Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (14 milliseconds)
English
Persian
size control
کنترل اندازه
Search result with all words
calibrated orifice
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
open loop system
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
vertical control
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
Other Matches
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
gauged
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
gauge
اندازه اندازه گیر
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
size
اندازه
fitted
اندازه
meter
اندازه
so far forth
تا ان اندازه
isometrics
هم اندازه
isometric
هم اندازه
what is your size?
اندازه
sizes
اندازه
to size up
اندازه
symmetric
هم اندازه
To some extent. Within limits.
تا اندازه ای
measure
اندازه
what
چه اندازه
floor length
اندازه کف
deal
اندازه
deals
اندازه
measurements
اندازه
measurement
اندازه
quantum
اندازه
in part
<idiom>
تا یک اندازه
meters
اندازه
soupcon
اندازه کم
degree
اندازه
degrees
اندازه
tract
اندازه
tracts
اندازه
extent
اندازه
immeasurable
بی اندازه
dimension
اندازه
gauged
اندازه
screamingly
بی اندازه
beyond measure
بی اندازه
gauge
اندازه
indefinite
بی اندازه
equal
: هم اندازه
equaled
: هم اندازه
equaling
: هم اندازه
isodiametric
هم اندازه
inordinately
بی اندازه
equalled
: هم اندازه
equalling
: هم اندازه
equals
: هم اندازه
gauges
اندازه
magnitude
اندازه
immense
بی اندازه
immensely
بی اندازه
metre
اندازه
dimensions
اندازه
infintesimal
بی اندازه
gauge=gage
اندازه
rather
تا یک اندازه
in what way
<adv.>
تا چه اندازه ای
measurer
اندازه
inordinate
بی اندازه
immoderately
بی اندازه
bulk
اندازه
dealt
اندازه
attack size
اندازه تک
metres
اندازه
how far
<adv.>
تا چه اندازه ای
to what extent
<adv.>
تا چه اندازه ای
hecatompet
[اندازه صد پا]
file size
اندازه فایل
stand measure
اندازه قانونی
stand measure
اندازه مقر ر
illmitable
بی اندازه حدناپذیر
immeasurableness
بزرگی بی اندازه
larged sized
اندازه بزرگ
spanned
پوشش اندازه
too much
بیش اندازه
fathoms
اندازه گرفتن
fathomed
اندازه گرفتن
fit size
اندازه مناسب
spanned
اندازه گرفتن
undersize
اندازه کوتاه
trim size
اندازه طبیعی
type size
اندازه فونت
spanning
اندازه گرفتن
size effect
تاثیر اندازه
type size
اندازه حروف
gauges
اندازه تفنگ
gauges
اندازه گرفتن
gauges
اندازه گیر
fathoming
اندازه گرفتن
how much
چقدر چه اندازه
size tolerance
تلرانس اندازه
size constancy
ثبات اندازه
so far as
تا ان اندازه که انچه
gauged
اندازه گیر
spanning
پوشش اندازه
standard gauge
اندازه معمولی
standard measure
اندازه استاندارد
installation dimension
اندازه نصب
gray scale
اندازه خاکستری
gauge
اندازه گرفتن
fittest
اندازه بودن
fits
اندازه بودن
fit
اندازه بودن
limit
اندازه وسعت
there is no limit to it
اندازه ندارد
they both measure equally
یک اندازه اند
fitting allowance
کاملا" اندازه
parameter
شرح اندازه
life size
اندازه واقعی
parameters
شرح اندازه
to some extent
تا اندازه ایی
mounting dimension
اندازه نصب
partially
تایک اندازه
to take the gauge of
اندازه گرفتن
fathom
اندازه گرفتن
span
پوشش اندازه
imside dimension
اندازه داخلی
in part
تایک اندازه
isometeric contraction
انقباض هم اندازه
thus much
این اندازه
speeds
اندازه سرعت
effective size of grain
اندازه موثرذرات
speeding
اندازه سرعت
symmetric
هم اندازه متقارن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com