English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
fast کیلو baud میدهد
fasted کیلو baud میدهد
fastest کیلو baud میدهد
fasts کیلو baud میدهد
Other Matches
ems سیستمی در PC که بخشی از حافظه که بالای کیلو بایت است نشان میدهد
compacts مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacting مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compact مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacted مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
defaulted نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
default نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
defaults نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
defaulting نرخ baud درمودم که در صورتی استفاده میشود که چیز دیگری انتخاب نشود
selectable نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
kilos کیلو
kilo کیلو
kilogram کیلو گرم
kilocycle کیلو سیکل
kilobit کیلو بیت
kilograms کیلو گرم
kilowatt کیلو وات
kilogrammes کیلو گرم
kv کیلو ولت
kc کیلو سیکل
kilovolt کیلو ولت
kiloampere کیلو امپر
kilobit کیلو ذره
kilowatts کیلو وات
It is a good one hundred kilos . شیرین صد کیلو است
k هر چیزی شبیه K کیلو
gramme یک هزارم کیلو گرم
She didnt pay the slightes attention . بقال سه کیلو کم داده است
kilocycle کیلو سیکل یکهزاردور در هرثانیه
metric hundredweight واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
nominal weapon جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dma UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
meter kilogram second مربوط به سیستمی که در ان واحد طول متر وواحد وزن کیلو وواحدزمان ثانیه است
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
conventional memory در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional RAM در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
tea is sold by the kilogramme چایی را کیلویی می فروشند چایی به کیلو فروخته میشود
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
quad درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
expanded memory system دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
upper memory کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fibre over Etherenet میدهد
the garden provides food میدهد
readout را میدهد
worlds میدهد
world میدهد
periodic که مرتب رخ میدهد
creditor's bill به ورثه میدهد
periodical که مرتب رخ میدهد
belly dancer زنیکهرقصشکمانجام میدهد
the ship leaks کشتی اب تو میدهد
point نشان میدهد
transaction ثیر قرار میدهد.
you are advised that به شما اگاهی میدهد
timed ثیر قرار میدهد
times ثیر قرار میدهد
factors ثیر قرار میدهد
factor ثیر قرار میدهد
what is the thir everning امشب چه نشان میدهد
we are informed by him that محترما` اگاهی میدهد که
time ثیر قرار میدهد
previous آنچه زودتر رخ میدهد
sea mark خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
it smells sour بوی ترشیده میدهد
voters کسی که رای میدهد
switches ثیر قرار میدهد
he pays his own money پولش را خودش میدهد
switch ثیر قرار میدهد
gunners بازیگری که کمترپاس میدهد
gunner بازیگری که کمترپاس میدهد
What does this mean? این چه معنی میدهد؟
switched ثیر قرار میدهد
voter کسی که رای میدهد
it gives off a bad odour بوی بدی میدهد
differentials آنچه اختلاف را نشان میدهد
robust که کار را پس از خطا ادامه میدهد
upsilon است وصدای u را در فرانسه میدهد
robustly که کار را پس از خطا ادامه میدهد
tufter کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
mills دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
mill دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
consulting شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
differential آنچه اختلاف را نشان میدهد
logic seeking دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
QuickTime گرافیکی امکان نمایش میدهد.
circuits یچ کردن عملیات انجام میدهد
adapter اجازه نصب در سوکت میدهد
circuit یچ کردن عملیات انجام میدهد
circulating library کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
cock a doodle doo نامی که بچه بخروس میدهد
outputs امکان نمایش اطلاعات میدهد
output امکان نمایش اطلاعات میدهد
continual آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
lending libraries کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
lending library کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
business نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
flowchart ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
compacts روی دیسک فشرده را میدهد
bureau ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
i am tortured with headache سر درد مرا ازار میدهد
gossiper کسیکه شایعات بی اساس میدهد
compacting روی دیسک فشرده را میدهد
compacted روی دیسک فشرده را میدهد
compact روی دیسک فشرده را میدهد
goal predicates blackness زغال از سیاهی خبر میدهد
bureaus ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
businesses نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
clock ماشینی که زمان را نشان میدهد
clocks ماشینی که زمان را نشان میدهد
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
gate دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
bifurcation gate دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
plugs امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plug امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
fasted که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
gates مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gates مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
omr وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
light نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
fasts که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
plain flap فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
fastest که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
rates تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
lighted نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
rate تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
lightest نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
fast که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
gates دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
rate gyro ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
null حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
draught line خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
simultaneous آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
equivalence دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
locomotor ataxy بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
lock spit شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
numeral حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
numerals حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
transient خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
know allmen by these presents بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
transients خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
leg spin چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
frequents آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
multimedia پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
optical فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
microsoft ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
discrete که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
displays وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displaying وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
frequent آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequented آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequenting آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
plugging امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
A dictionary tell you what words mean . فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
systems analysis شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
textualist کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
to be a long time in the coming خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
to be long in coming خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
queen's bounty دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
state وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
states وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
wet behind the ears <idiom> نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
stated وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
stating وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
supinator ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
waterline خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
state- وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
whyŠthere is the answer شرط در امده تقریبا معنی میدهد
chickens come home to roost <idiom> زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
NOT function مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
setter سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
amplifier مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
transitions نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
setters سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
amplifiers مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
transparency مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
gyrostat التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
registry پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
registries پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
freighters فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
freighter فرد یا شرکتی که حمل کالا راانجام میدهد
breaking point سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com