Dictiornary-Farsi | که پویا نیست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8 milliseconds)

English	Persian
static	که پویا نیست


Other Matches

dynamic storage allocation	تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
dynamic ram	حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
All is not gold that glitters. <proverb>	هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame	استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparent	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown	اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
mousing	پویا
dynamically	پویا
dynamic	پویا
seeker	پویا
evolutionary	پویا
dynamic model	مدل پویا
dynamic system	سیستم پویا
dynamic pressure	فشار پویا
dynamic structure	ساخت پویا
dynamic system	نظام پویا
dynamic relocation	جابجایی پویا
dynamic subroutine	زیرروال پویا
dynamic relocation	جابجاسازی پویا
dynamic model	الگوی پویا
dynamic memory	حافظه پویا
dynamic load	بار پویا
dynamic dump	رو گرفت پویا
dynamic analysis	تحلیل پویا
dynamic allocation	تخصیص پویا
dynamic stop	ایست پویا
dynamic stability	تعادل پویا
dynamic check	مقابله پویا
dynomic contraction	انقباض پویا
dynamic storage	انباره پویا
dynamic storage	حافظه پویا
dynamic dump	روبرداری پویا
dynamic link	پیوند پویا
dynamic error	خطای پویا
dynamic equilibrium	تعادل پویا
dymanic balance	تعادل پویا
dynamic system	سازگان پویا
dynamic test	ازمون پویا
dynamic economy	اقتصاد پویا
dynamic address translate	مترجم نشانی پویا
dynamic dump	نسخه برداری پویا
dynamic programming	برنامه نویسی پویا
dynamic programming	برنامه سازی پویا
micro dynamic model	الگوی خرد پویا
dynamic address translate	مترجم ادرس پویا
macro dynamic model	الگوی کلان پویا
dynamic subroutine	زیر روال پویا
dynamic scheduling	زمان بندی پویا
dynamic programming	برنامه ریزی پویا
drams	حافظه دستیابی مستقیم پویا
dram	حافظه دستیابی مستقیم پویا
dynamic simulation language	زبان شبیه سازی پویا
dynamic random access memory	حافظه دستیابی مستقیم پویا
dynamic shift register	ثبات تغییر مکان پویا
dynamic ram	حافظه دستیابی تصادفی پویا
it is past all hope	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
refresh	تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshed	تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshes	تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshed	مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refresh	مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshes	مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
it is inexpedient to reply	پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
hidden momentum of population growth	نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
pseudo random	قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
refreshed	قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes	قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh	قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed	بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes	بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh	بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
he is not of our number	از ما نیست
Plug and Play	یچ نیست
aint	نیست
he takes no notice of it	نیست
secondary	نیست
It's not new.	نو نیست.
temporary storage	می نیست
storage	می نیست
auxiliary	نیست
auxiliaries	نیست
it is well enough	بد نیست
isn't	نیست
no wonder <idiom>	تعجبی نیست
he has nothing in him	کسی نیست
He goes on and on . He is most persistent .	ول کن معامله نیست
he is not in it	داخل نیست
He is not man enough to do it . He is not the man for it . He hasnt got the guts to do it .	مردش نیست
nihilism	نیست انگاری
There is nothing wrong with you . You are all right .	هیچیت نیست
he is none of my friends	او از دوستان من نیست
sacred cow <idiom>	چارهای نیست
no sweat <idiom>	مشکلی نیست
close the door please	اگرزحمت نیست
It is not advisable . It is inexpedient.	صلاح نیست
Such is not the case . That is not so.	اینطور نیست
cold is merely privative	گرما نیست
It is all right . It is o. k.	طوری نیست
dont mention it	چیزی نیست
no matter	چیزی نیست
no object	چیزی نیست
he is a bad husband	صرفه جو نیست
There is no hot water	آب گرم نیست.
I dont remember ( recall ) .	یادم نیست
no hurry	عجلهای نیست
it is immaterial	چیزی نیست
it has escaped my remembrance	یاد نیست
no trouble	زحمتی نیست
there is no hurry	شتابی نیست
there is no hurry	عجلهای نیست
the ice is treach erous	یخ محکم نیست
that is wrong	درست نیست
ought not	شایسته نیست
It cant be helped.	چاره ای نیست
inextinct	نیست نشده
niet le fait	کار او نیست
thereis no end to it	انراپایانی نیست
you are written	حق با شما نیست
needn't	لازم نیست
it needs not	لازم نیست
it lies beyond his competence	در صلاحیت او نیست
it is unsuitable	مناسب نیست
it is unnecessary	لازم نیست
to make no mention of	ذکری از ان نیست
my health is tolerable	حالم بد نیست
it is not in good workingorder	دایر نیست
it is not half bad	هیچ بد نیست
if you please	اگرزحمت نیست
he knows a thing or two	بی تجربه نیست
he is out of his senses	بهوش نیست
he is out of huomor	سر خلق نیست
he is out of huomor	سر دماغ نیست
Nevermind!	مهم نیست !
that depends	معلوم نیست
it is nothing out of the way	غریب نیست
that is not it	این نیست
it's only me	کسی نیست
he is rather i. than sick	ناخوش نیست
he is not willing to go	نیست برود
i do not have it in me	از من ساخته نیست
It's not new.	جدید نیست.
to put out of the way	سربه نیست کردن
that is no bed of roses	اش دهن سوزی نیست
means are not a	وسایل فراهم نیست
that is not the question	موضوع این نیست
that in nothing to me	پیش من چیزی نیست
that is not my a	این کارمن نیست
needle point to say	احتیاج بگفتن نیست
needle point to say	لازم نیست بشمابگویم که
that is not the case	مطلب چنین نیست
that is not the word for it	لغتش این نیست
that is taken for granted	محتاج بدلیل نیست
this is not fair	این انصاف نیست
that is not fair	این انصاف نیست
there is no mistaking	جای اشتباه نیست
he is not of that stamp	ازان جنس نیست
no one is here	هیچکس اینجا نیست
that is no great work	کار بزرگی نیست
the house is occupied	خانه خالی نیست
thereis no end to it	انتهای برای ان نیست
rast	هیج همچوچیزی نیست
you need not fear	لازم نیست بترسید
It is not fair that . . .	آخر انصاف نیست که …
He is nobody. He is a nonentity.	داخل آدم نیست
i am out of sorts	خلقم بجا نیست
i dont care a pin	مرا پروایی نیست
iam pretty well	نسبه حالم بد نیست
She is romantically inclined. She i8s game.	از دو حال خارج نیست
if you dont object	اگر مانعی نیست
He does not belong here.	جای ؟ واینجا نیست
isn't he there	ایا او اینجا نیست
There is no reason (cause) for worry (concern)	جای نگرانی نیست
i am out of sorts	حالم خوب نیست
His honest is beyond question.	دردرستی اوحرفی نیست
he is nod	اهل انظباط نیست
he is indisposed to go	اماده رفتن نیست
he is indisposed to go	مایل نیست برود
He couldnt care less. He doesnt give (care)a damn.	عین خیالش نیست
It is beyond repair. It cannot be put right.	درست شدنی نیست
I cant help it. It is beyond my control.	دست خودم نیست
he is unequal to the task	مرد اینکار نیست
he is unable to speak	قادربسخن گفتن نیست
There is no room for doubt.	جای تردید نیست
it does not befit his state	در خور شان او نیست
it is not subject to review	دران روا نیست
It might be a good idea for you to come .	بد نیست شما هم بیایید
it is not very hard	چندان سخت نیست
it is beyond retrieve	جبران پذیر نیست
It cant be all that bad.	نه بابا اینقدر هم بد نیست
it is unsatisfactory	رضایت بخش نیست
it tells its own tale	نیازمند به توضیح نیست
is it not	ایا چنین نیست
it is not a to go tncre	رفتن انجامصلحت نیست
it is not a picnic	کار اسانی نیست
it does not befit me to	شایسته من نیست که مرانشاید که
it does not s. the condition	واجدان شرایط نیست
it goes without saying	نیازمند بگفتن نیست