Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English
Persian
give right arm
<idiom>
کلاه به آسمان انداختن
Search result with all words
To be transported with joy . To be over joyed . To throw up ones cap.
کلاه خود را بهوا ( به آسمان ) انداختن
Other Matches
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
casks
کلاه جنگی کلاه خود
cask
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
high-rise
آسمان خراش
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
as different as chalk and cheese
<idiom>
مثل آسمان و ریسمان
[متفاوت]
He has not a single star in all the seven skies.
<proverb>
یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
Spint not against heaven,it will fall back in thy .
<proverb>
بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
He is sky -cold.
<proverb>
آدم آسمان جلى است .
The sky was black with crows.
آسمان از کلاغ سیاه شده بود
Marriage are made in heaven .
<proverb>
عقدشان توى آسمان بسته شده است .
He says one thing and does another.
حرفش با عملش از زمین تا آسمان فرق دارد
Wherever you go the sky has the same colour .
<proverb>
به هر کجا که روى آورى آسمان همین رنگ است .
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
bring down
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
horrifies
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrified
بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard
بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrify
بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying
بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
ruyi clouds
ابر آرزو
[در فرش های چینی گاه از طرح ابر آسمان استفاده می شود که نشانه بخت و اقبال است.]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
let down
پایین انداختن انداختن
ice-caps
یخ کلاه
ice cap
یخ کلاه
opera hat
کلاه له شو
ice-cap
یخ کلاه
pompom
گل کلاه
hats
کلاه
chapeau
کلاه
nightcap
شب کلاه
cap
کلاه
headgear
کلاه
hat
کلاه
jack a dandy
کج کلاه
head piece
کلاه
cappa
کلاه
pretty fellow
کج کلاه
capped
کلاه
beau
کج کلاه
aigret
گل کلاه
panache
پر کلاه
nightcaps
شب کلاه
bilk
کلاه سر
trilbies
کلاه شاپو
stetsons
کلاه وسترن
petasus
کلاه بالدار
panama hat
کلاه پاناما
skullcap
کلاه بره
skullcaps
کلاه بره
helmets
کلاه اهنی
casque
کلاه خود
galea
کلاه خود
milliner
کلاه فروش
cockade
نشان کلاه
gaud
کلاه برداری
crush hat
کلاه بازیگرخانه
fop
کج کلاه ابله
d's cap
کلاه قیفی
snowcap
برف کلاه
door lintel
کلاه چهارچوب
tricone
کلاه سه ترک
hat tree
کلاه اویز
high hat
کلاه بلند
hat in hand
کلاه دردست
pavilion
کلاه فرنگی
pergola
کلاه فرنگی
pergolas
کلاه فرنگی
fools cap
کلاه قیفی
hat block
قالب کلاه
rain hat
کلاه بارانی
rain cap
کلاه کریلی
belvidere
کلاه فرنگی
hatbox
جعبه کلاه
swindlers
کلاه گذار
steel cap
کلاه فولادی
helmet liner
کلاه فیبری
welch
کلاه گذاشتن
helmet liner
کلاه کاسک
bathing cap
کلاه حمام
helmet
کلاه خود
hatboxes
جعبه کلاه
uncap
کلاه از سر برداشتن
belvedere
کلاه فرنگی
black cap
کلاه سیاه
bareheaded
بدون کلاه
bonnet
کلاه سرگذاشتن
bonnets
کلاه سرگذاشتن
summer house
کلاه فرنگی
steel helmet
کلاه اهنی
swindler
کلاه گذار
tricorn
کلاه سه ترک
hatter
کلاه فروش
helmet
کلاه اهنی
bathing caps
کلاه حمام
rip-offs
کلاه برداری
stetson
کلاه کابوی
beret
کلاه بره
swindlers
کلاه بردار
stetsons
کلاه کابوی
wig
کلاه گیس
wigs
کلاه گیس
helmets
کلاه خود
berets
کلاه بره
tiaras
کلاه پادشاهی
crash helmets
کلاه ایمنی
hairpiece
کلاه گیس
hairpieces
کلاه گیس
panama hats
کلاه پاناما
hatpin
گیرهی کلاه
hatpins
گیرهی کلاه
rip-off
کلاه برداری
plumes
پر کلاه زنان تل
plume
پر کلاه زنان تل
milliners
کلاه فروش
tiara
کلاه پادشاهی
hood
کلاه اهنی
avant-sorps
کلاه فرنگی
streamers
نوارلباس یا کلاه
fraud
کلاه برداری
pitch cap
کلاه زفت
periwig
کلاه گیس
balaclava
کلاه دوچشمی
balaclavas
کلاه دوچشمی
hat
کلاه کاردینالی
fraudulent
کلاه بردار
mutch
کلاه کتانی
peruke
کلاه گیس
streamer
نوارلباس یا کلاه
postiche
کلاه گیس
hoods
کلاه خود
hoods
کلاه اهنی
mantle
کلاه توری
mantles
کلاه توری
Welsh
کلاه گذاشتن
polls
راس کلاه
swindler
کلاه بردار
polled
راس کلاه
poll
راس کلاه
frauds
کلاه برداری
swindles
کلاه برداری
swindled
کلاه برداری
service cap
کلاه خدمت
fraudulence
کلاه برداری
hood
کلاه خود
hats
کلاه کاردینالی
capping
کلاه سازی
kepi
کلاه کپی
caskets
کلاه خدمت
cock
کج نهادگی کلاه
cocking
کج نهادگی کلاه
cocks
کج نهادگی کلاه
swindle
کلاه برداری
pavilions
کلاه فرنگی
stetson
کلاه وسترن
rug
[American E]
کلاه گیس
miyred
کلاه دار
casket
کلاه خدمت
fur ruff
کلاه پشمی کت پارکا
to bewig
کلاه گیس زدن
headharness
کلاه تمرین بوکس
headguard
کلاه تمرین بوکس
balaclavas
نوعی کلاه اسکی
tri corn
کلاه سه گوشه سه شاخه
belvedere
کلاه فرنگی مهتابی
porringer
کلاه کاسه مانند
square
مرتب کردن کلاه
gross f.
کلاه برداری بزرگ
squared
مرتب کردن کلاه
squares
مرتب کردن کلاه
squaring
مرتب کردن کلاه
peak
کلاه نوک تیز
cucullate
شبیه کلاه خود
tipcat
کلاه نوک تیز
head gear
کلاه تمرین بوکس
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
outfoxing
کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxes
کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxed
کلاه سرکسی گذاشتن
outfox
کلاه سرکسی گذاشتن
capeline
نوعی کلاه زنانه
to bonnet a person
کلاه سرکسی گذاشتن
porkpie hat
کلاه تمام لبه
burgonet
نوعی کلاه خود
capeline
کلاه خود کوچک
to sel a person a pup
کلاه کسیرا برداشتن
tin hat
کلاه خود فلزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com