English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
wordage کلمات واژه بندی
Other Matches
logograph واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logogram واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
kwic روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
semantics 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
slice ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
spelling checker لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
portmanteau واژه مرکب از دو واژه
portmanteaus واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux واژه مرکب از دو واژه
dictionaries 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications طبقه بندی رده بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
classification طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
termed واژه
worded واژه
word واژه
neologism نو واژه
terming واژه
neologisms نو واژه
mosul واژه
term واژه
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
synonyms واژه هم معنی
intercalation واژه افزایی
synonym واژه مترادف
pejorative واژه تحقیری
worded واژه سخن
synonyms واژه مترادف
neolalia واژه تراشی
the root of a word ریشه واژه
coinage ابداع واژه
word-blindness واژه کوری
score out that word ان واژه را خط بزنید
word blindness واژه کوری
glossary واژه نامه
cognate واژه هم ریشه
paronym واژه هم ریشه
dissylable واژه دوهجائی
philologist واژه شناس
glossaries واژه نامه
word واژه سخن
word count واژه شماری
word deafness واژه کری
word order ترتیب واژه ها
stimulus word واژه محرک
wordbook واژه نامه
dictionary واژه نامه
glossary واژه نامه
neologism واژه تراشی
neologisms واژه جدید
lexicon [dictionary] واژه نامه
lexicology واژه شناسی
neologisms واژه تراشی
keyword واژه کلیدی
synonym واژه هم معنی
buzz words رمز واژه
wordbook واژه نامه
loanword واژه بیگانه
buzz word رمز واژه
loanword واژه عاریه
punctuation for reference زیر واژه
neologism واژه جدید
word book واژه نامه
control words کلمات کنترلی
declension صرف کلمات
logion کلمات قصار
the f. words کلمات زیرین
spate سیل کلمات
contents کلمات یک نامه
terminologies کلمات فنی
terminology کلمات فنی
addressing و کلمات افست
word of mouth کلمات مصطلح
VIPs مخفف کلمات
shan't مخفف کلمات not shall
word salad سالاد کلمات
code word کلمات رمزی
verbalist منقد کلمات
i ran the words through ان کلمات را خط زدم
play on words <idiom> بازی با کلمات
code words کلمات رمزی
VIP مخفف کلمات
apothegm کلمات قصار
lexicons واژه نامه دیکسیونر
post fix در پایان واژه چسباندن
polysllable واژه جند هجائی
prandial واژه شوخی امیز
syncopation کوتاه سازی واژه
septisyllable واژه هفت هجائی
pentasyllable واژه پنج هجائی
score out that word روی ان واژه خط بکشید
homely [British E] <adj.> خفه [واژه تحقیری]
word choice test ازمون واژه گزینی
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
this word means a dog این واژه یعنی سگ
octosyllable واژه هشت هجائی
word building test ازمون واژه سازی
word association test ازمون تداعی واژه ها
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
word span test ازمون فراخنای واژه ها
logomachy بازی واژه پردازی
dictionary sort ترتیب واژه نامهای
teragram واژه چهار حرفی
homely [British E] <adj.> بیمزه [واژه تحقیری]
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
an inseparable prefix سر واژه جدا نشدنی
homely [British E] <adj.> سنگین [واژه تحقیری]
lexicon واژه نامه دیکسیونر
anastrophe تعویض کلمات یک عبارت
euphony خوش اهنگی کلمات
phonetic alphabet کلمات قراردادی مخابراتی
word square جدول کلمات متقاطع
reserved words کلمات ذخیره شده
in so many words با عین این کلمات
jive کلمات بیهوده واحمقانه
jives کلمات بیهوده واحمقانه
jiving کلمات بیهوده واحمقانه
deleting بریدن کلمات یک متن
deletes بریدن کلمات یک متن
deleted بریدن کلمات یک متن
aphorize کلمات قصار گفتن
jived کلمات بیهوده واحمقانه
charade جدول کلمات متقاطع
prowords کلمات جلوی جملات
permutation table جدول کلمات رمز
padding کلمات یارکوردهای ساختگی
she'd مخفف کلمات had sheوwould she
delete بریدن کلمات یک متن
crossword puzzle جدول کلمات متقاطع
opposites test ازمون کلمات متضاد
phonics تلفظ وهجاهای کلمات
end spell خاتمه کلمات رمز
malapropism سوء استعمال کلمات
aphorism پند کلمات قصار
aphorisms پند کلمات قصار
Acrimonious words کلمات تلخ و نیشدار
voder یک ترکیب کننده کلمات
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
glossary واژه نامه ضمیمه کتاب
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
dictionaries کتاب لغت واژه نامه
glossaries واژه نامه ضمیمه کتاب
lexicography فرهنگ نویسی واژه نگاری
nomenclature فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
dictionary کتاب لغت واژه نامه
periphrasis استعمال واژه ها وعبارات زائد
rebus نشاندادن واژه ها بصورت مصور
a word with a pejorative connotation واژه ای با معنای ضمنی منفی
malaprop کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
purism واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
neology استعمال واژه یااصطلاح جدید
spicery انباری ادویه [واژه قدیمی]
God bless [you] ! خدا حافظ [واژه کهنه]
SOS مخفف کلمات ship our save
posies کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
syllabary فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
semantics معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
wpm تعداد کلمات دردقیقه inute
heading کلمات ابتدای هر صفحه متن
navigation چند رسانهای با کلمات کلیدی
helminth کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
headings کلمات ابتدای هر صفحه متن
posy کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
awol مخفف کلمات leave absentwithout
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
word تعداد کلمات در فایل یا متن
epigrammatic وابسته به لطیفه و کلمات قصار
sweet words (voice,sleep کلمات ( صدا خواب )شیرین
header کلمات در بالای صفحه متن
acephalo که با کلمات دیگر ترکیب میشود
oxymoron استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
oxymoron استعمال کلمات مرکب متضاد
anastrophe قلب عبارت کلمات مقلوب
helmintho کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
gulps گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
worded تعداد کلمات در فایل یا متن
gulp گروهی از کلمات معمولا دو بایت
talk down to someone <idiom> از کلمات ساده استفاده کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com