس
he was sent to england
به انگلیس اعزام کردند
Union Jack
پرچم ملی انگلیس
john bull
لقب ملت انگلیس
tunics
کت کوتاه سربازان انگلیس
House of Lords
مجلس لردهای انگلیس
farthing
پول خرد انگلیس
hundredweight
وزنهای که در انگلیس با 211رطل
C. of E
مخفف کلیسای انگلیس
hundredweights
وزنهای که در انگلیس با 211رطل
tunic
کت کوتاه سربازان انگلیس
regiment
گردان در ارتش انگلیس
Anglican
وابسته بکلیسای انگلیس
Anglicans
وابسته بکلیسای انگلیس
regiments
گردان در ارتش انگلیس
farthings
پول خرد انگلیس
dukes
لقب موروثی اعیان انگلیس
pict
مردمان غیر سلتی انگلیس
duke
لقب موروثی اعیان انگلیس
princessroyal
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
shillings
شیلینگ واحد پول انگلیس
shilling
شیلینگ واحد پول انگلیس
fusileer
هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
fusilier
هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
subject to the british rule
تحت تسلط دولت انگلیس
HMS
مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
anglicanism
اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
plantagenet
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
prince royal
پسر ارشد پادشاه انگلیس
Whig
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
pennies
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
penny
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
shovel hat
کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
Free Classicism
[سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Whigs
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
florins
پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
florin
پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
Test match
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
shaken
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
Test matches
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Prince of Wales
ولیعهد ذکور وارث تاج وتخت انگلیس
the peninsular war
جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
Jacobean
مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
primate of all england
سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
jacobite
طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
lancastrian
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
Community architecture
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
nautical miles
میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
pax britannica
اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
derbies
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derby
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
to set out for England
به سوی انگلیس رهسپار شدن
[با وسیله نقلیه]
nautical mile
میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
BSI
سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
ell
نام اندازهای که در انگلیس نزدیک 511 سانتیمتر است
bow-pew
[نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
sequoia
میباشد
adeni
میباشد
aden
میباشد
adeno
میباشد
ad
میباشد
ads
میباشد
afro
میباشد
afr
میباشد
aceto
میباشد
gallium
میباشد
gametophyte
میباشد
E-plan
[طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
British Standards Institute
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
king's english
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
he is a man he is sick
وی مریض میباشد
justiciar
قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
roundheal
عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
curtana
شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
custodians
بستههای دیسک و ..... میباشد
custodian
بستههای دیسک و ..... میباشد
iodine
عنصرشیمیایی که علامت ان I میباشد
iodin
عنصرشیمیایی که علامت ان I میباشد
roundhead
نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
koh i noor
کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
anopheles
که ناقل میکرب مالاریا میباشد
bonded goods
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
caveat subscriptor
مسئولیت به عهده عضو میباشد
crown colony
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
common user items
کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
vestry
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestries
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com