English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (4 milliseconds)
English Persian
propensity to hoard گرایش به احتکار
Other Matches
rig احتکار
rigged احتکار
speculation احتکار
forestalling احتکار
hoarding احتکار
hoardings احتکار
rigs احتکار
make a corner in احتکار
engrossment احتکار
coemption احتکار
forestal احتکار کردن
hoard up احتکار کردن
speculative احتکار امیز
make a corner in احتکار کردن
hoards احتکار ذخیره کردن
hoard احتکار ذخیره کردن
hoarded احتکار ذخیره کردن
rig the market با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
gravitation گرایش
tropism گرایش
diatropism گرایش
trends گرایش
tendency گرایش
tendencies گرایش
attitudes گرایش
attitude گرایش
disposition گرایش
propensities گرایش
trend گرایش
propensity گرایش
pressure tendency گرایش فشار
propensity to consume گرایش به مصرف
propensity to import گرایش به واردات
propensity to save گرایش به پس انداز
reconversion گرایش مجدد
sexual orientation گرایش جنسی
propensity to borrow گرایش به استقراض
coenotrope گرایش مشترک
cenotrope گرایش مشترک
approach gradient شیب گرایش
chemotropism گرایش شیمیایی
action tendency گرایش به عمل
christianization گرایش به مسیحیت
upward tendency گرایش صعودی
orientation گرایش جهت
sentimentalism گرایش بسوی احساسات
sentimentality گرایش بسوی احساسات
pro-active گرایش به ایجاد وقایع
propensity to invest گرایش به سرمایه گذاری
determining tendency گرایش تعیین کننده
central tendency measures اندازههای گرایش مرکزی
ism سیستم عملی گرایش
phototropism گرایش بطرف نور
measures of central tendency اندازههای گرایش مرکزی
Enantiodroma گرایش به تغییر چیزها به متضادشان
tend متمایل بودن به گرایش داشتن
tended متمایل بودن به گرایش داشتن
tending متمایل بودن به گرایش داشتن
tends متمایل بودن به گرایش داشتن
jump on the bandwagon <idiom> [پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
simplism گرایش بسادگی وبی الایشی
tendentious دارای گرایش ویژه وعمدی
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
radicalism گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
bopped Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bops Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
bop Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
bopping Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
compressive strength قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
character oriented protocol پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
guild socialism سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com