Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
English
Persian
platform
کف راه جایگاه خطابه
platforms
کف راه جایگاه خطابه
Other Matches
allocution
خطابه
oration
خطابه
orations
خطابه
lecture
خطابه
lectured
خطابه
lectures
خطابه
prelection
خطابه
lecturing
خطابه
declaimation
خطابه
homiletics
فن خطابه
prelector
خطابه خوان
pulpits
سکوب خطابه
pulpit
کرسی خطابه
pulpit
سکوب خطابه
precept
امریه خطابه
precepts
امریه خطابه
sermon
خطابه اندرز
rostrums
کرسی خطابه
rostrum
کرسی خطابه
pulpits
کرسی خطابه
rostra
کرسی خطابه
sermons
خطابه اندرز
bema
سکوی خطابه
oratory
فن خطابه سخن پردازی
ambon
میز
[سکوی]
خطابه
ambo
میز
[سکوی]
خطابه
valediction
بدورد خطابه تودیعی
valedictions
بدورد خطابه تودیعی
bars
کرسی خطابه وکلا
bar
کرسی خطابه وکلا
rostral
وابسته به منبر یا کرسی خطابه
lecture
سخنرانی کردن خطابه گفتن
lectured
سخنرانی کردن خطابه گفتن
moot
مجلس خطابه ومنافره انجمن
lectures
سخنرانی کردن خطابه گفتن
lecturing
سخنرانی کردن خطابه گفتن
tribune
سکوب سخنرانی کرسی یامیز خطابه
abat-voix
[قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
place
جایگاه
places
جایگاه
houses
جایگاه جا
house
جایگاه جا
stations
جایگاه
stationed
جایگاه
placing
جایگاه
housed
جایگاه جا
station
جایگاه
cabin
جایگاه
limb top
جایگاه
position
جایگاه
toll house
جایگاه
positioned
جایگاه
hibernaculum
جایگاه زمستانی
flash house
جایگاه دزدان
engine house
جایگاه لوکوموتیو
telephone station
جایگاه تلفن
home range
جایگاه حیوانات
expanse of rubble
جایگاه خرابیها
banstand
جایگاه ارکست
scene of destruction
جایگاه خرابیها
grandstands
جایگاه سرپوشیده
grandstand
جایگاه سرپوشیده
expanse of ruins
جایگاه خرابیها
lattice site
جایگاه شبکه
picturedrome
جایگاه سینما
picture theatre
جایگاه سینما
site plan
نقشه جایگاه
band-stand
جایگاه ارکستر
pumping ststion
جایگاه تلمبه
picture palace
جایگاه سینما
parking place
جایگاه توقف
ordinal position
جایگاه ترتیبی
seats
جایگاه نشاندن
seated
جایگاه نشاندن
operating room
جایگاه عمل
gallery
جایگاه تماشاگران
stalling
لژ جایگاه ویژه
stall
لژ جایگاه ویژه
sanctuary
جایگاه مقدس
sanctuaries
جایگاه مقدس
stands
جایگاه تماشاگران
galleries
جایگاه تماشاگران
booths
جایگاه رژه
booth
جایگاه رژه
seat
جایگاه نشاندن
operating rooms
جایگاه عمل
podium
بالکن جایگاه مخصوص
choir-wall
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
press boxes
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
dock
جایگاه متهم در دادگاه
sail loft
جایگاه بادبان سازی
stone work
جایگاه سنگ تراشی
sanctum
قدس جایگاه مقدس
stand one's ground
<idiom>
حمایت از جایگاه شخص
paper advance setting
جایگاه پیشرفته ورق
swinery
پرورشگاه یا جایگاه خوکان
press box
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
docked
جایگاه متهم در دادگاه
docks
جایگاه متهم در دادگاه
far turn
پیچ سمت جایگاه
menagerie
جایگاه دام ودد
dram shop
جایگاه نوشابه فروشی
lay by
جایگاه ایست ایستگاه
lay-by
جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys
جایگاه ایست ایستگاه
bars
جایگاه متهمین در دادگاه
bar
جایگاه متهمین در دادگاه
menageries
جایگاه دام ودد
stand
جایگاه گواه در دادگاه
fire post
جایگاه اتش نشانی
oarlock
جایگاه فلزی پارو
news stand
جایگاه فروش روزنامه
malt house
جایگاه مالت سازی
news-stand
جایگاه فروش روزنامه
news-stands
جایگاه فروش روزنامه
podiums
بالکن جایگاه مخصوص
gate chamber wall
جایگاه حرکت دریچه
locations
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
orchestra
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
orchestras
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perch
جایگاه بلند جای امن
perches
جایگاه بلند جای امن
altar of credence
[جایگاه نان و شراب مقدس]
choir-loft
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
location
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
witness box
جایگاه شهود گواه جای
witness box
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
perched
جایگاه بلند جای امن
perching
جایگاه بلند جای امن
haras
جایگاه تخم کشی اسب
valedictorians
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorian
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
fore
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
antechoir
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
lubritorium
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
choir-aisle
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
Pay attention to the house rules
[hazard statements]
.
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
clubhouses
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
porter house
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
clubhouse
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
grandstand
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
choir-rail
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
iconostasis
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
on licence
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
feretory
تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com