English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
fault tension protective switch کلید محافظ ولتاژ عیب
Other Matches
surge protector محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
voltage surge protector محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
protective switch کلید محافظ
fault current protective switch کلید محافظ جریان خطا
fault voltage circuit breaker کلید قطع کننده ولتاژ عیب
break کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
xt صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scanned شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
line voltage ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
option کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
guards صفحه محافظ روکش محافظ
guarding صفحه محافظ روکش محافظ
guard صفحه محافظ روکش محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
transmissions که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmission که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
surge یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
shift click ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
electrically قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
upper case حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeats تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
Apple Key کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
alt key کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
KSAM ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
print کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
click انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked انتخاب یک کلید از صفحه کلید
function key کلید عملیاتی کلید تابعی
clicks انتخاب یک کلید از صفحه کلید
enhanced دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhancing دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhances دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
arrow keys مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
positive سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
cyphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
dvorak keyboard طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
preservatives محافظ
guardian محافظ
screens محافظ
screening, screenings محافظ
screened محافظ
protective محافظ
screen محافظ
guardians محافظ
preservative محافظ
keepers محافظ
preserver محافظ
herder محافظ
guarding محافظ
guard محافظ
guards محافظ
shelterer محافظ
keeper محافظ
protective reactor راکتانس محافظ
protective cover روکش محافظ
frigate ناو محافظ
protective clothing روپوش محافظ
protective earthing زمین محافظ
protect fuse فیوز محافظ
casings لوله محافظ
frigates ناو محافظ
preservative coating روکش محافظ
pod پوسته محافظ
casing لوله محافظ
pods پوسته محافظ
thoracopods قفسه محافظ
heel cut محافظ پاشنه پا
mouthguard محافظ دندان
parries محافظ باش
parried محافظ باش
goggles عینک محافظ
guard محافظ گارد
exposure suit لباس محافظ
guarding محافظ گارد
bulwarks دیواره محافظ
guards محافظ گارد
bulwark دیواره محافظ
helmets ماسک محافظ
fender curbs جدول محافظ
parry محافظ باش
parrying محافظ باش
escort guard گارد محافظ
protective contact کنتاکت محافظ
line choking coil پیچک محافظ خط
line choking coil پیچک محافظ
light shield محافظ نور
jet blast deflector توری محافظ
backing material مواد محافظ
banch wall دیواره محافظ
conservator نگهدارنده محافظ
controlled atmosphere گاز محافظ
guard plank تخته محافظ
cowling روپوش محافظ
face guard ماسک محافظ
surveillant محافظ بپا
shielded plate صفحه محافظ
keeper [protector] [presever] نگاهدار [محافظ ]
helmet ماسک محافظ
squirrel cage قفسه محافظ
sustentacular نگهدارنده محافظ
soil saving dam سد محافظ خاک
vizard نقاب محافظ
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
bib محافظ گلوی شمشیرباز
loricate دارای پوسته محافظ
escort of the color گارد محافظ پرچم
on guard بحالت محافظ باش
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
handshield سپر محافظ جوشکاری
tutelary دارای محافظ وحامی
fire curtain پرده محافظ اتش
bent محافظ قالب بتن
face mask ماسک محافظ صورت
escort of the standard گارد محافظ پرچم
coquille محافظ دست شمشیرباز
hood پوشش محافظ چیزی
packing ماده محافظ کالاها.
chain case جعبه محافظ زنجیر
brazing atmosphere گاز محافظ جوش
bracer محافظ بازوی کمانگیر
leathers لباس چرمی محافظ
glacis حصاریا مانع محافظ
hoods پوشش محافظ چیزی
protective coat لایه یا قشر محافظ
shields حفاظ پوشش محافظ
sconce پرده یاپوشش محافظ
facings روکش محافظ دیوار
radiator grille شبکه محافظ رادیاتور
windshield شیشه محافظ باد
protective gas welding جوشکاری با گاز محافظ
facing روکش محافظ دیوار
shell عامل محافظ حفاظ
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
protective layer لایه یا روکش محافظ
shells عامل محافظ حفاظ
bibs محافظ گلوی شمشیرباز
windshields شیشه محافظ باد
shelling عامل محافظ حفاظ
shield حفاظ پوشش محافظ
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
cable duct لوله محافظ کابل برق
concierge پلیس محافظ درب ورودی
concierges پلیس محافظ درب ورودی
scattershield پوشش محافظ کلاچ و پدال
eave [محافظ روی پشت بام]
enclosures پوشش محافظ برای وسیلهای
dustcover پوشش محافظ برای یک ماشین
escort ship ناو محافظ کاروان دریایی
radiator shutter پنجره فلزی محافظ رادیاتور
enclosure پوشش محافظ برای وسیلهای
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
cases پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
radome پوشش محافظ روی رادار یاانتن
plastron محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
slips محل توپگیر پشت محافظ میله
slip محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped محل توپگیر پشت محافظ میله
armguard قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
screen saver utility برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
case پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
shelling صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
gas mixture shielded metal arc welding جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com