Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (13 milliseconds)
English
Persian
post paid
که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
Search result with all words
reserve
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
blank bill
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
current liability
اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
deferred dividened
سودی که پرداخت ان مشروط به شرطی باشد
forwarding merchant
حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
out of bond
کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
paymistress
زنی که مامور پرداخت باشد
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
Other Matches
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribed
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
dividend warrant
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
settlement
پرداخت
finish
پرداخت
settlements
پرداخت
burnisher
پرداخت گر
pays
پرداخت
discharges
پرداخت
defrayal
پرداخت
pt
پرداخت
pay
پرداخت
paying
پرداخت
discharge
پرداخت
finishes
پرداخت
finishing
پرداخت
polishes
پرداخت
rendering
پرداخت
renderings
پرداخت
remitment
پرداخت
polish
پرداخت
making good
پرداخت
refinishing
پرداخت
finishing touches
پرداخت
lustreer
پرداخت
bleaching
پرداخت
glazes
پرداخت
glaze
پرداخت
expenditure
پرداخت
furbisher
پرداخت گر
trim
پرداخت
disbursement
پرداخت
payments
پرداخت
outlay
پرداخت
refund
پس پرداخت
refunded
پس پرداخت
refunding
پس پرداخت
payment
پرداخت
refunds
پس پرداخت
discharging
پرداخت
glosser
پرداخت گر
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
reimbursements
پرداخت جبرانی
reimbursements
باز پرداخت
date of payment
موعد پرداخت
advance
پیش پرداخت
furbishing
پرداخت کردن
furbishes
پرداخت کردن
to finish off
پرداخت کردن
furbished
پرداخت کردن
furbish
پرداخت کردن
reimbursement
پرداخت جبرانی
d. note
درخواست پرداخت
smoothing plane
رنده پرداخت
spot cash
پرداخت نقدی
payer
پرداخت کننده
payable on demand
پرداخت عندالمطالبه
payable at sight
پرداخت دیداری
pay off
پرداخت کردن
bilk
گذاشتن از پرداخت
unpaid
پرداخت نشده
part payment
پرداخت اقساطی
the d. of a debt
پرداخت بدهی
paid
پرداخت شده
monthly payment
پرداخت ماهانه
terms of payment
شرایط پرداخت
advice note
دستورپیش پرداخت
back freigt
پرداخت کرایه
diamond polishing
پرداخت الماسی
interim financing
پرداخت موقت
demand for payment
تقاضای پرداخت
never-never
پرداخت قسطی
payment by installments
پرداخت قسطی
installment payment
پرداخت قسطی
date of maturity
موعد پرداخت
imprest
پیش پرداخت
annual payment
پرداخت سالیانه
earnest money
پیش پرداخت
indemnification
پرداخت غرامت
on account payment
پیش پرداخت
average payment
پرداخت متوسط
deferred payment
پرداخت اتی
deferred payment
پرداخت معوق
settlement
تصفیه پرداخت
settlements
تسویه پرداخت
paying
وابسته به پرداخت
settlements
تصفیه پرداخت
bonus
پرداخت اضافی
bonuses
پرداخت اضافی
payee
پرداخت شونده
unpolished
پرداخت نشده
payees
پرداخت شونده
settlement
تسویه پرداخت
pays
پرداخت کردن
advance payment
پیش پرداخت
non payment
عدم پرداخت
pay
وابسته به پرداخت
pay
پرداخت کردن
overpayment
پرداخت اضافی
paying
پرداخت کردن
pays
وابسته به پرداخت
reimbursement
باز پرداخت
subscriptions
تعهد پرداخت
outstandingly
پرداخت نشده
finishes
پرداخت کار
payment in full
پرداخت تمام
finish
پرداخت کار
payment in due cource
پرداخت به موقع
scours
پرداخت کردن
scoured
پرداخت کردن
scour
پرداخت کردن
prepayment
پیش پرداخت
prest
پیش پرداخت
tumbles
پرداخت کردن
tumbled
پرداخت کردن
tumble
پرداخت کردن
dishonours
خودداری از پرداخت
dishonouring
خودداری از پرداخت
payment in full
پرداخت کامل
pre payment
پیش پرداخت
pre paid
پیش پرداخت
burnishing
پرداخت کاری
remittance
پرداخت تادیه
outstanding
پرداخت نشده
payment terms
شرایط پرداخت
remittances
پرداخت تادیه
money back
تضمین پرداخت
payor
پرداخت کننده
period of grace
مهلت پرداخت
payment stopped
توقف پرداخت
payment in kind
پرداخت جنسی
by payment
از طریق پرداخت
planish
پرداخت کردن
planishing tool
ابزار پرداخت
lustre
صیقل پرداخت
payment in kind
پرداخت غیرنقدی
rendition
پرداخت تحویل
renditions
پرداخت تحویل
dishonoured
خودداری از پرداخت
dishonour
خودداری از پرداخت
payment in advance
پیش پرداخت
progress payments
پرداخت تدریجی
prompt payment
پرداخت فوری
punctual payment
پرداخت در سر وعده
dishonors
خودداری از پرداخت
lump sum payment
پرداخت یکجا
reimbursable
قابل پرداخت
remittable
قابل پرداخت
remittal
گذشت پرداخت
liability
دیون پرداخت
liabilities
دیون پرداخت
remitter
پرداخت کننده
lump sum payment
پرداخت نقدی
buffer
پرداخت کردن
subscription
تعهد پرداخت
settlement terms
شرایط پرداخت
instalments
پرداخت قسطی
instalment
پرداخت قسطی
casual payment
پیش پرداخت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com