Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (8 milliseconds)
English
Persian
puerilism
کودک منشی
Other Matches
penman
منشی
amanuensis
منشی
actuaries
منشی
characteristic
منشی
doggery
سگ منشی
characteristically
منشی
secretaries
منشی
secretary
منشی
clerks
منشی
actuary
منشی
clerk
منشی
score keeper
منشی
character trait
صفت منشی
company secretary
منشی شرکت
beggarliness
گدا منشی
secretaryship
منشی گری
clerkship
منشی گری
lordliness
لرد منشی
hauteur
بزرگ منشی
secretary of embassy
منشی سفارت
sacerdocy
کشیش منشی
queenliness
ملکه منشی
gentility
اقا منشی
piggishness
خوک منشی
particianship
بزرگ منشی
manorialism
ارباب منشی
drafter
منشی پیام
kingliness
شاه منشی
flag secretary
منشی تیمسار
lordliness
بزرگ منشی مناعت
clerk of the course
منشی گروه داوران
gentlemanly
از روی بزرگ منشی
piggishly
ازروی خوک منشی
meanness
گدا منشی خست
scribe
کاتب نسخههای خطی منشی
Let the secretary get on with it .
بگذارید منشی کارش را بکند
secretariate
منشی گری کارمندان دبیرخانه
scribes
کاتب نسخههای خطی منشی
patronizingly
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
chits
کودک
tyke
کودک
kinchin
کودک
child
کودک
chit
کودک
bantling
کودک
it
ان کودک
babies
کودک
baby
کودک
infant
کودک
tike
کودک
infants
کودک
toddler
کودک نو پا
toddlers
کودک نو پا
pediatrics
پزشکی کودک
pedology
کودک شناسی
babyish
کودک مانند
infantilism
کودک ماندگی
infanticide
کودک کشی
feral child
کودک وحشی
puerilism
کودک خویی
rejected child
کودک مطرود
schoolchildren
کودک دبستانی
childproof
کودک ایمن
carrycot
صندلی کودک
carrycots
صندلی کودک
schoolchild
کودک دبستانی
day care center
مهد کودک
child study
کودک پژوهی
child development
رشد کودک
child law
حقوق کودک
child centered
کودک محور
child psychiatry
روانپزشکی کودک
suckling
کودک شیرخواره
kidded
کودک بچه
kidding
کودک بچه
child psychology
روانشناسی کودک
suckled
کودک شیرخوار
suckles
کودک شیرخوار
nursery
مهد کودک
nurseries
مهد کودک
kindergartens
باغ کودک
suckle
کودک شیرخوار
kindergarten
باغ کودک
kid
کودک بچه
child abuse
بهره کشی از کودک
wolf child
کودک گرگ پرورده
pedometer
رشد سنج کودک
backward child
کودک عقب مانده
enelicomorphism
بزرگسال انگاری کودک
eros
صورت کودک بالدار
problem child
کودک مشکل افرین
child rearing practices
شیوههای پرورش کودک
suckling
کودک شیر خوار
pedimeter
رشد سنج کودک
child guidance clinic
درمانگاه راهنمایی کودک
pedagogy
فن اموزش وپرورش کودک للگی
babe
کودک شخص ساده و معصوم
weanling
کودک تازه از شیر گرفته
toddles
کودک تازه براه افتاده
toddling
کودک تازه براه افتاده
toddle
کودک تازه براه افتاده
toddler
کودک تازه براه افتاده
toddlers
کودک تازه براه افتاده
babes
کودک شخص ساده و معصوم
toddled
کودک تازه براه افتاده
docketed
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dockets
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketing
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docket
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dewy-eyed
معصوم و پاک چون کودک بی گناه
dewy eyed
معصوم و پاک چون کودک بی گناه
childlike
ساده وبی الایش کودک مانند
nurser
شیشه درجه دار برای شیردادن کودک
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal.
مانند هر کودک، او
[زن]
وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
Cupid
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
teething ring
حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
cupids
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger.
من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
anglicization
انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
development support library
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
trotting
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com