English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
scracity and choice کمیابی و انتخاب
Other Matches
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
gap کمیابی
scarcities کمیابی
scarceness کمیابی
scarcity کمیابی
poverty کمیابی
infrequency کمیابی
paucity کمیابی
rareness کمیابی
gaps کمیابی
deaths کمیابی
death کمیابی
shortages کمیابی
shortage کمیابی
rarities کمیابی
dearth کمیابی
rarity کمیابی
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
contrived scarcity کمیابی مصنوعی
penury of money کمیابی پول
law of scarcity قانون کمیابی
contrived scarcity کمیابی ساختگی
dearth کمیابی و گرانی
famines قحط وغلا کمیابی
famine قحط وغلا کمیابی
tellurium شبه فلز کمیابی بعلامت Te
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
checked جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item یک انتخاب در فهرست انتخاب
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
franchises حق انتخاب
options انتخاب
options حق انتخاب
election انتخاب
drafts انتخاب
drafted انتخاب
draft انتخاب
selections انتخاب
suffrage حق انتخاب
option انتخاب
option حق انتخاب
selection انتخاب
choicest انتخاب
selecting انتخاب
choices انتخاب
excerption انتخاب
franc حق انتخاب
choicer انتخاب
choice انتخاب
francs حق انتخاب
franchise حق انتخاب
delegacy انتخاب
get in انتخاب شدن
reelection تجدید انتخاب
choosing انتخاب کردن
the polls انتخاب گاه
chooses انتخاب کردن
choose انتخاب کردن
outvoter انتخاب کننده
selectively مبنی بر انتخاب
route selection انتخاب مسیر
mischoose بد انتخاب کردن
chose انتخاب کرده
selective قابل انتخاب
selector انتخاب کننده
picked انتخاب شده
selectors انتخاب کننده
selectively انتخاب کننده
selective مبنی بر انتخاب
selective انتخاب کننده
to have one's pick انتخاب کردن
selectively قابل انتخاب
natural selection انتخاب طبیعی
mischoice انتخاب غلط
eligible شایسته انتخاب
opted انتخاب کردن
social selection انتخاب اجتماعی
opt انتخاب کردن
project selection انتخاب پروژه
ikons راهنمای انتخاب
icons راهنمای انتخاب
icon راهنمای انتخاب
option شق انتخاب شده
preselection انتخاب مقدماتی
selection of position انتخاب موضع
selection switch گزینه انتخاب
options شق انتخاب شده
break انتخاب شود
breaks انتخاب شود
seller's option انتخاب فروشنده
opting انتخاب کردن
opts انتخاب کردن
pitch upon انتخاب کردن
pickup انتخاب رشد
eligible قابل انتخاب
single انتخاب کردن
self service با انتخاب ازاد
self-service با انتخاب ازاد
sifts انتخاب کردن
sifted انتخاب کردن
sift انتخاب کردن
switched line خط انتخاب شده
to make a choice of انتخاب کردن
electives دارای حق انتخاب
dial انتخاب کردن
dialed انتخاب کردن
dialled انتخاب کردن
dials انتخاب کردن
elective دارای حق انتخاب
selectivity حسن انتخاب
menus فهرست انتخاب
chip select انتخاب تراشه
impluse stepping انتخاب شماره
check boxes چهارگوشهای انتخاب
electors انتخاب کننده
select انتخاب کردن
selected انتخاب کردن
elector انتخاب کننده
choice of technology انتخاب تکنولوژی
choiceless محروم از حق انتخاب
cooptation انتخاب درونی
cs انتخاب تراشه
circuit switching انتخاب مدار
menu فهرست انتخاب
choosey انتخاب کننده
economic choice انتخاب اقتصادی
impluse selection انتخاب ایمپولز
hit انتخاب یک کلید
hits انتخاب یک کلید
hitting انتخاب یک کلید
election انتخاب نماینده
chooser انتخاب کننده
pick out <idiom> انتخاب کردن
re election انتخاب مجدد
impluse action انتخاب شماره
screens انتخاب کردن
screening, screenings انتخاب کردن
faulty selection انتخاب غلط
screened انتخاب کردن
cream of the crop <idiom> انتخاب عانی
screen انتخاب کردن
freedom of choice ازادی انتخاب
freedom to choose ازادی در انتخاب
choosy انتخاب کننده
re election تجدید انتخاب
re-election انتخاب مجدد
elect انتخاب کردن
selects انتخاب کردن
direct selection انتخاب مستقیم
elects انتخاب کردن
elected انتخاب شده
re-election تجدید انتخاب
electing انتخاب کردن
preselect قبلا انتخاب کردن
consumer's choice انتخاب مصرف کننده
display menu فهرست انتخاب نمایشی
electress خانم انتخاب کننده
default option انتخاب قرار دادی
destine قبلا انتخاب کردن
user defined تعریف یا انتخاب کاربر
reelect تجدید انتخاب کردن
probabilism انتخاب وجه احتمالی
ineligbility ناشایستگی برای انتخاب
preselect انتخاب کردن مقدماتی
ineligible نا شایسته برای انتخاب
constituent انتخاب کننده موکل
eligibility شایستگی برای انتخاب
presidential انتخاب رئیس جمهور
target designation سیستن انتخاب هدف
target designation روش انتخاب هدف
pick out انتخاب کردن دریافتن
keystroke عمل انتخاب کلید
selections عمل یا فرآیند انتخاب
main menu فهرست انتخاب اصلی
selection عمل یا فرآیند انتخاب
hit the nail on the head <idiom> یافتن انتخاب صحیح
constituents انتخاب کننده موکل
Whichever she chooses . هر کدام را که انتخاب کند
preelection وابسته به پیش از انتخاب
preelection promises وعدههای پیش از انتخاب
automatic message switching انتخاب خودکار پیام
franchises ازادی حق انتخاب امتیاز
franchise ازادی حق انتخاب امتیاز
selector switch گزینه انتخاب کننده
selector channel کانال انتخاب کننده
configure انتخاب سخت افزار
compilations جمع اوری و انتخاب
compilation جمع اوری و انتخاب
consumer choice انتخاب مصرف کننده
presidential election انتخاب رئیس جمهور
electorates هیئت انتخاب کنندگان
options عملی که انتخاب میشود
electorate هیئت انتخاب کنندگان
option عملی که انتخاب میشود
mix selector دستگاه انتخاب مخلوطهای بتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com