English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
corrected azimuth گرای تصحیح شده
Other Matches
transit bearing گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
skeptic شک گرای
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
lipophilic چربی گرای
incalescent گرما گرای
feudal تیول گرای
socialist جامعه گرای
socialists جامعه گرای
heliotrope افتاب گرای
magnetic azimuth گرای مغناطیسی
evolutionist فرگشت گرای
progressivist پیشرفت گرای
pragmatist مصلحت گرای
pneumotropic ریه گرای
photophilic نور گرای
oxyphile اسید گرای
oxyphil اسید گرای
capitalist سرمایه گرای
capitalists سرمایه گرای
centralist مرکز گرای
centralists مرکز گرای
egalitarian تساوی گرای
meliorist بهبود گرای
halophile ابشور گرای
grid bearing گرای شبکه
grid azimuth گرای شبکه
compass azimuth گرای مغناطیسی
communalist اشتراکی گرای
assumed azimuth گرای فرضی
realistic تحقق گرای
realistic راستین گرای
realistically تحقق گرای
realistically راستین گرای
individualist فرد گرای
individualists فرد گرای
unitary توحید گرای
sectarian فرقه گرای
compass direction گرای مغناطیسی
realists راستین گرای
equalitarian تساوی گرای
dermotropic پوست گرای
extrovert برون گرای
extroverts برون گرای
militarist جنگ گرای
militarists جنگ گرای
materialist ماده گرای
materialists ماده گرای
realist تحقق گرای
realist راستین گرای
realists تحقق گرای
nudist برهنگی گرای
impressionists برداشت گرای
separatist جدا گرای
solipsist نفس گرای
theist یزدان گرای
theocentric خدا گرای
true azimuth گرای حقیقی
ultramodernist فرانو گرای
supremacists برتری گرای
supremacist برتری گرای
back azimuth method گرای وارونه
structuralists ساخت گرای
unitarian توحید گرای
escapist گریز گرای
structuralist ساخت گرای
escapists گریز گرای
impressionist برداشت گرای
segregationist جدایی گرای
saprophytic پوده گرای
doctrinaire ایین گرای
ruralist روستا گرای
relative bearing گرای نسبی
nationalists ملت گرای
nationalist ملت گرای
reactionary مخالفت گرای بی منطق
regionalist منطقهای ناحیه گرای
reactionaries مخالفت گرای بی منطق
visionaries الهامی رویا گرای
regionalistic منطقهای ناحیه گرای
visionary الهامی رویا گرای
hygrophyte گیاه رطوبت گرای
true azimuth سمت حقیقی گرای جغرافیایی
compass azimuth گرای قطب نمای کشتی
imperialistic استعمار گرای بهره جویانه
azimuth angle زاویه گرای نجومی هواپیما
closing azimuth error اشتباه گرای بستن پیمایش
azimuth گرای نجومی راس القدم
back azimuth method گرای معکوس در اخراج اشعه
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
quixotic ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
layihg azimuth گرای روانه کردن لوله توپ
conversion angle زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
militarist ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
gyroscopes وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscope وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarists ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
ozone نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
introverts شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introvert شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
compensation تصحیح
compensations تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
amendments تصحیح
amendment تصحیح
editing تصحیح
correction تصحیح
rectification تصحیح
It was corrected. تصحیح شد.
sag correction تصحیح انحراف
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
corrected تصحیح شده
correction thermometer دماسنج تصحیح
proofreads تصحیح کردن
correction coefficient ضریب تصحیح
program correctness تصحیح برنامه
red pencil تصحیح کردن
skew correction تصحیح گوشهای
proofread تصحیح کردن
emendable قابل تصحیح
gamma correction تصحیح گاما
correction factor ضریب تصحیح
deflection correction تصحیح سمت
emendate تصحیح کردن
error correcting code کد تصحیح خطا
error correction تصحیح خطا
compensation of compass تصحیح قطبنما
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
compensating magnet مغناطیس تصحیح
frequency correction تصحیح فرکانس
temperature correction تصحیح دمایی
tam quam تصحیح حکم
proofreading تصحیح کردن
correctable قابل تصحیح
checking کد تصحیح خطا
up to date تصحیح شده
up-to-date تصحیح شده
bugging تصحیح یک برنامه
correct تصحیح کردن
correcting تصحیح کردن
bug تصحیح یک برنامه
rectify تصحیح کردن
rectifies تصحیح کردن
rectified تصحیح کردن
corrects تصحیح کردن
bugs تصحیح یک برنامه
refines تصحیح کردن
redressed تصحیح التیام
reformed تصحیح شده
refine تصحیح کردن
patches تصحیح در یک برنامه
patch تصحیح در یک برنامه
correction تصحیح می کنم
redresses تصحیح التیام
redress تصحیح التیام
copyreader تصحیح کننده مقاله
layer ل تصحیح خطا باشد
gun displacement تصحیح جای توپ
layers ل تصحیح خطا باشد
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
deflection board تابلو تصحیح سمت
range k ضریب تصحیح برد
impluse correction تصحیح ضربه جریان
corrected defelection سمت تصحیح شده
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
range correction تصحیح برد تیراندازی
range correction تصحیح برد سلاح
range disk میز تصحیح مسافت
incorrect تصحیح نشده معیوب
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
ARQ سیستم تصحیح خطا
chart correction card کارت تصحیح نقشه
compass compensation تصحیح قطب نما
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
adjusted valve مقدار تصحیح شده
range k ضریب تصحیح کای برد
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituting تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
modes که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
edit تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
edited تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
complementary range برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
edited تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
drafted کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com