Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 41 (5 milliseconds)
English	Persian
floorboard	کف اتوموبیل
floorboards	کف اتوموبیل
Search result with all words
motor car	اتوموبیل
motor cars	اتوموبیل
cycle car	اتوموبیل دوچرخهای
pull over	اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
the car goes nice and fast	اتوموبیل بد نمیرود
two seater	اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
Car no. 6 is leading.	اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
It is a compact car.	اتوموبیل جمع وجوری است
Let the car cool off.	بگذار اتوموبیل یکقدری خنک بشود
Several cars collided.	چندین اتوموبیل بهم خوردند
Dont stick your head out of the car window.	سرت را از پنجره اتوموبیل درنیار
. The car is gathering momentum.	اتوموبیل دارد دور بر می دارد
This car can hold 6 persons comefortably.	دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
The car in front is obstructintg us.	اتوموبیل جلویی به ما راه نمی دهد
The car ran over mylegs.	اتوموبیل از روی پایم رد شد
To start (switch on ) the car (engine).	اتوموبیل راروشن کردن
This car is of Iranian make (manufacture).	این اتوموبیل ساخت ایران است
He was run over by a car.	اتوموبیل اورازیر گرفت
To get into (ride in)a car .	سوار اتوموبیل شدن
This car is assembled in Iran.	این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
The two cars had a head –on collision.	دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
A private car.	اتوموبیل شخصی
WI'll you give the car a wash (wash – down) please.	ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
To back up the car .	اتوموبیل راعقب زد
Signal a car to stop .	علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
The car engine doesnt run ( work ) .	موتور اتوموبیل کارنمی کند ( از کار ؟ فتاده )
The car hasnt got enough pull for the uphI'll.	اتوموبیل سر با لائی را نمی کشد
New and used cars are sold here .	انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
Why should I buy a foreign car in preference to an Iranian car?	چرا اتوموبیل ایرانی رابگذارم ویک اتوموبیل خارجی ( فرنگی ) بخرم ؟
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) .	اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
This car wI'll do beautifully .	این اتوموبیل قشنگ بدرد مان می خورد
Our car was stuck in the	اتوموبیل ما در گه گیر کرده بود
The police officer took down the car number .	افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
The car had no licence ( number ) plate .	اتوموبیل بی نمره بود
I intend to buy a car .	خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
Her car brushed mine . She rammed my car .	با اتو موبیل اش مالید به اتوموبیل من
This is a very solid car.	این اتوموبیل خیلی محکم است
The car is now in perfect running order .	اتوموبیل الان دیگه مرتب وخوب کارمی کند
This car is heavy on petrol ( gas ) .	این اتوموبیل مصرف بنزینش زیاد است
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com