Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
to serve up	گذاردن یادرفرف ریختن
Other Matches
to impress a mark on something	نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
sands	شن ریختن
pouring	ریختن
poured	ریختن
infusing	ریختن
pours	ریختن
spill	ریختن
sand	شن ریختن
lash vi	ریختن
grout	ریختن
effuse	ریختن
spills	ریختن
spilling	ریختن
spilled	ریختن
mewing	پر ریختن
infused	ریختن
infuses	ریختن
affose	ریختن
to inject into the bowels	ریختن
skink	ریختن
strew	ریختن
strewed	ریختن
strewing	ریختن
strewn	ریختن
strews	ریختن
infuse	ریختن
to take a cast of	ریختن
to take to one's legs	ریختن
pour	ریختن
shed	ریختن
shedding	ریختن
sheds	ریختن
mew	پر ریختن
mewed	پر ریختن
interfuse	در هم ریختن
interfusion	در هم ریختن
yeild	ریختن
lave	ریختن
spilled or spilt	ریختن
affuse	ریختن
dump	ریختن
cast concrete	ریختن
birl	ریختن
bestrew	ریختن
besprinkle	ریختن
disassemble	به هم ریختن
mixing	در هم ریختن
disembogue	ریختن
affution	ریختن
to water	آب ریختن
to leave out	جا گذاردن
repose	گذاردن
to lay it on with a trowel	گذاردن
lays	گذاردن
lay	گذاردن
invest	گذاردن
to lay it on thick	گذاردن
tabling	تو گذاردن
tables	تو گذاردن
instate	گذاردن
impone	گذاردن
skews	کج گذاردن
skewing	کج گذاردن
table	تو گذاردن
skew	کج گذاردن
tabled	تو گذاردن
invested	گذاردن
setting up	گذاردن
invests	گذاردن
sets	گذاردن
set	گذاردن
investing	گذاردن
reposal	گذاردن
decants	ریختن شراب
defoliating	برگ ریختن
defoliates	برگ ریختن
defoliated	برگ ریختن
defoliate	برگ ریختن
spews	بخارج ریختن
decanting	ریختن شراب
overfeed	زیادمصالح ریختن در
jetting	بیرون ریختن
molted	موی ریختن
molting	موی ریختن
molts	موی ریختن
moult	موی ریختن
decanted	ریختن شراب
moulted	موی ریختن
to make plans	نقشه ریختن
spewing	بخارج ریختن
spewed	بخارج ریختن
outpour	بیرون ریختن
To cast in a mould .	درقالب ریختن
infusion	ریختن پاشیدن
infusions	ریختن پاشیدن
practise or tice	طرح ریختن
inurn	در خاکدان ریختن
tun	دربشکه ریختن
topdress	سطحی ریختن
to make hay of	روی هم ریختن
top pour	ریختن از بالا
top cast	ریختن از بالا
to break out	بیرون ریختن
to tumble down	فرو ریختن
spew	بخارج ریختن
come along <idiom>	برنامه ریختن
decant	ریختن شراب
rewriting	از نو طرح ریختن
rewritten	از نو طرح ریختن
rewrote	از نو طرح ریختن
emit	بیرون ریختن
emits	بیرون ریختن
recast	ازنو ریختن
emitted	بیرون ریختن
recasting	ازنو ریختن
rewrites	از نو طرح ریختن
rewrite	از نو طرح ریختن
to make plans	برنامه ریختن
perspire	عرق ریختن
perspired	عرق ریختن
perspires	عرق ریختن
perspiring	عرق ریختن
to forge out plans	برنامه ریختن
oviposit	تخم ریختن
to forge out plans	نقشه ریختن
recasts	ازنو ریختن
emitting	بیرون ریختن
jetted	بیرون ریختن
jugs	درکوزه ریختن
jug	درکوزه ریختن
saucers	در نعلبکی ریختن
saucer	در نعلبکی ریختن
moults	موی ریختن
crumbling	فرو ریختن
to come down with a run	فرو ریختن
jets	بیرون ریختن
jet	بیرون ریختن
crumble	فرو ریختن
to pour out tea	چایی ریختن
to rain tears	اشک ریختن
crumbled	فرو ریختن
to shed tears	اشک ریختن
crumbles	فرو ریختن
to spawn eggs	ریختن تخم
block	قالب ریختن
weeps	اشک ریختن
weep	اشک ریختن
sand	ماسه ریختن شن
sack	درکیسه ریختن
sands	ماسه ریختن شن
fall in	فرو ریختن
encase in concrete	بتن ریختن
blocked	قالب ریختن
blocks	قالب ریختن
stoking	سوخت ریختن در
stokes	سوخت ریختن در
stoked	سوخت ریختن در
stoke	سوخت ریختن در
caves	فرو ریختن
cave	فرو ریختن
dishes	در بشقاب ریختن
dish	در بشقاب ریختن
huddles	روی هم ریختن
huddling	روی هم ریختن
sacked	درکیسه ریختن
bleeds	خون ریختن
bleed	خون ریختن
ecdysis	پوست ریختن
back-up	معکوس ریختن
back up	معکوس ریختن
to pour out	بیرون ریختن
die cast	ریختن حدیدهای
vents	بیرون ریختن
dish out	در فرف ریختن
bottle	دربطری ریختن
draft	از بشکه ریختن
drafted	از بشکه ریختن
sacks	درکیسه ریختن
dusts	ریختن پاشیدن
dusted	ریختن پاشیدن
dust	ریختن پاشیدن
desquamate	پوست ریختن
die cast	ریختن فشاری
vent	بیرون ریختن
effuse	بیرون ریختن از
vented	بیرون ریختن
drafts	از بشکه ریختن
bottles	دربطری ریختن
barrel	در خمره ریختن
flushes	اب را بافشار ریختن
flushing	اب را بافشار ریختن
fob	بجیب ریختن
bottom pour	از زیر ریختن
inpour	بدرون ریختن
huddled	روی هم ریختن
cans	درقوطی ریختن
venting	بیرون ریختن
shedding	پوست ریختن
cast up hill	سربالا ریختن
barrels	در خمره ریختن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com