Total search result: 201 (39 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
minimise |
کوچک کردن تا حد ممکن |
|
|
Other Matches |
|
perpetuting testtimony |
تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود |
optimize |
کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن |
petty cash |
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک |
write protect |
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن |
gemmule |
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک |
algebra |
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن |
fractions |
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن |
fraction |
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن |
armistise |
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد |
widget |
آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک] |
pig board |
تخته کوچک برای موجهای کوچک |
increment |
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج |
increments |
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج |
jigger |
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک |
miniaturizing |
کوچک کردن |
extenuate |
کوچک کردن |
miniaturises |
کوچک کردن |
miniaturised |
کوچک کردن |
abject |
کوچک کردن |
extenuatextent |
کوچک کردن |
reduces |
کوچک تر کردن |
reduce |
کوچک تر کردن |
minify |
کوچک کردن |
miniaturizes |
کوچک کردن |
miniaturize |
کوچک کردن |
miniaturising |
کوچک کردن |
reducing |
کوچک تر کردن |
belittles |
کسی را کوچک کردن |
kow-towed |
خود را کوچک کردن |
kow-towing |
خود را کوچک کردن |
belittling |
کسی را کوچک کردن |
belittle |
کسی را کوچک کردن |
kow-tows |
خود را کوچک کردن |
reduction |
کوچک کردن نقشه |
reductions |
کوچک کردن نقشه |
kow-tow |
خود را کوچک کردن |
belittled |
کسی را کوچک کردن |
knobble |
دگمه کوچک هموار کردن |
miniaturization |
خیلی کوچک کردن چیزی |
fined |
کوچک کردن صاف شدن |
slot |
سوراخ کردن شکاف کوچک |
playdown |
تنزل دادن کوچک کردن |
fine |
کوچک کردن صاف شدن |
slotting |
سوراخ کردن شکاف کوچک |
hop |
جست وخیز کوچک کردن |
hopped |
جست وخیز کوچک کردن |
finest |
کوچک کردن صاف شدن |
slots |
سوراخ کردن شکاف کوچک |
hops |
جست وخیز کوچک کردن |
hopping |
جست وخیز کوچک کردن |
zooming |
بزرگ و کوچک کردن تصویر |
knobble |
برامدگی کوچک گره کوچک |
pannikin |
لیوان کوچک پیمانه کوچک |
reductions |
کم کردن کوچک کردن عکس |
reduction |
کم کردن کوچک کردن عکس |
scale |
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده |
minimise |
کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه |
To belittle one self . To make oneself cheap . To lower oneself . |
خود را کوچک کردن (سبک حقیر پست ) |
elegant |
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند |
deletion |
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد |
possible [doable, feasible] <adj.> |
ممکن |
posses |
ممکن |
practicable <adj.> |
ممکن |
workable <adj.> |
ممکن |
makable <adj.> |
ممکن |
possible |
ممکن |
executable <adj.> |
ممکن |
feasible |
ممکن |
conceivable |
ممکن |
thinkable |
ممکن |
manageable <adj.> |
ممکن |
makeable <adj.> |
ممکن |
achievable <adj.> |
ممکن |
makable [spv. makeable] <adj.> |
ممکن |
feasible <adj.> |
ممکن |
doable <adj.> |
ممکن |
contrivable <adj.> |
ممکن |
posse |
ممکن |
perhaps |
ممکن است |
as far as possible |
هر چه ممکن است |
impossible |
غیر ممکن |
perchance |
ممکن است |
available |
ممکن الحصول |
multilevel |
با مقادیر ممکن |
mayhap |
ممکن است |
ternary |
با سه حالت ممکن |
probable error |
خطای ممکن |
possibility |
چیز ممکن شق |
to be posible |
ممکن بودن |
warning |
توجه به خط ر ممکن |
unfeasible <adj.> |
غیر ممکن |
inexecutable <adj.> |
غیر ممکن |
possibilities |
چیز ممکن شق |
warnings |
توجه به خط ر ممکن |
possible capacity |
گنجایش ممکن |
interactive |
را ممکن میکند |
impracticable <adj.> |
غیر ممکن |
fitcall finding |
پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم |
power down |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
nemo tenetur ad impossible |
غیر ممکن وادارکرد |
feasible solutions |
راه حلهای ممکن |
pron to |
با حداکثر سرعت ممکن |
legs |
مسیر ممکن در یک تابع |
leg |
مسیر ممکن در یک تابع |
as much as possible |
هر قدر ممکن است |
i may go |
ممکن است بروم |
may |
ممکن است میتوان |
probable error |
خطای ممکن [ریاضی] |
an impossible act |
کار غیر ممکن |
to the nth degree <idiom> |
بالاترین وجه ممکن |
projection print |
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری |
processor |
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و... |
ratioing |
کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی |
crunching |
متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک |
Can you help me? |
ممکن است کمکم کنید؟ |
ambiguous |
آنچه دو معنای ممکن دارد |
perhaps you have seen it |
ممکن است انرادیده باشید |
ramp weight |
حداکثر وزن ممکن هواپیما |
he may come late |
ممکن است دیر بیاید |
Could you bring me ... ? |
ممکن است ... برایم بیاورید؟ |
may i go yes you may |
ایا ممکن است من بروم |
ultimate strength |
حاصلضرب بیشترین بار ممکن |
Excuse me. May I get by? |
ببخشید. ممکن است رد شوم؟ |
perforations |
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها |
notron utilities |
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است |
May I have my bill, please? |
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟ |
boolean operation |
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست |
Could you put us up for the night ? |
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟ |
bistable |
که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد |
meshing |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
it is not p to climb it |
نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست |
meshes |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
Can you tell me where ... is? |
آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟ |
mesh |
هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال |
May I park there? |
ممکن است اینجا پارک کنم؟ |
bifurcation |
سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است |
Can you give me an estimate? |
ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟ |
Can you lend me ... |
آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟ |
Can you help me with my luggage? |
ممکن است بارم را حمل کنید؟ |
you have perhaps seen it |
ممکن است انرا دیده باشید |
contingency |
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد |
By hook or by crook. somehow. |
هر جوری شده ( بهر طریق ممکن ) |
Would you wait for me, please? |
ممکن است لطفا منتظرم باشید؟ |
phoneme |
که ممکن است کلمهای را ایجاد کند |
Can you give me the key, please? |
لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟ |
May I have an ashtray? |
ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟ |
May I have a blanket? |
ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟ |
ccd |
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند |
contingencies |
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد |
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. |
ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید |
May I have an iron? |
ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟ |
Could you drive more slowly, please? |
ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟ |
an accessible place |
جایی که راه یافتن بدان ممکن است |
three state logic |
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد |
capacities |
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است |
i speak under correction |
انچه می گویم ممکن است درست نباشد |
Could we have a table in the corner? |
آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟ |
capacity |
انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است |
Could we have a table outside? |
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟ |
Can you send a mechanic, please? |
آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟ |
Can you help me with my luggage? |
ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟ |
May I have some ...? |
آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟ |
May I have some ...? |
آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟ |
Can you send a breakdown lorry, please? |
آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟ |
Could we have a plate please? |
ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟ |
She has everything a woman can wish for. |
اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد |
give a catch |
زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود |
Can you serve me immediately? |
آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟ |
full rubber |
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن |
Could we have a fork please? |
ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟ |
May I change this? |
آیا ممکن است این را عوض کنم؟ |
Can you get it repaired? |
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟ |
Would you mind filling in this registration form? |
آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟ |
May I have a bath towel? |
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟ |
May I have a word with you? |
ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟ |
Will you tell me when to get off? |
ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟ |
May I have some soap? |
ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟ |
applet |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
preventive |
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر |
preventative |
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر |
Could we have a table on the terrace? |
آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟ |
path |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
May I have the menu, please? |
ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟ |
Could we have some matches please? |
ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟ |
branchpoint |
نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد |
Could we have a napkin please? |
ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟ |
May I have the drink list, please? |
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟ |
paths |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
concentrator |
گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد |
Could we have a table by the window? |
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟ |
Would you call the head waiter, please? |
لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟ |
Could you check the tyre pressure? |
آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟ |
Could you put an extra bed in the room? |
آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟ |
Could you help me carry my luggage? |
ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟ |
Will you have our luggage sent up? |
آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟ |
table |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
Can I have some more ...? |
آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟ |
Could you move the table a little bit ? |
ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟ |
Would you change the tyre please? |
آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟ |
May I have some toiletpaper? |
ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟ |