English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
English Persian
coastguard گارد ساحلی
coastguards گارد ساحلی
Other Matches
horse guards گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
shore patrol انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
life guard گارد
lifeguards گارد
kamae گارد
gamae گارد
backcourtman گارد
lifeguard گارد
guards گارد
guarding گارد
guard گارد
mounting گارد
on guard گارد گرفتن
on guard بحالت گارد
open guard گارد باز
guards محافظ گارد
armed guard گارد مسلح
guard of honor گارد احترام
seaman guard گارد دریایی
itc avant garde اوانت گارد ای تی سی
praetorian guard گارد ویژه
point guard موقعیت گارد
flag guard گارد پرچم
fencing position گارد شمشیرباز
escort of the standard گارد پرچم
escort of the color گارد پرچم
waki kamae گارد مبارز
escort guard گارد محافظ
en garde گارد گرفتن
guarding محافظ گارد
coast guard گارد کرانه
color guard گارد پرچم
guard محافظ گارد
national guard گارد ملی
lifeguards گارد نجات دریایی
escort of the standard گارد محافظ پرچم
pipe the side تجمع گارد احترام
escort of the color گارد محافظ پرچم
coast guard officer افسر گارد کرانه
officer of the guard افسر گارد احترام
lifeguard گارد نجات دریایی
storm trooper گارد حمله المان نازی
pipe the side فرمان تجمع گارد احترام
side boy گارد احترام میز پاس
swing ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
swings ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
preatorian وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
coastline خط ساحلی
inshore water اب ساحلی
beach head سر پل ساحلی
bridge head سر پل ساحلی
seasider ساحلی
bridgehead line خط سر پل ساحلی
offing اب ساحلی
coastlines خط ساحلی
strandline خط ساحلی
coastal ساحلی
inshore ساحلی
sea board خط ساحلی
coastal patrol گشتی ساحلی
dune توده شن ساحلی
coastal route مسیر ساحلی
littoral ناحیه ساحلی
coastal frontier حدود ساحلی
territorial sea دریای ساحلی
martello قلعه ساحلی
coastal artillery توپخانه ساحلی
coast station ایستگاه ساحلی
quay دیوار ساحلی
quays دیوار ساحلی
land breeze باد ساحلی
coastal zone منطقه ساحلی
shore stablishment تاسیسات ساحلی
inshore current جریان اب ساحلی
inshore water ابهای ساحلی
tidewater خط ساحلی کشند اب
costal frontier مرز ساحلی
inshore current جریانات ساحلی
groyne سد یا دیواره ساحلی
landing craft کرجی ساحلی
links تپه ساحلی
inshorepatrol گشتی ساحلی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
shore patrol دژبان ساحلی
coast defence پدافند ساحلی
beach obstacle مانع ساحلی
beach matting کف پوش ساحلی
shoreline خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines خط ساحل یا خط ساحلی
beach face کمربند ساحلی
beach exit معبر ساحلی
beach exit گذرگاه ساحلی
shore erosion فرسایش ساحلی
beach erosion فرسایش ساحلی
territorial waters ابهای ساحلی
barrier light نورافکن ساحلی
sea dike دیوار ساحلی
beach organization یکان ساحلی
marinas تفرجگاه ساحلی
marina تفرجگاه ساحلی
cabotage کشتیرانی ساحلی
cabotage تجارت ساحلی
over the beach operations عملیات ساحلی
boat telephone تلفن ساحلی
foreshore کمربند ساحلی
foreshores کمربند ساحلی
shore boat تاکسی ساحلی
beach reserves ذخایر ساحلی
beach patrol نگهبان ساحلی
beach patrol گشتی ساحلی
shore patrol پلیس ساحلی
foiled مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
sanbar دیوار شنی ساحلی
levee دیواره ساحلی رودخانه
out port ساحلی مورد استفاده سر پل
battalion landing team تیم ساحلی گردان
cabotage حمل ونقل ساحلی
cabotage کشتی رانی ساحلی
beachmaster's unit یکان لجستیک ساحلی
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
beach minefield میدان مین ساحلی
beach matting تور سیمی ساحلی
lido میعادگاه قشنگ ساحلی
beach group گروه خدمات ساحلی
lidos میعادگاه قشنگ ساحلی
beach dump انبار موقت ساحلی
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
coastal frontier نوار مرزی ساحلی
coastal navigation, coasting حمل و نقل ساحلی
coastal route راه ابی ساحلی
continental shelf حد ساحلی فلات قاره
coasters کشتی ویژه خط ساحلی
costal frontier نوار مرزی ساحلی
coaster کشتی ویژه خط ساحلی
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
piloting ناوبری در کنار ابهای ساحلی
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
phalarope مرغ ساحلی نوک دراز
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
cay تخته سنگ ساحلی درجزیره
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
tideland زمین ساحلی دستخوش جزرومد
surfbird مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
cove خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
shore party گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
offshore دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
willet مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
sea frontiers مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
riviera ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
layig up position موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
beach organization یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
intracoastal sealift سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
rill جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
polder زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
ports انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
beach marker علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
intercoastal رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
piloting ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
freedom of seas ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
coastal convoy ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
continental shelf مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com