Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
decalescence
کم شدن حرارت فلز هنگام تغییر و تبدیل ان در کوره
Other Matches
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
muffle furnace
کوره با حرارت غیر مستقیم
magnetic transition temperature
درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
pyrolyze
در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
temperature gradient
تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
pyroelectricity
ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت
anneal
نرم کردن فلز به وسیله حرارت دادن و سرد کردن اهسته در کوره
gradients
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient
درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
variable camber flap
فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
infelection
تغییر و تبدیل صدا
change
تغییر دادن تبدیل
changing
تغییر دادن تبدیل
changes
تغییر دادن تبدیل
changed
تغییر دادن تبدیل
allotropy
استعداد تغییر و تبدیل
transfiguration
تبدیل هیئت تغییر شکل
transubstantiation
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
quantization
خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند
photoresist
روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
variable area wing
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
exothermal
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
fettling
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
glazing kiln
کوره لعابی کوره لعاب پزی
open hearth furnace
کوره روباز کوره زیمنس مارتین
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
tunnel klin
کوره کانالی کوره تانل
recuperative furnace
کوره بهبوددهنده کوره نیروبخش
novatio non presumiter
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transiguration
تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
binary to hexadecimal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
changes
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
changed
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
warmest
با حرارت
mettlesome
با حرارت
hotness
حرارت
ardor
حرارت
fervidity
حرارت
warm
با حرارت
warms
با حرارت
adust
با حرارت
warmed
با حرارت
enthrusiasm
حرارت
pyogenic
حرارت زا
fire
حرارت
fired
حرارت
heat
حرارت
heats
حرارت
warmth
حرارت
fires
حرارت
clammy
بی حرارت
temperatures
حرارت
fervidness
حرارت
vehemence
حرارت
verve
حرارت
temperature
حرارت
ardour
حرارت
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
heats
گرما حرارت
heats
حرارت دادن
impressment
جدیت حرارت
calorimeter
حرارت سنج
calorification
تولید حرارت
steamy
پر حرارت پر بخار
calefactory
حرارت بخش
energetically
از روی حرارت
fervently
از روی حرارت
thermoregulation
تنظیم حرارت
transformation of heat
تبادل حرارت
interchange of heat
تبادل حرارت
expansion heat
حرارت انبساط
ginger
تندی حرارت
enthalpy
حرارت فعال
central heating
حرارت مرکزی
steamiest
پر حرارت پر بخار
steamier
پر حرارت پر بخار
gradient
افت حرارت
gradients
افت حرارت
initiatives
شوق و حرارت
initiative
شوق و حرارت
heat
گرما حرارت
impetuosity
تندی حرارت
ardency
شور و حرارت
thermotherapy
حرارت درمانی
actinometre
حرارت سنج
heat unit
واحد حرارت
actinometer
حرارت سنج
heat drop
افت حرارت
heat economy
اقتصاد حرارت
thermometers
حرارت سنج
heat transfer
انتقال حرارت
low heat cement
سیمان کم حرارت
heat exchange
تبادل حرارت
heat expansion
انبساط حرارت
thermophysics
فیزیک حرارت
heat
حرارت دادن
temperatures
درجه حرارت
heat absorption
جذب حرارت
heat of hydration
حرارت ئیدراسیون
zeal
ذوق حرارت
strenuousness
حرارت و اصرار
heat conductor
هادی حرارت
thermometer
حرارت سنج
temperature
درجه حرارت
conversions
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
forced convection
تبادل حرارت اجباری
internal temperature
درجه حرارت داخلی
heatedly
از روی هیجان یا حرارت
heat conductivity
قابلیت هدایت حرارت
hyperpyrexia
درجه حرارت بالاتر از صد
filament temperature
درجه حرارت فیلامان
isothermal
نقاط هم حرارت اب دریا
preheated
قبلا حرارت دادن
heat affected zone
منطقه حرارت دیده
maximum temperature
درجه حرارت حداکثر
final temperature
درجه حرارت نهایی
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
Fahrenheit
درجه حرارت فارنهایت
low temperature
درجه حرارت پایین
intermediate temperature
درجه حرارت متوسط
operating temperature
درجه حرارت کار
intermediate temperature
درجه حرارت میانی
isothermal layer
سطوح هم حرارت اب دریا
preheat
قبلا حرارت دادن
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
central heating system
دستگاه حرارت مرکزی
burners
تولیدکننده حرارت در بالن
temperatures
درجه حرارت دما
thermostable
باثبات در اثر حرارت
thermoregulatory
وابسته تنظیم حرارت
thermoregulator
دستگاه تنظیم حرارت
steam heating
ایجاد حرارت با بخار
ambient temperature
درجه حرارت محیطی
sunbaked
حرارت افتاب دیده
thermostats
نافم درجه حرارت
thermolysis
تحلیل حرارت بدن
tempering temperature
درجه حرارت بازپخت
burner
تولیدکننده حرارت در بالن
thermal exposure
میزان جذب حرارت
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
temperature
درجه حرارت دما
thermostats
تنظیم کننده حرارت
preheats
قبلا حرارت دادن
fervidly
از روی حرارت و غیرت
live wire
آدم پر حرارت و با پشتکار
pre heat
حرارت دادن مقدماتی
live wires
آدم پر حرارت و با پشتکار
thermostat
تنظیم کننده حرارت
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
thermostat
نافم درجه حرارت
enthusiasms
هواخواهی با حرارت شوروذوق
to steam ahead or away
با حرارت کار کردن
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
enthusiasm
هواخواهی با حرارت شوروذوق
reducer
کم کننده شعله یا حرارت
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
hypothermal
وابسته به تقلیل درجه حرارت
vulcanization
تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
geothermic
وابسته به حرارت مرکزی زمین
thermolabile
بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
internal temperature rise
افزایش درجه حرارت داخلی
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
thermostability
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
heat rash
عرق جوش حرارت سوزان
radiant
دستگاه پخش کننده حرارت
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
stenothermy
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com