English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Burma کشور برمه
Other Matches
burmese اهل برمه
linsang گربه زباد برمه وجاوه
jadeite یشم اعلی که در برمه یافت میشود
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
common wealth کشور
soils کشور
fatherlands کشور
soiling کشور
soil کشور
territories کشور
territory کشور
country کشور
fatherland کشور
stating کشور
stated کشور
land n کشور
states کشور
nation کشور
nations کشور
realm کشور
realms کشور
state- کشور
state کشور
countries کشور
Philippines کشور فیلیپین
Portugal کشور پرتغال
Czechoslovakia کشور چکوسلواکی
Senegal کشور سنگال
Somalia کشور سومالی
Singapore کشور سنگاپور
Malawi کشور مالاوی
Qatar کشور قطر
Rwanda کشور رواندا
country of origin کشور مبداء
Sierra Leone کشور سیرالئون
department of the enterior وزارت کشور
Peru کشور پرو
Sri Lanka کشور سریلانکا
Cuba کشور کوبا
attack origine کشور اغازکننده تک
Costa Rica کشور کاستاریکا
Zimbabwe کشور زیمبابوه
assyria کشور اشور
ottoman کشور عثمانی
America کشور امریکا
cloud-cuckoo-land کشور پریون
Colombia کشور کلمبیا
Venezuela کشور ونزوئلا
Ukraine کشور اوکرانی
Uganda کشور اوگاندا
Vietnam کشور ویتنام
Sudan کشور سودان
Suriname کشور سورینام
Swaziland کشور سوازیلند
Sweden کشور سوئد
Tanzania کشور تانزانیا
Thailand کشور تایلند
Canada کشور کانادا
Togo کشور توگو
Djibouti کشور جی بوتی
Tunisia کشور تونس
oversea خارج از کشور
Fiji کشور فیجی
Jamaica کشور جامائیکا
Eire کشور ایرلند
Kenya کشور کنیا
Kiribati کشور کیریباتی
Kuwait کشور کویت
independency کشور مستقل
Laos کشور لائوس
Lesotho کشور لسوتو
Libya کشور لیبی
host nation کشور میزبان
Morocco کشور مغرب
Indonesia کشور اندونزی
Hungary کشور مجارستان
Finland کشور فنلاند
Gabon کشور گابن
Ghana کشور گانا
Great Britain کشور انگلیس
Liberia کشور لیبریا
Guatemala کشور گواتمالا
land of the rising sun کشور ژاپن
midland داخله کشور
Guyana کشور گیانا
Korea کشور کره
Honduras کشور هندوراس
kingdom کشور قلمروپادشاهی
host country کشور میزبان
Ghana کشور غنا
Namibia کشور نامیبی
fisc خزانه کشور
Namibia کشور نامیبیا
Nepal کشور نپال
New Zealand کشور زلاندنو
Nicaragua کشور نیکاراگوا
Niger کشور نیجر
Nigeria کشور نیجریه
Oman کشور عمان
Pakistan کشور پاکستان
Ecuador کشور اکوادر
Egypt کشور مصر
Myanmar کشور میانمار
forwarding country کشور فرستنده
Mozambique کشور موزامبیک
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
home country کشور اصلی
Holland کشور هلند
Malaysia کشور مالزی
high court of دیوانعالی کشور
Greece کشور یونان
great power کشور با قدرت
Maldives کشور مالدیو
Mali کشور مالی
friendly state کشور خودی
friendly state کشور دوست
Mexico کشور مکزیک
Paraguay کشور پاراگوئه
sending state کشور فرستنده
treason خیانت به کشور
nationwide در سرتاسر کشور
expulsions اخراج از کشور
expulsion اخراج از کشور
the youth of the country جوانان کشور
the superme court دیوانعالی کشور
traitor خائن به کشور
traitors خائن به کشور
neighbouring country [British E] کشور همسایه
neighboring state [American E] کشور همسایه
secretary of state for home affairs وزیر کشور
bordering country کشور همسایه
traitor to the countruy خائن کشور
traitor to one's country خائن به کشور
southland کشور نیمروز
Spain کشور اسپانیا
theocrat خداوند کشور
the play of europe کشور سویس
Zambia کشور زامبیا
Hungary مجارستان [کشور]
stating جمهوری کشور
states جمهوری کشور
stated جمهوری کشور
state- جمهوری کشور
state جمهوری کشور
deportation اخراج از کشور
turkeys کشور ترکیه
turkey کشور ترکیه
respublica جمهوری کشور
abroad خارج از کشور
respublica کشور جمهوری
inland درون کشور
ministry of the interior وزارت کشور
Home Office وزارت کشور
interior ministry وزارت کشور
Bahamas کشور باهاما
Bahrain کشور بحرین
Cameroon کشور کامرون
Cambodia کشور کامبوج
per pais بوسیله کشور
Botswana کشور بوتسوانا
dependency کشور غیرمستقل
Belize کشور بلیز
dependencies کشور غیرمستقل
Uruguay کشور اوروگوئه
Bangladesh کشور بنگلادش
Argentina کشور آرژانتین
mother country کشور اصلی
in these parts <adv.> در این کشور
Bhutan کشور بوتان
fairylands کشور پریان
fairyland کشور پریان
in this country <adv.> در این کشور
sea power کشور دریایی
mother countries کشور اصلی
Albania کشور آلبانی
Angola کشور انگولا
Andorra کشور آندورا
Dominican Republic کشور جمهوری دمینیکان
Burkina Faso کشور بورکینا فاسو
the talnet of the country مردم با استعداد کشور
up country نواحی داخل کشور
United Kingdom کشور متحده پادشاهی
the country is ours کشور مال ما است
traitor to the countruy خائن نسبت به کشور
Cape Verde کشور کیپ ورد
Antigua and Barbuda کشور آنتیگوا و باربوداس
title of territory مالکیت قلمرو کشور
upcountry درداخل یا درون کشور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com