English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
exchange control کنترل ارزی
Other Matches
swap agreement موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
equivalents هم ارزی
degenerated هم ارزی
degenerate هم ارزی
degenerates هم ارزی
degenerating هم ارزی
equivalent هم ارزی
equivalence هم ارزی
stimulus equivalence هم ارزی محرک
equivalence relation رابطه هم ارزی
magnetic equivalence هم ارزی مغناطیسی
equivalence point نقطه هم ارزی
equivalence operation عمل هم ارزی
exchange restricition محدودیت ارزی
monetary convention اتحاد ارزی
exchange restricition ممنوعیت ارزی
equivalence coefficient ضریب هم ارزی
exchange restriction محدودیت ارزی
foreign bill برات ارزی
foreign exchange transactions معاملات ارزی
foreign exchange transaction معاملات ارزی
equivalence gate دریچه هم ارزی
post equivalence point پس از نقطه هم ارزی
agent de change دلال ارزی
bestowon ارزی داشتن
bill of exchange برات ارزی
coefficient of equivalence ضریب هم ارزی
response equivalence هم ارزی پاسخ
inequivalence ناهم ارزی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
preequivalence point پیش از نقطه هم ارزی
devisee ذینفع حواله ارزی
mass energy equivalence هم ارزی جرم و انرژی
ecological equivalent هم ارزی بوم شناختی
European Currency Unit سبد ارزی اروپا
valuta ارزش ارزی پول
exchanged جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
exchange control جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
federal reserve system ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
control code کد کنترل
controlling کنترل
minor control کنترل کم
line control کنترل خط
check-ups کنترل
controls کنترل
control کنترل
rein کنترل
check-up کنترل
camshaft محور کنترل
direct control کنترل مستقیم
cu واحد کنترل
full command کنترل کامل
control کنترل کردن
governing mode روش کنترل
camshafts محور کنترل
data control کنترل داده ها
control کنترل بازبینی
damage control کنترل خسارات
ctrl کلید کنترل
grid control کنترل شبکه
government control کنترل دولتی
digital control کنترل دیجیتالی
electric control کنترل الکتریکی
frequency control کنترل فرکانس
fighter control کنترل شکاریها
fire control کنترل اتش
controls کنترل کردن
controls کنترل بازبینی
bridling کنترل کردن
bridles کنترل کردن
bridled کنترل کردن
bridle کنترل کردن
check mark علامت کنترل
fiscal control کنترل مالی
flight control کنترل پرواز
flow control کنترل جریان
field control کنترل میدان
external control کنترل خارجی
remote control کنترل از دور
electronic control کنترل الکترونیکی
controlling کنترل کردن
error control کنترل خطا
controlling کنترل بازبینی
exchange control کنترل ارز
pulpits میز کنترل
pulpit میز کنترل
frequency check کنترل فرکانس
ground control کنترل زمینی
forms control کنترل فرم ها
experimental control کنترل ازمایشی
fly control برج کنترل
control flag پرچم کنترل
control cards کارتهای کنترل
control card کارت کنترل
control cable کابل کنترل
control bus مسیر کنترل
control bus گذرگاه کنترل
control block بلوک کنترل
control block کنده کنترل
control area منطقه کنترل
contract control کنترل دینامیکی
contract control کنترل تغایر
control character دخشه کنترل
control circuit مدار کنترل
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays یچ کنترل الکترومغناطیسی
control field فیلد کنترل
control desk میز کنترل
control console کنسول کنترل
control console پیشانه کنترل
control computer کامپیوتر کنترل
control code رمز کنترل
control circuits مدارهای کنترل
uncontrolled کنترل نشده
command and control کنترل و فرماندهی
bowden control cable کابل کنترل
bank sluice دریچه کنترل
automatic control کنترل خودکار
asynchronous control کنترل ناهمگام
arms control کنترل سلاح
arbitrary control کنترل فرضی
air way station ایستگاه کنترل
air control کنترل هوایی
accuracy control کنترل دقت
access control کنترل دستیابی
budgetary control کنترل بودجهای
budgetary control کنترل بودجه
frame کنترل هایی
coercive control کنترل قهری
close control کنترل نزدیک
cintrol mechanism مکانیسم کنترل
checks and balance کنترل و مقابله
centralized control کنترل تمرکزی
central control panel مرکز کنترل
carriage control کنترل نورد
cascade control کنترل زنجیرهای
cam control بادامک کنترل
controlled کنترل شده
cpu واحد کنترل
control system سیستم کنترل
control surface سطح کنترل
control structure ساخت کنترل
control store انباره کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com