English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
Other Matches
garbage اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
image printer چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
letter quality printing چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
retrain ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
it is insensitive to light روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
spinwriter چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
letter quality printer چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
coordinated illumination روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
states کیفیت
state- کیفیت
stating کیفیت
stated کیفیت
color کیفیت
how کیفیت
qualities کیفیت
quality کیفیت
state کیفیت
kinds کیفیت
modality کیفیت
modalities کیفیت
feature کیفیت
featured کیفیت
features کیفیت
featuring کیفیت
kindest کیفیت
kind کیفیت
grade کلاس کیفیت
print quality کیفیت چاپ
quality assurance اطمینان از کیفیت
circumstances چگونگی کیفیت
drawing quality کیفیت کشش
quality control کنترل کیفیت
spiritusoity کیفیت معنوی
quality engineering مهندسی کیفیت
letter quality کیفیت حرفی
letter quality کیفیت حرف
acceptable quality level کیفیت مناسب
cutting quality کیفیت برش
certificate of quality گواهی کیفیت
grades کلاس کیفیت
quality certificate گواهی کیفیت
image quality کیفیت تصویر
number بیان کیفیت
numbers بیان کیفیت
Quality Control کنترل کیفیت
magnetic quantity کیفیت مغناطیسی
qualities بهترین کیفیت
qualitatively از لحاظ کیفیت
gestaltqualitat کیفیت گشتالتی
quality بهترین کیفیت
outness کیفیت خارجی
ubiety کیفیت مکان
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
nlq کیفیت تقریبا" عالی
fair average quality کیفیت متوسط مناسب
letter quality چاپ با کیفیت خوب
high quality cast iron چدن با کیفیت عالی
played کیفیت یاسبک بازی
playing کیفیت یاسبک بازی
plays کیفیت یاسبک بازی
high quality steel فولاد با کیفیت خوب
play کیفیت یاسبک بازی
signal quality detector اشکارگر کیفیت سیگنال
specialities اختصاص کیفیت ویژه
stamping quality کیفیت قالب گیری
air quality criterion معیار کیفیت هوا
speciality اختصاص کیفیت ویژه
ambient quality standard استاندارد کیفیت پرمون
quality control approval تایید کنترل کیفیت
speciosity کیفیت معین ومشخص
specialty اختصاص کیفیت ویژه
peeping روشنایی کم
lighted روشنایی
luminance روشنایی
peeped روشنایی کم
peep روشنایی کم
electric lighting روشنایی
luminosity روشنایی
lighting روشنایی
light روشنایی
luminouity روشنایی
clearness روشنایی
illumination روشنایی
lightness روشنایی
night light روشنایی شب
peeps روشنایی کم
illuminations روشنایی
lightest روشنایی
rushlight روشنایی کم
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
fine کیفیت بسیار بالا و عالی
fined کیفیت بسیار بالا و عالی
acceptable quality level سطح کیفیت قابل قبول
high quality sheet steel ورق فولادی با کیفیت خوب
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
finest کیفیت بسیار بالا و عالی
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
degradation کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
control chart جدول کنترل کیفیت تولید
quality control کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
contractor quality control سیستم کنترل کیفیت پیمانها
quality assurance عملیات اطمینان از کیفیت جنس
lighting battery باتری روشنایی
light point منبع روشنایی
illumination method سبک روشنایی
light meter روشنایی سنج
lighting effect اثر روشنایی
illumination method روش روشنایی
lighting engineering تکنیک روشنایی
glimmered روشنایی ضعیف
illumination change تعویض روشنایی
illuminating system سیستم روشنایی
illuminating gas گاز روشنایی
illuminating fixture لوازم روشنایی
illuminating engineering تکنیک روشنایی
illuminator دستگاه روشنایی
light gap فاصله روشنایی
illuminator وسیله روشنایی
lambert واحد روشنایی
image brightness روشنایی تصویر
candlelight روشنایی شمع
intensity of illumination شدت روشنایی
intensity level سطح روشنایی
light adaptation انطباق با روشنایی
light brightness control کنترل روشنایی
indirect lighting روشنایی غیرمستقیم
lighting control کنترل روشنایی
light conditions نسبتهای روشنایی
incandescent lamp لامپ روشنایی
light control کنترل روشنایی
glimmer روشنایی ضعیف
light fluctuation نوسان روشنایی
illuminating engineering مهندسی روشنایی
artifical light روشنایی مصنوعی
earth light روشنایی خاکستری
earth shine روشنایی خاکستری
flashes روشنایی مختصر
glimmerings روشنایی ضعیف
luminosity بازده روشنایی
looming هاله روشنایی
flashed روشنایی مختصر
flash روشنایی مختصر
asterism روشنایی و نور
direct lighting روشنایی مستقیم
decorative ligthing روشنایی تزیینی
brightness control پیچ روشنایی
brightness signal پیام روشنایی
ceiling light روشنایی سقفی
glimmering روشنایی ضعیف
constant luminance روشنایی ثابت
continuous illumination روشنایی مداوم
country life زندگی روشنایی
electric light روشنایی برقی
phosphorescence روشنایی شب تابی
emergency lighting روشنایی اضطراری
loomed هاله روشنایی
loom هاله روشنایی
glimmers روشنایی ضعیف
illuminance شدت روشنایی
illuminating aperture روزنه روشنایی
illumniation aperture روزنه روشنایی
illuminating beam پرتو روشنایی
looms هاله روشنایی
optics علم روشنایی
illumination شدت روشنایی
fluorescent light روشنایی فلورسنت
full beam spread باندکامل روشنایی
gaslight روشنایی گاز
illuminations شدت روشنایی
ray روشنایی تشعشع
glares روشنایی زننده
glared روشنایی زننده
glare روشنایی زننده
illuminating device تجهیزات روشنایی
luminous flux فلوی روشنایی
luminance decay کم شدن روشنایی
luminance channel کانال روشنایی
sustained illumination روشنایی مداوم
room lighting روشنایی اطاق
phot واحد روشنایی
street lighting روشنایی خیابان
sustained illumination روشنایی پایدار
luminous efficiency ضریب روشنایی
lux meter روشنایی سنج
luminous intensity شدت روشنایی
luminous flux شار روشنایی
luminous flux شاره روشنایی
luminous efficiency راندمان روشنایی
luminous power قوه روشنایی
incandescence روشنایی سیمابی
ligting conditions نسبتهای روشنایی
lighting plant تاسیسات روشنایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com