English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
English Persian
operator console کنسول اپراتور
Search result with all words
console operator اپراتور کنسول
Other Matches
exquatur اجازه اقدام دادن به کنسول منظور اجازهای است که به کنسول داده میشود تا به وفایف خود عمل کند
consul کنسول
consuls کنسول
ancon کنسول
cantilever bridge پل کنسول
anconis کنسول
consular agent کنسول
consular منسوب به کنسول
consular agent نایب کنسول
display console کنسول نمایش
console printer چاپگر کنسول
honorary consul کنسول افتخاری
control console کنسول کنترل
procousul نایب کنسول
vice cunsol نایب کنسول
vice consul کنسول یار
consular agent قائم مقام کنسول
procousul قائم مقام کنسول
consular district منطقه عمل کنسول
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
praetor قاضی یاافسر مادون کنسول
consular invoice برگه فروش با مهر کنسول گری
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
bank annuities سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
users اپراتور ها
operator اپراتور
user اپراتور
operators اپراتور
operator اپراتور
operators اپراتور ها
console کنسول [نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
arithmetic operator اپراتور محاسباتی
computer operator اپراتور کامپیوتر
wireless operator اپراتور بی سیم
logic operator اپراتور منطقی
impedance operator اپراتور مقاومت
exclusive or اپراتور بولی
operator console پیشانه اپراتور
machine operator اپراتور ماشین
consulage هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
consular convention عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
monadic boolean operator اپراتور بولی با یک اپراند
operator of heavy machinery اپراتور ماشین الات سنگین
automatic lathe operator اپراتور ماشین تراش خودکار
operator of light machinery اپراتور ماشین الات سبک
monadic operator اپراتور منط قی فقط با یک عملوند
control line ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
worked فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
work فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
menu انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
menus انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
inclusive or اپراتور بولی که مقدار جدول صحت را بیان میکند
alternate که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternated که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternates که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
manual انجام شده توسط اپراتور و بدون کمک ماشین
automatic آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
automatics آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
internal زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
panels یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panel یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
object داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
objected داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
objecting داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
window فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
direct objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
conning نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
cons نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
con نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
unattended operation سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
manual عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
operator مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
operators مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
workspace فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
tilt and swivel که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
key قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص
defaults عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulted عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
conscious error خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
consuls نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
key صدای تولید شده توسط کامپیوتر که به اپراتور اجازه میدهد تا بداند که کلید انتخاب شده ثبت شده است
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
worded سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
wraparound سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word wrap سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com