English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
Other Matches
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
radio waves امواج رادیویی
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
wave front جبهه امواج رادیویی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
active mine مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
loran تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
electroencephalograph دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
sonar دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
self administered اداره شونده بوسیله خویشتن
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
proliferous بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
petalism تبعید پنجساله بوسیله نوشتن نام تبعید شونده در روی برگ زیتون
controlling کنترل
controls کنترل
line control کنترل خط
control کنترل
check-ups کنترل
check-up کنترل
rein کنترل
minor control کنترل کم
control code کد کنترل
cam control بادامک کنترل
controlling کنترل کردن
coercive control کنترل قهری
controlling کنترل بازبینی
command and control کنترل و فرماندهی
contract control کنترل تغایر
contract control کنترل دینامیکی
close control کنترل نزدیک
cintrol mechanism مکانیسم کنترل
cascade control کنترل زنجیرهای
carriage control کنترل نورد
control کنترل بازبینی
central control panel مرکز کنترل
centralized control کنترل تمرکزی
check mark علامت کنترل
control کنترل کردن
image control کنترل تصویر
control area منطقه کنترل
control block کنده کنترل
control block بلوک کنترل
frequency check کنترل فرکانس
forms control کنترل فرم ها
fly control برج کنترل
flow control کنترل جریان
control cards کارتهای کنترل
bridle کنترل کردن
bridled کنترل کردن
frequency control کنترل فرکانس
control card کارت کنترل
control cable کابل کنترل
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
controls کنترل کردن
controls کنترل بازبینی
lever control کنترل اهرمی
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
full command کنترل کامل
control bus گذرگاه کنترل
control bus مسیر کنترل
bridles کنترل کردن
ignition control کنترل احتراق
light brightness control کنترل روشنایی
lift control کنترل اسانسور
air control کنترل هوایی
air way station ایستگاه کنترل
level control کنترل سطح
lateral control کنترل جانبی
arbitrary control کنترل فرضی
arms control کنترل سلاح
accuracy control کنترل دقت
lighting control کنترل روشنایی
light control کنترل نور
uncontrolled کنترل نشده
minor control کنترل ضعیف
material control کنترل مواد
marketing audit کنترل داخلی
manual control کنترل دستی
controlled کنترل شده
access control کنترل دستیابی
light control کنترل روشنایی
asynchronous control کنترل ناهمگام
inventory control کنترل موجودی
hoo heap کنترل نفس
frame کنترل هایی
bowden control cable کابل کنترل
ground control کنترل زمینی
grid control کنترل شبکه
government control کنترل دولتی
governing mode روش کنترل
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
bank sluice دریچه کنترل
checks and balance کنترل و مقابله
carriage کنترل چاپگر
intensity control کنترل شدت
carriages کنترل چاپگر
inspection lamp لامپ کنترل
birth control کنترل موالید
input control کنترل ورودی
automatic control کنترل خودکار
indirect control کنترل غیرمستقیم
budgetary control کنترل بودجهای
control program برنامه کنترل
control mode باب کنترل
takeover اعمال کنترل
takeovers اعمال کنترل
controllable قابل کنترل
controllability قابلیت کنترل
control word کلمه کنترل
control wheel صفحه کنترل
check-ups کنترل کردن
control memory حافظه کنترل
control grid شبکه کنترل
control key کلید کنترل
control language زبان کنترل
control lever اهرم کنترل
check-up کنترل کردن
budgetary control کنترل بودجه
control logic منطق کنترل
control markings علایم کنترل
control unit واحد کنترل
control slide کشوی کنترل
control signal علامت کنترل
control pannel پانل کنترل
control sheet برگ کنترل
control sequence ترتیب کنترل
control port درگاه کنترل
control section بخش کنترل
control rod میله کنترل
control procedure رویه کنترل
control slide غلتگاه کنترل
control pannel تابلوی کنترل
control system سیستم کنترل
control surface سطح کنترل
control structure ساخت کنترل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com