Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
static
که در زمان تغییر نمیکند. 2-
Other Matches
constants
آنچه تغییر نمیکند
constant
آنچه تغییر نمیکند
fixes
رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix
رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix
فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
fixes
فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
nonlinear
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
fixes
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fix
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
faults
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faulted
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
short run
زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد
backgrounds
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
alternating current
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
dead
آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند
reflected code
سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
gray code
سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache memory
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
realtime
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
doesn't
نمیکند
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
circuits
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
it is secure
عیب نمیکند
why does he not admit it
چراتصدیق نمیکند
it makees no difference
تفاوتی نمیکند
it makees no difference
فرقی نمیکند
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
it is indifferent to me
برای من فرقی نمیکند
it is not in good workingorder
خوب کار نمیکند
insulator
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulators
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
it makes a t. difference
تفاوت خیلی زیادی نمیکند
weedless
قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
outage
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
The light doesn't work.
این چراغ برق کار نمیکند.
inert
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
sticking point
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
inactive
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
The heating doesn't work.
این سیستم گرمایشی کار نمیکند.
outages
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
sticking points
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
coast is clear
<idiom>
هیچ خطری تورا تهدید نمیکند
incompatible
ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
the face remains
مطلب همانست که هست فرق نمیکند
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
chromometer
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
infallibilist
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
down
مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند
timberline
خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
no parity
ارسال داده که در بیت پاریتی استفاده نمیکند
landing zone
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
defective
خطا دار یا آنچه درست کار نمیکند
deadbeat
<idiom>
شخصی که هیچ وقت قرضش را پرداخت نمیکند
background processing
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
access time
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
seek time
زمان جستجو زمان طلب
presents
زمان حاضر زمان حال
presenting
زمان حاضر زمان حال
presented
زمان حاضر زمان حال
present
زمان حاضر زمان حال
arrival
زمان حضور زمان رسیدن
arrivals
زمان حضور زمان رسیدن
response time
زمان جواب زمان پاسخگویی
jus ex injuria non oritur
تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
local
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
locals
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
non impact printer
که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
down
مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
ro
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
frees
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
freeing
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
freed
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
tour of duty
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
static
زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
illegal
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
subroutine
زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
zero slot lan
شبکه محلی که از آداپتور داخلی استفاده نمیکند و به جای آن از پورت مخصوص
doa
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
non procedural language
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
downtime
مدتی که کارخانه کار نمیکند مدت استراحت ماشین وکارخانه درشبانه روز
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
fellow traveler
کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
i/o
روش انتساب آدرس خاص به هر پورت ورودی /خروجی که فضای حافظه را استفاده نمیکند
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
fields
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fielded
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
imprescriptible
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
execution
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
loom time
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
the law is not retroactive
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
locals
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
frequencies
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
non destructive cursor
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
it is insensitive to light
روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
alerted
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
splits
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
object
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objecting
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
direct objects
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objected
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects
امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
early time
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
texts
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
text
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
tensing
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses
زمان فعل تصریف زمان فعل
tense
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser
زمان فعل تصریف زمان فعل
safe format
عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
quick format
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
angular velocity sight
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
changes
تغییر
changeless
بی تغییر
modification
تغییر
alternation
تغییر
innovations
تغییر
vicissitude
تغییر
variations
تغییر
innovation
تغییر
misalignment
تغییر
stationary
بی تغییر
shunting
تغییر خط
fluctuation
تغییر
variation
تغییر
changing
تغییر
changed
تغییر
change
تغییر
mutations
تغییر
amendments
تغییر
amendment
تغییر
dachi
تغییر پا
conversion
تغییر
conversions
تغییر
alteration
تغییر
commutation
تغییر
mutation
تغییر
zeitgeist
زمان
whene'er
هر زمان
yet
تا ان زمان
time
زمان
synchronous
هم زمان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com