English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
to bonnet a person کلاه کسیراپیش چشمش اوردن
Other Matches
he was hit slick in the eye درست خوردتوی چشمش
He has an evil eye. او [مرد] چشمش شور است.
it serves him right سزاوار است تا چشمش هم کور
He has poor (bad)eyesight. چشمش خوب نمی بیند
His eye is bigger than his belly. <proverb> چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
cask کلاه جنگی کلاه خود
casks کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
governmentalize تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
to press against any thing بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
grasps بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped بچنگ اوردن گیر اوردن
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
nightcap شب کلاه
ice-cap یخ کلاه
bilk کلاه سر
chapeau کلاه
ice-caps یخ کلاه
panache پر کلاه
hat کلاه
capped کلاه
hats کلاه
cap کلاه
ice cap یخ کلاه
aigret گل کلاه
cappa کلاه
jack a dandy کج کلاه
opera hat کلاه له شو
beau کج کلاه
pretty fellow کج کلاه
head piece کلاه
pompom گل کلاه
nightcaps شب کلاه
headgear کلاه
peruke کلاه گیس
uncap کلاه از سر برداشتن
streamer نوارلباس یا کلاه
streamers نوارلباس یا کلاه
hood کلاه خود
belvedere کلاه فرنگی
hatpins گیرهی کلاه
tricorn کلاه سه ترک
hood کلاه اهنی
kepi کلاه کپی
swindler کلاه بردار
swindlers کلاه گذار
casket کلاه خدمت
caskets کلاه خدمت
swindlers کلاه بردار
fraudulence کلاه برداری
mantles کلاه توری
mantle کلاه توری
hoods کلاه اهنی
tricone کلاه سه ترک
hoods کلاه خود
swindler کلاه گذار
cocks کج نهادگی کلاه
milliner کلاه فروش
milliners کلاه فروش
service cap کلاه خدمت
periwig کلاه گیس
petasus کلاه بالدار
plume پر کلاه زنان تل
plumes پر کلاه زنان تل
skullcap کلاه بره
beret کلاه بره
tiara کلاه پادشاهی
tiaras کلاه پادشاهی
pitch cap کلاه زفت
postiche کلاه گیس
panama hat کلاه پاناما
hatbox جعبه کلاه
hatboxes جعبه کلاه
snowcap برف کلاه
balaclava کلاه دوچشمی
capping کلاه سازی
balaclavas کلاه دوچشمی
hat کلاه کاردینالی
hats کلاه کاردینالی
skullcaps کلاه بره
cock کج نهادگی کلاه
cocking کج نهادگی کلاه
bareheaded بدون کلاه
miyred کلاه دار
hatter کلاه فروش
summer house کلاه فرنگی
steel helmet کلاه اهنی
mutch کلاه کتانی
steel cap کلاه فولادی
panama hats کلاه پاناما
Welsh کلاه گذاشتن
helmets کلاه خود
galea کلاه خود
fop کج کلاه ابله
swindle کلاه برداری
fools cap کلاه قیفی
pavilion کلاه فرنگی
pergolas کلاه فرنگی
pergola کلاه فرنگی
crush hat کلاه بازیگرخانه
gaud کلاه برداری
pavilions کلاه فرنگی
poll راس کلاه
swindled کلاه برداری
door lintel کلاه چهارچوب
frauds کلاه برداری
fraud کلاه برداری
casque کلاه خود
d's cap کلاه قیفی
cockade نشان کلاه
avant-sorps کلاه فرنگی
bonnet کلاه سرگذاشتن
wig کلاه گیس
helmet کلاه خود
rug [American E] کلاه گیس
helmet کلاه اهنی
wigs کلاه گیس
bonnets کلاه سرگذاشتن
helmets کلاه اهنی
fraudulent کلاه بردار
hat in hand کلاه دردست
stetsons کلاه کابوی
hairpiece کلاه گیس
welch کلاه گذاشتن
high hat کلاه بلند
belvidere کلاه فرنگی
stetson کلاه کابوی
rip-offs کلاه برداری
rip-off کلاه برداری
hat block قالب کلاه
bathing cap کلاه حمام
bathing caps کلاه حمام
hairpieces کلاه گیس
hat tree کلاه اویز
swindles کلاه برداری
crash helmets کلاه ایمنی
stetsons کلاه وسترن
stetson کلاه وسترن
helmet liner کلاه فیبری
berets کلاه بره
hatpin گیرهی کلاه
helmet liner کلاه کاسک
polls راس کلاه
black cap کلاه سیاه
polled راس کلاه
trilbies کلاه شاپو
rain hat کلاه بارانی
rain cap کلاه کریلی
outfoxes کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxed کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxing کلاه سرکسی گذاشتن
headguard کلاه تمرین بوکس
belvedere کلاه فرنگی مهتابی
hatbands روبان دور کلاه
porkpie hat کلاه تمام لبه
cucullate شبیه کلاه خود
outfox کلاه سرکسی گذاشتن
periwig کلاه گیس زدن
leghorn کلاه سبدی ایتالیایی
headharness کلاه تمرین بوکس
hatband روبان دور کلاه
periwigged کلاه گیس دار
peak کلاه نوک تیز
barbers block قالب کلاه گیس
i was bitten کلاه سرم رفت
squaring مرتب کردن کلاه
casquet کلاه خودسبک وباز
be covered کلاه برسر بگذارید
square مرتب کردن کلاه
gross f. کلاه برداری بزرگ
capuche باشلق یا کلاه شنل
squares مرتب کردن کلاه
capeline نوعی کلاه زنانه
capeline کلاه خود کوچک
mitriform مانند کلاه اسقف
pavilions عمارت کلاه فرنگی
peaking کلاه نوک تیز
peaks کلاه نوک تیز
squared مرتب کردن کلاه
neck or nothing یا سر میرود یا کلاه می اید
pavilion عمارت کلاه فرنگی
fedora کلاه نمدی مردانه
head gear کلاه تمرین بوکس
burgonet نوعی کلاه خود
aigrette مرغ ماهیخوار کلاه پر
miyred مانند کلاه اسقف
fur ruff کلاه پشمی کت پارکا
lappet لبه اویخته کلاه
casita [کلاه فرنگی کوچک]
turban کلاه عمامه مانند
turbans کلاه عمامه مانند
chatri [کلاه فرنگی هندی]
top hat کلاه مردانه استوانهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com