Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English
Persian
credit tightness
کمبود اعتباری
Other Matches
short handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short-handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
unreliability
بی اعتباری
nominal
اعتباری
discredits
بی اعتباری
discrediting
بی اعتباری
discredit
بی اعتباری
nullity
بی اعتباری
relative
اعتباری
discredited
بی اعتباری
credit account
حساب اعتباری
credit card
کارت اعتباری
credit cards
کارت اعتباری
reputed owner
مالک اعتباری
prestige suggestion
تلقین اعتباری
pepper corn rent
اجاره اعتباری
constructive fraud
کلاهبرداری اعتباری
contructive larcency
سرقت اعتباری
fiduciary issue
اسکناسهای اعتباری
fiduciary currency
پول اعتباری
f.currency
پول اعتباری
credit tightness
انقباض اعتباری
credit system
فروش اعتباری
credit system
نظام اعتباری
credit money
پول اعتباری
credit market
بازار اعتباری
credit instrument
ابزار اعتباری
credit instrument
اسناد اعتباری
credit institution
موسسه اعتباری
credit facilities
تسهیلات اعتباری
discreditable
شایسته بی اعتباری
disfavor
بی اعتباری مغضوبیت
disparagement
توهین بی اعتباری
promissory note
اسناد اعتباری
disfavour
بی اعتباری مغضوبیت
promissory notes
اسناد اعتباری
grant a credit
اعتباری را اعطا کردن
fiat money
پول رایج اعتباری
credit note
صورت وضعیت اعتباری
A cash ( credit ) transaction .
معامله نقدی ( اعتباری )
credit notes
صورت وضعیت اعتباری
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
credit rationing
جیره بندی اعتباری
credit
خرید وفروش اعتباری
credited
خرید وفروش اعتباری
credits
خرید وفروش اعتباری
crediting
خرید وفروش اعتباری
credit rating
رتبه بندی اعتباری مشتریان
Can I pay by credit card?
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
shortsage
کمبود
deficits
کمبود
shortfall
کمبود
shortage
کمبود
leakage
کمبود
deficiencies
کمبود
shortcoming
کمبود
leakages
کمبود
deficiency
کمبود
shortcomings
کمبود
shortfalls
کمبود
deficit
کمبود
shortages
کمبود
underpopulation
کمبود جمعیت
time trouble
کمبود وقت
scurvy
کمبود ویتامین C
hard up
<idiom>
کمبود پول
lacking
فقدان کمبود
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
leakage
کمبود و کسری
lacked
کمبود نیازمندی
lack
کمبود نیازمندی
deficient
دارای کمبود
anoxia
کمبود اکسیژن
lacks
کمبود نیازمندی
leakages
کمبود و کسری
leakages
کمبود کسر
leakage
کمبود کسر
understaffed
دچار کمبود کارمند
defective
دارای کمبود معیوب
shortcomings
نکته ضعف کمبود
shortcoming
نکته ضعف کمبود
lack of self-confidence
کمبود اعتماد به نفس
lack of confidence
کمبود اعتماد به نفس
immune defect
کمبود ایمنی
[پزشکی]
acholia
فقدات یا کمبود صفرا
avitaminosis
کمبود ویتامینها در بدن
beriberi
بیماری کمبود ویتامن B
leukopenia
کمبود گویچههای سفیدخون
scorbutic
ناشی از کمبود ویتامین C
dearth
قحط و غلا کمبود
short supply
اماد کمبود دار
immunodeficiency
کمبود ایمنی
[پزشکی]
labor shortage
کمبود نیروی کار
electron deficient molecules
مولکولهای با کمبود الکترون
PCMCIA
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
mulnutrition
کمبود مواد غذائی در بدن
deficit
کسر موازنه کمبود سرمایه
deficits
کسر موازنه کمبود سرمایه
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
attenuation
کاهش یا کمبود قدرت سیگنال
degradation
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
deficit
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
xerophthalmia
رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
electronic
سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
reputed owner
در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
tare and tret
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
nonaligned
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com