English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
wickiup کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
Other Matches
wigwam کلبه سرخ پوستان
wigwams کلبه سرخ پوستان
tepee خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees خیمه مخروطی سرخ پوستان
sennit علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
sennet علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
apartheid نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
normal slump درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
basket-weave بافت حصیری
plain weave بافت حصیری
basket weave بافت حصیری
coconut matting پوشش حصیری
wall knot گره حصیری
sennet بافت حصیری
rattan fender دفرای حصیری
brush matting پوشش حصیری
stupa کلاله بافتهای حصیری
bamboo curtain مانع پردهء حصیری
matted درهم برهم حصیری
caner بافنده صندلی حصیری
boaters کلاه حصیری لبهدار
matting بوریا پوشش حصیری
deck chair صندلی حصیری تاشو
boss پشت بند حصیری هدف
matting بوریا بافی پوشش حصیری
bossed پشت بند حصیری هدف
bosses پشت بند حصیری هدف
bossing پشت بند حصیری هدف
sampan قایق سقف حصیری وبادبانی
pachyder mata ستبر پوستان
teepee چادرسرخ پوستان
crustacean رده سخت پوستان
melanic از سیاه پوستان ملانزی
crustaceous رده سخت پوستان
teepee خیمه سرخ پوستان
pueblo دهکده سرخ پوستان
tom tom طبل سرخ پوستان
crustaceans رده سخت پوستان
calumet نوعی چپق سرخ پوستان
haustellum الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
white supremacy تفوق سفید پوستان برنژادهای دیگر
tunica نام قبیلهای ازسرخ پوستان امریکا
twill weave بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
kinnikinic برگ وپوست گیاهانی که سرخ پوستان امریکایی باتنباکوبکارمیبرند
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
kinnikinnick برگ وپوست گیاهانی که سرخ پوستان امریکایی باتنباکوبکارمیبرند
shout song سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
truckmaster شخصی که مامور خریدوفروش میان سرخ پوستان است
macrurous مربوط به دسته دم درازان از سخت پوستان وابسته به خرچنگهای دریایی
shanties کلبه
cabins کلبه
lodges کلبه
hovel کلبه
hovels کلبه
lodged کلبه
shack کلبه
shacks کلبه
cabana کلبه
lodge کلبه
cabin کلبه
cottages کلبه
cottage کلبه
hull کلبه
huts کلبه
hulls کلبه
hut کلبه
shanty کلبه
igloos کلبه اسکیموها
hutment کلبه نشینی
dog hole کلبه تنگ
doh hutch کلبه تنگ
hutholder کلبه نشین
iglu کلبه اسکیموها
mud house کلبه گلی
hutment زندگی در کلبه
cottagers کلبه نشین
chalets کلبه ییلاقی
cottager کلبه نشین
wanding kidney کلبه متحرک
barrack کلبه چوبی
barracking کلبه چوبی
igloo کلبه اسکیموها
chalet کلبه شبانی
barracked کلبه چوبی
chalet کلبه ییلاقی
wampum صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampumpeag صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
pale face سفید پوست لقبی است که گمان می کنندسرخ پوستان امریکایی بمردم سفیدپوست
voodooism ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
cot کلبه روستایی [حقیر]
shanty در کلبه زندگی کردن
hutches کلبه خانه کوچک
cote کبوتر خانه کلبه
hutch کلبه خانه کوچک
shanties در کلبه زندگی کردن
chalets کلبه یاالونک چوبی
chalet کلبه یاالونک چوبی
zombies روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombie روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombi روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
spiry مخروطی
fusiform مخروطی
cone مخروطی
conical مخروطی
conic مخروطی
cones مخروطی
cone shape مخروطی
Bidonville [نوعی کلبه در کلکته هندوستان]
totem pole تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
cone antenna انتن مخروطی
paraboloid قطع مخروطی
conical antenna انتن مخروطی
conical مخروطی شکل
conic section مقطع مخروطی
reduction crusher سنگشکن مخروطی
nun buoy بویه مخروطی
conical spring فنر مخروطی
chamfered end راس مخروطی
chamfered end نوک مخروطی
cone pulley صفحه مخروطی
cone shaped مخروطی شکل
lip angle زاویه مخروطی
cone ساختمان مخروطی
hyperbola طرح مخروطی
conoid مخروطی شکل
taper off مخروطی شدن
tail cone دنباله مخروطی
hollow cone charge خرج مخروطی
cramwheel دنده مخروطی
conoid شبه مخروطی
conicalness شکل مخروطی
conoidal شبه مخروطی
spire منار مخروطی
spires منار مخروطی
gothic arch طاق مخروطی
fusion cone مخروطی اتصال
conoidal مخروطی شکل
conical scanning تقطیع مخروطی
exhaust cone مخروطی اگزوز
conic sections مقاطع مخروطی
double cone insulator مقره دو مخروطی
kraal دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
kraals دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
jacal کلبه سقف پوشالی مکزیکی چپر
cottar روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
cotter روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
conifer که میوه مخروطی دارند
timken bearing یاطاقان غلطکی مخروطی
epi [مناره مخروطی کلیسا]
automatic lathe for taper turning ماشین تراش مخروطی
conifers که میوه مخروطی دارند
conical کله قندی مخروطی
spire تاجک مخروطی کلیسا
spires تاجک مخروطی کلیسا
helm [تاج مخروطی کلیسا]
bevel gear چرخ دنده مخروطی
bevel gear چرخ دندانه مخروطی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
bevel gearing گیربکس دنده مخروطی
metal cone tube لامپ مخروطی فلزی
countersink خزینه مخروطی کردن
erlenmeyer flask تنگ مخروطی ازمایشگاه
cone type face milling cutter فرز نوع مخروطی
conical head lubricating nipple گریس خور مخروطی
sharpshooter زنجره دارای سر مخروطی
cone crusher سنگ شکن مخروطی
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
strobilus گل اذین مخروطی شکل
bevel gear drive جعبه دنده مخروطی
barrack منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracked منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracking منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
countersink خزینه دار کردن مخروطی
helical tooth bevel gear چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
stylographic pen سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
bevel gear generator ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
bevel gear grinder دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
bevel gear planer دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
dimpling پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
haycock کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
conoid [فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
bevel gear hob دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
cones هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cone هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
totem روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
bezel حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child. عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
hay cock کومه مخروطی از علف خشک علف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com