English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
colon که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colons که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
Other Matches
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
phonetician متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
indicant نشان دهنده
indicative نشان دهنده
indicator نشان دهنده
demonstrators نشان دهنده
demonstrator نشان دهنده
ends کد نشان دهنده انتهای خط
ended کد نشان دهنده انتهای خط
counting balance ترازوی نشان دهنده
ring indicator نشان دهنده حلقه
illustrators نشان دهنده تصویر کش
end کد نشان دهنده انتهای خط
illustrator نشان دهنده تصویر کش
resilient نشان دهنده فنری
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
adumbrant نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
oil gage عقربه نشان دهنده روغن
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
flash card ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
air hose coupling دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
radix عدد نشان دهنده اعشار صحیح
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
gauged اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges اندازه گیر عقربه نشان دهنده
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
to feel on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
to be on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
arithmetic علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fielded کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
fields کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
speeches بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
semantics 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
slice ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraphs حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
spelling checker لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
question marks " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
question mark " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
language زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
dictionaries 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
landmarks دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
landmark دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
quantity equation معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
penicillate رشتهای
duplex دو رشتهای
fibrinous رشتهای
unifilar تک رشتهای
duplexes دو رشتهای
filiform رشتهای
triserial correlation همبستگی سه رشتهای
three core cable کابل سه رشتهای
single core هادی تک رشتهای
bulb لامپ رشتهای
string formula فرمول رشتهای
single core کابل یک رشتهای
single conductor هادی تک رشتهای
single core cable کابل یک رشتهای
single conductor سیم تک رشتهای
multiple wire چند رشتهای
string file پرونده رشتهای
multicore line خط چند رشتهای
string operation عملیات رشتهای
string manipulation دستکاری رشتهای
bulbs لامپ رشتهای
multicore چند رشتهای
incandescent bulb لامپ رشتهای
fibrous protein پروتئین رشتهای
filament lamp لامپ رشتهای
half duplex نیم دو رشتهای
filamentary لیفی رشتهای
full duplex تمام دو رشتهای
filamentous لیفی رشتهای
full duplex کاملا دو رشتهای
biserial correlation همبستگی دو رشتهای
full duplex کاملا" دو رشتهای
duplex transmission مخابره دو رشتهای
duplexing دو رشتهای کردن
interdisciplinary میان رشتهای
incandescent lamp لامپ رشتهای
rbis همبستگی دو رشتهای
duplex channel مجرای دو رشتهای
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
rpbis همبستگی دو رشتهای نقطهای
continous strand furnace کوره رشتهای دائمی
point biserial correlation همبستگی دو رشتهای نقطهای
bifilar winding سیم پیچ دو رشتهای
multi conductor cable کابل چند رشتهای
multi strand machine دستگاه چند رشتهای
half duplex transmission مخابره دو نیم رشتهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com