Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
eponym
کسی که نام خود را به ملت یاکشوری میدهد
Search result with all words
legion ofholour
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
Other Matches
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
the garden provides food
میدهد
readout
را میدهد
worlds
میدهد
fibre over Etherenet
میدهد
world
میدهد
the ship leaks
کشتی اب تو میدهد
belly dancer
زنیکهرقصشکمانجام میدهد
periodic
که مرتب رخ میدهد
creditor's bill
به ورثه میدهد
point
نشان میدهد
periodical
که مرتب رخ میدهد
he pays his own money
پولش را خودش میدهد
time
ثیر قرار میدهد
timed
ثیر قرار میدهد
sea mark
خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
What does this mean?
این چه معنی میدهد؟
previous
آنچه زودتر رخ میدهد
switches
ثیر قرار میدهد
you are advised that
به شما اگاهی میدهد
switched
ثیر قرار میدهد
switch
ثیر قرار میدهد
voter
کسی که رای میدهد
factor
ثیر قرار میدهد
gunners
بازیگری که کمترپاس میدهد
gunner
بازیگری که کمترپاس میدهد
fastest
کیلو baud میدهد
factors
ثیر قرار میدهد
we are informed by him that
محترما` اگاهی میدهد که
fasted
کیلو baud میدهد
fast
کیلو baud میدهد
it smells sour
بوی ترشیده میدهد
transaction
ثیر قرار میدهد.
it gives off a bad odour
بوی بدی میدهد
voters
کسی که رای میدهد
times
ثیر قرار میدهد
what is the thir everning
امشب چه نشان میدهد
fasts
کیلو baud میدهد
circulating library
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
circuit
یچ کردن عملیات انجام میدهد
upsilon
است وصدای u را در فرانسه میدهد
tufter
کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
output
امکان نمایش اطلاعات میدهد
cock a doodle doo
نامی که بچه بخروس میدهد
outputs
امکان نمایش اطلاعات میدهد
circuits
یچ کردن عملیات انجام میدهد
consulting
شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
goal predicates blackness
زغال از سیاهی خبر میدهد
gold import point
طلای خالص به فروشنده میدهد
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
logic seeking
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
compact
روی دیسک فشرده را میدهد
compacted
روی دیسک فشرده را میدهد
compacting
روی دیسک فشرده را میدهد
bureaus
ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
compacts
روی دیسک فشرده را میدهد
i am tortured with headache
سر درد مرا ازار میدهد
clock
ماشینی که زمان را نشان میدهد
businesses
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
business
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
QuickTime
گرافیکی امکان نمایش میدهد.
differential
آنچه اختلاف را نشان میدهد
bureau
ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
flow diagram
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flowchart
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
continual
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
differentials
آنچه اختلاف را نشان میدهد
robust
که کار را پس از خطا ادامه میدهد
robustly
که کار را پس از خطا ادامه میدهد
lending libraries
کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
lending library
کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
clocks
ماشینی که زمان را نشان میدهد
mill
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
mills
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
adapter
اجازه نصب در سوکت میدهد
draught line
خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
A dictionary tell you what words mean .
فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
chickens come home to roost
<idiom>
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
rate gyro
ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
displays
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
wet behind the ears
<idiom>
نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
queen's bounty
دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
displaying
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
rates
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
gates
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
systems analysis
شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
supinator
ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
plugs
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plugging
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plug
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
null
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
discrete
که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
gates
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
bifurcation gate
دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
numeral
حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
locomotor ataxy
بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
lock spit
شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
leg spin
چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
equivalence
دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
to be long in coming
خیلی طولش میدهد تا بیاید
[برسد]
know allmen by these presents
بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
to be a long time in the coming
خیلی طولش میدهد تا بیاید
[برسد]
lightest
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
lighted
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
numerals
حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
frequent
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
plain flap
فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
optical
فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
transients
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transient
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
frequented
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequenting
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequents
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
simultaneous
آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
multimedia
پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
microsoft
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
light
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
states
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
waterline
خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
stating
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
fastest
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
state-
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
whyŠthere is the answer
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
combo box
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
fasts
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
chandler
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
state
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
textualist
کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
stated
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
omr
وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
fasted
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
fast
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
gates
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
registry
پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
transparency
مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
metalanguage
زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
port
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
gallows bird
کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
witness stand
محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
setters
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setter
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
paralleling
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
paralleled
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
transparencies
مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
diabase
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
leadingquestion
پرسشی که کمک به پیدا کردن پاسخ میدهد
parallelled
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
registries
پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
dunite
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
vegetable colic
قولنجی که از خوردن میوه نارس دست میدهد
transient
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transients
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
negatives
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
transition
نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transitions
نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
NOT function
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
radioactivity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
electronic
موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
NOR function =
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
negative
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
neper
واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد
margin
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
protagon
جسم فوسفوری که جزاصلی سفیده مخ را تشکیل میدهد
applications
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
margins
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
amplifiers
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
music mistress
بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
electroluminescing
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
application
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
expansion interface
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
self-
سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
lemon plant
یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
freighters
فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
work load
مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
comic book
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
database
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
script
که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
loan sharks
کسی که پول با بهرهی زیاد قرض میدهد
forcing
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
It is splendid weather for swimming.
این هوا برای شنا جان میدهد
andesite
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
forces
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
comic books
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
breaking point
سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com