English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
aviarist کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
Other Matches
mocking bird یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
aviculture تربیت مرغ مرغداری
necrologist متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
taximan متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
birds مرغان
bird مرغان
ornithic وابسته به مرغان
stormpetrel مرغان توفان
birder شکارچی مرغان
aves طبقه مرغان
varicella ابله مرغان
the f. of birds پروازیاپرش مرغان
stormy petrel مرغان توفان
swine pox یکجورابله مرغان
avian وابسته به مرغان
hen roost قرارگاه مرغان
birds of prey مرغان شکاری
ratitoe شتر مرغان
natatores مرغان شناور
birds are singing مرغان میخوانند
chickenpox آبله مرغان
trogon مرغان رنگارنگ
chicken pox ابله مرغان
birds are singing مرغان چهچه میزنند
king of birds پادشاه مرغان :دال
ornis کلیه مرغان یک سرزمین
limicoline وابسته به مرغان کرانه زی
sicklebill مرغان منقار خمیده
waterfowler شکارچی مرغان شناگر
birds of passage مرغان مهاجریا مسافر
decoy duck مرغابی ای که مرغان دیگررابدام میاندازد
chicken pox {sg} آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
raptorail وابسته به تیره ربایندگان یا مرغان
chicken-pox {sg} آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
varicella آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
loggerhead انواع مرغان مگس خوار
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
puffin مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
gallinaceous وابسته به مرغان و پروندگان دانه خوار
birder نگاهدارنده وتربیت کننده مرغان وپرندگان
avifauna کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
puffins مرغان دریایی ازخانواده بطریق یا پنگوئن
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
decoyed طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoys طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
runners متصدی
runner متصدی
vacant بی متصدی
warden متصدی
quartermaster متصدی
clerks متصدی
quartermasters متصدی
in charge متصدی
operator متصدی
user متصدی
users متصدی ها
incumbents متصدی
operators متصدی ها
clerk متصدی
responsible متصدی
operator متصدی
incumbent متصدی
operators متصدی
unattended بدون متصدی
fitter متصدی نصب
cataloger متصدی کاتالوگ
ruling رایج متصدی
officers مامور متصدی
radar man متصدی رادار
signalman متصدی علائم
time keeper متصدی اوقات
signal man متصدی علائم
freshwater king متصدی اب شیرین کن
acting کفیل متصدی
groundskeeper متصدی زمین
harbour master متصدی بندر
suppliers متصدی ملزومات
rulings رایج متصدی
radioman متصدی بی سیم
radio operator متصدی بی سیم
radarman متصدی رادار
supplier متصدی ملزومات
radar operator متصدی رادار
operator متصدی ماشین
litter bearer متصدی برانکارد
salesperson متصدی فروش
operator command فرمان متصدی
operator console پیشانه متصدی
machine operator متصدی ماشین
chartulary متصدی بایگانی
auctioneer متصدی مزایده
auctioneer متصدی حراج
auctioneers متصدی مزایده
salespersons متصدی فروش
cataloguer متصدی کاتالوگ
curator نگهبان متصدی
salespeople متصدی فروش
operator متصدی دستگاه
operators متصدی دستگاه
receptionist متصدی پذیرش
operators متصدی ماشین
curators نگهبان متصدی
auctioneers متصدی حراج
ammunition handler متصدی مهمات
turf accountants متصدی شرطبندی
receiver متصدی دریافت
yard man متصدی محوطه
fitters متصدی نصب
receivers متصدی دریافت
officer مامور متصدی
infirmarian متصدی بیمارستان
adman متصدی اعلانات
winch driver متصدی دوار
heater متصدی گرم کردن
mess treasurer متصدی صندوق باشگاه
forwarding agent متصدی حمل ونقل
heaters متصدی گرم کردن
fish warden متصدی امور شیلات
officer متصدی ضابط عدلیه
stoker متصدی سوخت کوره
liftman اسانسورچی متصدی اسانسور
hold captain متصدی انبار کشتی
forwarder متصدی حمل و نقل
stevedores متصدی بارگیری و تخلیه
prothonotary متصدی امضاء احکام
peripheral equipment operator متصدی تجهیزات جانبی
majordomo متصدی امور خانوادگی
carriers متصدی حمل و نقل
orchardist متصدی باغ میوه
officers متصدی ضابط عدلیه
carrier متصدی حمل و نقل
orchardman متصدی باغ میوه
liquidators متصدی امورتصفیه شرکت
liquidator متصدی امورتصفیه شرکت
contracting officer افسر متصدی پیمان
oilking متصدی سوخت و اب کشتی
prontonotary متصدی امضاء احکام
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
turf accountant متصدی شرط بندی
my p متصدی پیش ازمن
keypunch operator متصدی منگنه زنی
army postal clerk متصدی پست ارتشی
wagoner متصدی حمل ونقل
titular متصدی دارای عنوانی
word processing operator متصدی پردازش کلمه
church warden متصدی دارایی کلیسا
titular charge daffaires متصدی شغل سیاسی
time keeper متصدی اوقات کار
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
pressman متصدی ماشین چاپ
data entry operator متصدی داده دهی
boiler maker متصدی دیگ بخار
common carrier متصدی حمل ونقل
watertender متصدی مخازن اب ناو
pressmen متصدی ماشین چاپ
biddy متصدی نظافت خانه
stevedore متصدی بارگیری و تخلیه
teletypist متصدی دوره نگاره
pages چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
edited کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edit کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
faults برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
destructive cursor نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
controllers را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
faulted برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
fault برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
postbyte بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaving بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
Intel بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
pointers متصدی کنترل درجه توپ
billposter متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
checkman متصدی کنترل اب دیگ بخار
stevedores متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
firemen متصدی اتش خانه موتور
fireman متصدی اتش خانه موتور
weeder متصدی چیدن علف هرزه
blast furnaceman مسئول یا متصدی کوره بلند
bee-keeper متصدی نگهداری از زنبور عسل
account executive متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
pantler متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
bee-keepers متصدی نگهداری از زنبور عسل
machinist ماشینیست متصدی دستگاه تراش
machinists ماشینیست متصدی دستگاه تراش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com