Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
English
Persian
bassist
کسی که ویلون سل میزند
Other Matches
viola da gamba
ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
roundsman
کسی که گشت میزند
server
بازیکنی که توپ را میزند
it stings the conscience
وجدان را نیش میزند
he rows 0 to the minute
او دقیقهای سی پارو میزند
he does nothing but talk
فقط حرف میزند
rounder
کسی که دور میزند
the horse refuses the fence
اسب از پر چین عقب میزند
soliloquizer
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist
کسیکه باخود حرف میزند
he coins money
گویی پول سکه میزند
It makes my stomach turn
[over]
.
<idiom>
دلم را به هم میزند.
[اصطلاح روزمره]
cruiser
کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
milk walk
گشتی که شیر فروش میزند گشت
smatterer
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
cruisers
کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
pone
کسیکه ورق بازی رابر میزند
get what's coming to one
<idiom>
هرکسی نوع رفتار را خودش رقم میزند
that is an offences to moralit
لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
sprayed
ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spraying
ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprays
ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
wing
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
spray
ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
gold digger
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
winging
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
card sharps
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
obstruction guard
میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
card sharp
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
wisecracker
کسیکه حرف کنایه داریا شوخی امیز میزند
iam impatient to go
دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
talk someone's ear off
<idiom>
آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده
[اصطلاح روزمره]
malingerer
سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
malingerers
سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
flagellant
کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
juke joint
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
smatterer
کسیکه بریده بریده حرف میزند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com