Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English
Persian
leukopenia
کمبود گویچههای سفیدخون
Other Matches
lymphocyte
نوعی از گویچههای سفیدخون که یک هسته دارد
short handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short-handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
whiteblood cell
گویچه سفیدخون گلبول سفید
blood cells
گویچههای خونی
blood cell
گویچههای خونی
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
leukopoiesis
ایجاد وتشکیل گویچههای سفید خون
hemacytometer
اسبابی برای شمارش گویچههای خون
blood counts
شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
blood count
شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
beadings
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
leukosis
زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
beading
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
hemoglobin
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
shortcoming
کمبود
shortcomings
کمبود
shortsage
کمبود
shortfalls
کمبود
shortfall
کمبود
deficits
کمبود
leakages
کمبود
deficit
کمبود
shortages
کمبود
shortage
کمبود
deficiencies
کمبود
leakage
کمبود
deficiency
کمبود
lacking
فقدان کمبود
anoxia
کمبود اکسیژن
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
scurvy
کمبود ویتامین C
hard up
<idiom>
کمبود پول
time trouble
کمبود وقت
underpopulation
کمبود جمعیت
lacks
کمبود نیازمندی
lacked
کمبود نیازمندی
lack
کمبود نیازمندی
leakage
کمبود و کسری
deficient
دارای کمبود
leakages
کمبود و کسری
leakages
کمبود کسر
credit tightness
کمبود اعتباری
leakage
کمبود کسر
understaffed
دچار کمبود کارمند
immunodeficiency
کمبود ایمنی
[پزشکی]
shortcomings
نکته ضعف کمبود
shortcoming
نکته ضعف کمبود
lack of confidence
کمبود اعتماد به نفس
lack of self-confidence
کمبود اعتماد به نفس
immune defect
کمبود ایمنی
[پزشکی]
dearth
قحط و غلا کمبود
short supply
اماد کمبود دار
scorbutic
ناشی از کمبود ویتامین C
labor shortage
کمبود نیروی کار
beriberi
بیماری کمبود ویتامن B
acholia
فقدات یا کمبود صفرا
avitaminosis
کمبود ویتامینها در بدن
defective
دارای کمبود معیوب
electron deficient molecules
مولکولهای با کمبود الکترون
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
attenuation
کاهش یا کمبود قدرت سیگنال
deficits
کسر موازنه کمبود سرمایه
deficit
کسر موازنه کمبود سرمایه
mulnutrition
کمبود مواد غذائی در بدن
degradation
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
deficit
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
xerophthalmia
رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
tare and tret
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
nonaligned
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com